مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۸۲۳ مطلب توسط «مهدیه آمل» ثبت شده است

۰

امید بخش ترین آیه قرآن

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل سبک زندگی مهدویت زندگی درمکتب اهل بیت(ع) سخن نگاشت زندگی به سبک علمای اخلاق سبک زندگی اسلامی علمای دین

امید بخش ترین آیه قرآن

امید بخش ترین آیه قرآن

هر عملی انجام دهید، پیغمبر می بیند، هر نیتی که ناصری بکند، پیغمبر می بیند.
از اسرار ما مطلع می شوند . واخجلتا( چقدر خجالت داردا) چطور پیغمبر با این روسیاهی من شفیع من بشوند؟ چه بکنیم، لکن رحمه للعالمین است.....
یک نمونه از نگرانی حضرت جریان وفات این بزرگوار است. ایشان نگران امت بودند تا جایی که جبرئیل پیغام آورد که حضرت حق می فرماید: « و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد ( و از امتت خواهد آمرزید که خشنود شوی ( سوره ضحی، آیه 5) حضرت فرمودند: الان راحت شدم.

منبع:  کانال تلگرام آیت الله ناصری (‏ Naseri_ir@)

۰

رازسجده‌های طولانی حاج‌آقاابوترابی درس اخلاقی که سیدالاسرابه صلیب سرخ وافسرعراقی داد

 بخش خبری مهدیه آمل زندگی به سبک شهدا حکایت خوبان جنگ ودفاع مقدس

رازسجده‌های طولانی حاج‌آقاابوترابی درس اخلاقی که سیدالاسرابه صلیب سرخ وافسرعراقی داد

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد معروف به سیدالاسرا و رهبر فکری و دینی اسرا در دوران دفاع مقدس بود؛ کسی که با رفتار و شخصیت بزرگ خود علاوه بر اسرای ایرانی، نگهبانان بعثی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. او در دوران دفاع مقدس به اسارت نیرو‌های بعثی درآمد و سال‌ها در اردوگاه‌های صدام به انجام فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و در میان اسرا به «سید آزادگان» معروف شد.

وی به همراه پدرش در سال ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.

حجت الاسلام عالی آزاده، برادر شهید و امام جمعه موقت تبریز درباره شخصیت عارفانه سید آزادگان اظهار داشت: قسمت شد در اردوگاه تکریت او را ببینم. حاج آقا جایگاه معنوی خاصی داشت. سجده‌های طولانی او را در زمان اسارت دیده بودم و برایم جای سوال داشت و مبهم بود. قسمت شد تا بعد از اسارت روزی او را در تبریز ببینم. برایم تعریف کرد که در نجف محضر شیخ عباس قوچانی تلمذ می‌کرد، کسی که از هم ردیفان آیت الله بهجت و دیگر بزرگان بود. تازه آنجا فهمیدم عبادت‌های خالصانه و سجده‌های طولانی ایشان از کجا سچشمه می‌گیرد. فهمیدم زمانی که در نجف بود ارتباط قلبی با شاگردان آیت الله قاضی داشت و خودش از عرفای پنهان بود.

وی افزود: حاج آقا بسیار به فکر ایثارگران و آزادگان بود و تلاش‌های زیادی کرد و تا آخر عمرش این جهاد را ادامه داد.

محمدباقر علیی از آزادگان دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از حاج آقا ابوترابی گفت: در یکی از روز‌های اسارت افسرا عراقی حاج آقا ابوترابی را خیلی شکنجه کردند. از صلیب سرخ آمدند پیش حاج آقا وهرچه از او پرسیدند ایشان چیزی از شکنجه‌ها نگفت، با اینکه سینه‌اش از شدت شلاق چاک چاک شده بود. فهمیدیم اردوگاه او را خواسته و پرسید چرا مقابل صلیب سرخ اعتراضی نکرده است. ایشان گفته بود صلیب سرخ مسیحی است ما و شما مسلمانیم کجای اسلام می‌گوید یک مسلمان از یک مسلمان دیگر پیش مسیحی شکایت کند، معلوم است چنین کار نمی‌کنم.

وی افزود: همین اتفاق باعث شد تا هفته‌ای یک یا دو روز فرمانده عراقی حاج آقا ابوترابی را به دفترش دعوت می‌کرد تا حاج آقا او را موعظه کند و درس اخلاق بدهد، که چقدر این کار روی اخلاقش تاثیر گذار بود.

 

۰

دخترارمنی تازه مسلمان‌شده؛آغاز دل‌ سپردگی به شهدا با «سلام بر ابراهیم»

 بخش خبری مهدیه آمل حجاب زندگی به سبک شهدا زندگی درمکتب اهل بیت(ع) جنگ ودفاع مقدس شهدا

دخترارمنی تازه مسلمان‌شده؛آغاز دل‌ سپردگی به شهدا با «سلام بر ابراهیم»

دختر ارمنی تازه مسلمان‌شده؛رازی دراسلام که در ترویج دین ازآن غافلیم/ آغازدل‌سپردگی به شهدابا «سلام بر ابراهیم»

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «نازلی مارگاریان» دختر ارمنستانی است که در دوران دانشجویی در ایران زندگی کرده و از دوستان عضو انجمن شهید ادواردو آنیلی نیز هست. نازلی ارادت زیادی به شهدا دارد و شهیدان را در مسلمان شدنش موثر می‌داند. به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: خودتان را معرفی کنید و اینکه چه عاملی باعث شد مسلمان شوید؟

«نازلی مارگاریان» هستم متولد ۱۳۷۲ شمسی، در یک خانواده مسیحی در کشور ارمنستان. نزدیک ۱۲ _ ۱۳ سالگی مسیر زندگی من تغییر کرد و تصمیم گرفتم که مسلمان شوم. از همان سن ۱۲ سالگی ما یک همسایه ایرانی داشتیم که او باعث شد تا من با کشور ایران آشنا شوم و هر چه که بیشتر آشنا می‌شدم بیشتر از فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعه خوشم آمد و باعث شد که خودم تصمیم بگیرم که به دین اسلام ایمان بیاورم. با اینکه این تصمیم را هیچگاه به زبان نیاوردم و در ارمنستان تقیه می‌کردم.

دفاع‌پرس: واکنش خانواده درباره مسلمان شدنتان چه بود. آیا شما را همراهی کردند؟

خانواده‌ام هنوز اطلاعی از مسلمان شدنم ندارند و در صورت فهمیدن با من مخالفت می‌کنند؛ اما تصمیم دارم این موضوع را در اسرع وقت ابتدا با مادرم درمیان بگذارم، از سویی ارمنستان هم کشوری کوچک است و مردم آن نژاد خود را به سختی حفظ کرده‌اند. هر چقدر هم برخی بگویند هر کس هر کجا بخواهد می‌تواند به اهل بیت (ع) و شهدا نزدیک شود، من مخالفم. چون شرایطی که در آن قرار می‌گیریم، تأثیرگذار است.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

دفاع‌پرس: نگاه شما به دین اسلام در مقایسه با سایر ادیان چگونه است؟ کدامیک از ویژگی‌های این دین شما را مجذوب خود کرد؟

«اخلاق» عامل جذب انسان‌ها به سمت یک نفر است، دین اسلام روی اخلاق انسان‌ها، برخورد و طرز صحبت کردنشان خیلی تأثیرگذار است و این‌ها آدم را جذب می‌کند. زمانی که شما یک انسان بداخلاق ببینی هیچ‌گاه سمت او نمی‌روی، اما اگر یک انسان خوش‌اخلاق ببینی، ناخودآگاه سمت او می‌روی تا بفهمی چه چیزی باعث می‌شود که آن فرد اینگونه باشد. دوست داری بدانی که چه چیزی است و اینجا دین اسلام است که باعث می‌شود تا اخلاق و رفتار ما درست شود.

از فرقه‌های دیگر ادیان اطلاعات زیادی ندارم و میان اهل سنت و شیعه بودن مردد بودم که پس از صحبت با کسانی که هم از شیعه بودند و هم سنی، به نتیجه رسیدم که زندگی بدون امام حسین (ع) یک چیزی کم دارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم که شیعه باشم. شیعه‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی قبول دارند، چون ایشان برای من نائب امام زمان (عج) هستند.

دفاع‌پرس: با شنیدن نام امام حسین (ع) چه حسی در قلب شما شکوفا می‌شود؟

احساسی که با شنیدن نام امام حسین (ع) به من دست می‌دهد، احساسی است که به زبان آوردنش برای من بسیار سخت است. احساس محبت، دوست داشتن بیش از حد... و همیشه خدا را شکر می‌کنم که خداوند امام حسین (ع) را به ما داده است. ما در ارمنستان مسجدی داریم که دست سفارت ایران است و هر سال در این مکان مراسم عزاداری و نوحه خوانی برگزار می‌شود و برای من بسیار زیباست.

دفاع‌پرس: چطور با زبان فارسی آشنا شدید؟

زبان فارسی به گوش من آشنا بود، البته در دانشگاه چون رشته علوم سیاسی می‌خواندم، زبان فارسی را به عنوان زبان دوم انتخاب کردم. تلاش زیادی برای یادگیری زبان فارسی کردم به حدی که دفتر درسی من در خیابان هم دستم بود و کلمات را مدام حفظ و تکرار می‌کردم. اگرچه زبانم هنوز کامل نیست، اما در حد صحبت کردن زبان فارسی را راحت یاد گرفتم.

دفاع‌پرس: در مورد نحوه آشناییتان با شهدا بفرمائید؟

اولین‌بار زمانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، از طرف بنیاد سعدی به دانشگاه بین‌المللی قزوین دعوت شدیم و از آنجا ما را به موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بردند. فضای آنجا دلنشین بود و سپس در کلاس فیلم «خداحافظ رفیق» را پخش کردند و من با دیدن این فیلم به قدری تحت تأثیر قرار گرفتم و گریه کردم که در آخر استادم یک هدیه به من داد. زمانی که به کشورم برگشتم فیلم را پیدا و کامل آن را تماشا کردم. پس از آمدن به ایران از آنجا که هم دنبال کتابی بودم که زبان خود را تقویت کنم و هم در مورد فرهنگ شهدا بیشتر مطالعه داشته باشم، دوستانم به من کتاب «سلام بر ابراهیم» را پیشنهاد کردند.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

جایی که کتاب را از آنجا خریدم، کتابفروشی بزرگی بود و بخش بزرگی را به کتاب‌های دفاع مقدس اختصاص داده بود و حدود یک ساعت دنبال کتاب مناسب می‌گشتم و کتاب «سلام بر ابراهیم» را دیدم، اما فکر کردم شاید خواندن آن برایم سخت باشد، اما تصمیم خود را گرفتم و خواندن کتاب را شروع کردم. با آنکه سرعت مطالعه من پایین بود اما دوست نداشتم که کتاب تمام شود و مصمم بودم که جلد دوم کتاب را هم هر چه زودتر بخوانم.

دفاع‌پرس: با خواندن کتاب سلام بر ابراهیم، کدام ویژگی شهید شما را جذب کرد؟

هرچه بیشتر با شخصیت شهید «ابراهیم هادی» آشنا می‌شدم، بیشتر به شخصیت او علاقه‌مند می‌شدم. روحیه پهلوانی و دست‌گیر بودنش بسیار مرا جذب کرد. او واقعا مومن بود و برخلاف دیگران نمی‌خواست نشان دهد در صورتی که برخی در ظاهر خود را دین‌دار نشان می‌دهند، ولی در باطن اینگونه نیستند. چهار سال از مطالعه این کتاب می‌گذرد و خودم از آن موقع خیلی تغییر کردم و نسبت به چهار سال گذشته فرد دیگری شده بودم. تا آن موقع من فقط شهید «محسن حججی» را می‌شناختم و وقتی که داستان زندگی او را شنیدم، برایم بسیار ناراحت‌کننده بود، اما به وسیله شهید ابراهیم هادی من با بسیاری از شهدا آشنا شدم و دوست داشتم سر مزار او بروم و نخستین بار در روز تولدم به زیارت شهید رفتم و از آن موقع هرگاه ایران باشم، هر پنجشنبه به گلزار شهدا می‌روم.

معجزه اسلام بعد از ۱۴۰۰ سال/ زندگی بدون امام حسین (ع) برای من یک چیزی کم دارد

دفاع‌پرس: شنیده‌ایم که قرار است زندگینامه خود را به رشته تحریر درآورید در این مورد توضیح دهید؟

من در حال نوشتن زندگینامه خود هستم و یکی از دوستانم قول داده که اگر آن را تمام کنم، به مرحله چاپ برساند. موقعی که کتاب «خاطرات سفیر» را خواندم، از آنجا که زندگی من خیلی به آن کتاب شباهت داشت و حتی سختی‌هایی که من متحمل شدم، بیشتر از سختی‌هایی بود که در آن کتاب آمده بود، به همین خاطر تصمیم گرفتم که کتاب زندگینامه خود را بنویسم، اما دلم می‌خواهد پایان آن قشنگ باشد و طوری شود که من می‌خواهم و در نهایت مقیم ایران بشوم و به هدفی که دوست دارم رسیده باشم.

به گزارش دفاع‌پرس، کتاب «خاطرات سفیر» به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده به چالش‌های یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه می‌پردازد و خواننده را به دوره زندگی او در پاریس می‌برد و با رویدادها، تجربه‌ها و خاطراتش شریک می‌کند.

سایت احیاگرمعروف(واجب فراموش شده)

۰

سرلشکر شهید منفرد نیاکی از دفتر خاطرات همرزمان/تصویری

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل زندگی به سبک شهدا حکایت خوبان شهدا

سرلشکر شهید منفرد نیاکی از دفتر خاطرات همرزمان/تصویری

سرلشکر شهید منفرد نیاکی از دفتر خاطرات همرزمان/تصویری

رجعت انسان به فطرت/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

پرتوان و همراه کارکنان/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

روحیه دادن به کارکنان/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی


ورزیده و مقاوم/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی

شناسایی نزدیک از منطقه عملیاتی/شهیدسرلشکرسیدمسعودمنفرد نیاکی



درک روحیه و رفع مشکلات کارکنان/سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی


فرزندان سربازم /سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی


شهادت درکسوت سربازی /سرلشکرشهیدسیدمسعودمنفردنیاکی


۰

سلمان رشدی که بود و به چه سرنوشتی دچار شد؟

 بخش خبری مهدیه آمل

سلمان رشدی که بود و به چه سرنوشتی دچار شد؟

سلمان رشدی که بود و به چه سرنوشتی دچار شد؟

اهداف و برنامه‌های محافظت و پشتیبانی از سلمان رشدی در تمامی سال‌های پس از انتشار کتاب «آیات شیطانی» به مسئله‌ای حیثیتی برای غرب تبدیل شده بود که با اقدام اخیر «هادی مطر» جوان ۲۴ ساله ساکن شهر «فیرویو» نقش برآب شده و ناکام ماند.

 

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: بامداد شنبه شب بود که رسانه‌های کشور آمریکا گزارش دادند «سلمان رشدی» نویسنده مرتد و هتاک به ساحت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) که قصد سخنرانی در یک مرکز آموزشی به نام «چوتوکوآ» در غرب شهر نیویورک را داشت، هدف حمله جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» ساکن شهر «فیرویو» قرار گرفته است.

فرار «سلمان رشدی» از ایران

«سلمان رشدی» که در سال ۱۳۶۷ پس از انتشار کتاب شرک آمیز «آیات شیطانی» و توهین به اسلام و پیامبر اکرم (ص) عصبانیت و خشم مسلمانان جهان را برانگیخته بود از ایران فرار کرد و تا امروز تحت پوشش امنیتی و حمایت گسترده و کم سابقه کشور‌های غربی برخوردار بود. البته این توهین آنقدر وسیع و گسترده بود که امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، فتوای ارتداد او را صادر کردند.

اما سلمان رشدی کیست؟ او عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان بوده و هست و بر اساس اسناد و مدارکی که بعده‌ها به دست آمده، کتاب «آیات شیطانی» را به سفارش «گیلون ریتکن» رئیس یهودی انتشارات «وایکینگ» نوشته بود. این کتاب او برای نخستین بار در سال ۱۹۸۸ چاپ و منتشر شده است.

کتاب «آیات شیطانی» رمانی در 9 فصل

نکته جالب اینجاست که بر خلاف تمامی تبلیغات و کار‌های رسانه‌ای صورت گرفته توسط رسانه‌ها و بنگاه‌های خبرپراکنی غربی پیرامون کتاب «آیات شیطانی» که عنوان می‌کردند این کتاب، کتابی علمی و نظری است، ولی با بررسی‌هایی که صورت گرفت مشخص شد این کتاب، یک کتابی داستانی و در غالب رمان است که ۹ فصل دارد.

حال بهتر است کمی هم که شده به زندگی «سلمان رشدی» بپردازیم. این نویسنده هتاک و مرتد که در ابتدای نگارش کتاب «آیات شیطانی» اصلا فکرش را هم نمی‌کرد به سرنوشتی دچار شود که مجبور شود مابقی عمر ننگین زندگی خود را در وحشت و ترس ناشی از تهدید به مرگ زندگی کند فقط در نخستین سالی که این کتاب سراسر شرک را منتشر کرده بود، مجبور شد تا ۱۵ بار محل زندگی خود را تغییر بدهد.

تغییر نام «سلمان رشدی» به «جوزف آلتون»

نکته جالب درمورد «سلمان رشدی» این بود که او آنقدر از فتوای امام خمینی (ره) دچار وحشت شده بود که حتی نام خود را به «جوزف آلتون» تغییر داد. ضمن اینکه حفاظت و نگهداری از او آنقدر برای دولت انگلیس سنگین و پرهزینه بود که شاهزاده چارلز انگلیسی پیرامون میزان هزینه نگهداری و محافظت از او با ناراحتی گفته بود: «سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات‌دهندگان انگلیسی است.»

«سلمان رشدی» و شهید «مصطفی محمود مازح»

از سوی دیگر چیزی بیش از شش ماه از صدور حکم ارتداد «سلمان رشدی» توسط امام خمینی (ره) نگذشته بود که این نویسنده هتاک و مرتد نخستین آثار نگارش کتاب شیطانی خود را به چشم خویش دید. دقیقا ۱۴ مرداد سال ۱۳۶۸ بود که جوانی ۲۲ ساله به نام «مصطفی محمود مازح» که تبعه کشور فرانسه هم بود با شناسایی هتل محل اقامت او با انفجار خود قصد به درک واصل کردن او را داشت که متاسفانه در این راه موفقیتی به دست نیاورد.

بعد از این سوءقصد نافرجام بود که روز به روز تدابیر امنیتی شدیدتری را غربی‌ها برای «سلمان رشدی» تدارک دیدند به صورتی که حتی شرکت‌های هواپیمایی، چون «بریتیش ایرویز» و «ایرکانادا» هم حضور این نویسنده مرتد را در پرواز‌های خود ممنوع اعلام کرده بودند.

قتل عوامل و مترجمان کتاب «آیات شیطانی»

نگارش کتاب «آیات شیطانی» توسط «سلمان رشدی» آنقدر دامنه و ابعاد وسیعی پیدا کرد که حتی مترجم ژاپنی این کتاب به نام «هیتوشی ایگاراشی» نیز در شهر «تسوکوبا» ژاپن کشته شد. ضمن اینکه مترجم ایتالیایی کتاب «آیات شیطانی» نیز در شهر میلان توسط افراد ناشناس مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. همچنین ناشر نروژی این کتاب به نام «ویلیام نیگارد» نیز به ضرب گلوله کشته شد.

هدف قرار گرفتن توسط «هادی مطر»

در نهایت نیز بامداد شنبه ۲۱ مرداد «سلمان رشدی» نویسنده مرتد و هتاک به ساحت پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) که قصد سخنرانی در یک مرکز آموزشی به نام «چوتوکوآ» در غرب شهر نیویورک را داشت هدف حمله جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» ساکن شهر «فیرویو» قرار گرفت و بر اساس آخرین نظر پزشکان یک چشم خود را از دست داده و چاقو به کبد او اصابت کرده است و در حال حاضر با کمک دستگاه تنفس مصنوعی زنده است.

در پایان باید گفت امام خمینی (ره) به عنوان رهبری فرزانه و که حکومت ۲۵۰۰ ساله سراسر ظلم و ستم پهلوی را سرنگون کرد و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود با بصیرت و درایت هرچه تمام، با صدور حکم ارتداد سلمان رشدی فتنه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا را به غربی‌ها بازگرداند و موجب شد نه تنها این کتاب در بین مردم، حتی آن دسته از افرادی که از پایه دینی و مذهبی ضعیفی برخوردار هستند مقبولیت و جایگاهی پیدا نکند که خود شخص نویسنده ان نیز به عنوان فردی نامعتبر، معلوم‌الحال و کافر شناخته شود.

۰

آزادگان دفاع مقدس، نماد حقانیت و اراده ملت ایران در تداوم انقلاب اسلامی

 بخش خبری مهدیه آمل

آزادگان دفاع مقدس، نماد حقانیت و اراده ملت ایران در تداوم انقلاب اسلامی

آزادگان دفاع مقدس، نماد حقانیت و اراده ملت ایران در تداوم انقلاب اسلامی

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد در بیانیه‌ای ۲۶ مرداد «سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی و آزادسازی شهر پاوه» را از رخداد‌های الهام‌بخش و راهگشای ملت ایران برای مقاومت، پایداری و تاب‌آوری برابر فتنه تحریم و جنگ اقتصادی و دیگر توطئه‌های نظام سلطه و استکبار علیه انقلاب، نظام و میهن اسلامی دانست.

در ابتدای این بیانیه آمده است: ایستادگی و مقاومت تاریخ‌ساز آزادگان عزیز در هشت سال دفاع مقدس، نماد حقانیت و اراده مصمم ملت ایران در تداوم انقلاب اسلامی و «نه» گفتن به نظام سلطه و استکبار و فداکاری در راه دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور به شمار می‌رود.

این بیانیه می‌افزاید: آزادگان عزیز پس از طی دوران سخت اسارت و سربلندی در برابررژیم بعثی ـ‌ صهیونیستی صدام، با برافراشتن پرچم عزت‌خواهی، حق‌طلبی و ظلم‌ناپذیری ایران اسلامی، حضور خود در سنگر‌های متعدد و متنوع نقش‌پذیری‌های اجتماعی و بالندگی علمی و فرهنگی کشور، درس‌های آموزنده‌ای را فراروی نسل‌های جامعه قرار دادند و موجبات رشد و ارتقای جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایرانیان عزیز را فراهم آوردند، که یادآوری و بازنمایی آن مسئولیت خطیری را فراروی شخصیت‌ها و نهاد‌های مرجع به ویژه اصحاب رسانه گشوده است.

این بیانیه همچنین با گرامیداشت حماسه آزادسازی شهر پاوه، این رخداد بزرگ تاریخی را مظهر قاطعیت، صلابت و سازش‌ناپذیری امام راحل (رحمه‌الله‌علیه) در مقابله با ضد انقلاب و گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب قلمداد و تاکید کرده است: با پیروزی انقلاب اسلامی و تولد گفتمان نوین و تاثیرگذار استکبارستیزی که معادلات منطقه‌ای برهم خورد، نظام سلطه و استکبار راهبرد بی‌ثبات‌سازی، آشوب‌آفرینی، برپایی غائله و فتنه‌های زنجیره‌ای و نیز حرکت‌های تجزیه‌طلبانه را برای جلوگیری از ثبات و استحکام نظام اسلامی و تداوم انقلاب در دستور کار خود قرار داد؛ که از آن جمله آماج توطئه و مورد تهاجم قرار گرفتن استان مرزی کردستان بود.

این بیانیه در ادامه تصرف شهر‌های پاوه، سنندج، سردشت، نقده و پیرانشهر را حرکتی تدریجی برای تصرف و جداسازی استان کردستان در چارچوب راهبرد ضد ایرانی جبهه استکبار و نقش‌آفرینی نیابتی ضد انقلاب داخلی و احزاب خائن و تروریستی دموکرات و کومله توصیف و خاطرنشان کرده است: مقاومت و سلحشوری رزمندگان اسلام و مدافعین انقلاب و میهن اسلامی به‌ویژه مردم انقلابی و نیرو‌های بومی منطقه با فرمان تاریخی امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) برای آزادسازی شهر پاوه، بسان طوفان سهمگینی بساط ضدانقلاب و گروهک‌های تروریستی را در هم پیچید و سرانجام در ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ توطئه تجزیه کردستان خنثی و این خطه‌ی غیرتمند در مدت کوتاهی از لوث وجود مزدوران استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل، پاک و پیام معناداری به جبهه دشمنان داده شد؛ که ملت بصیر و غیور ایران اسلامی به احدی مجال تعرض به استقلال، حاکمیت ملی، عزت و تمامیت ارضی کشور خود را نخواهد داد.

این بیانیه در پایان با تبریک فرارسیدن ۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی و حماسه آزادسازی پاوه به آحاد ملت شریف و قدرشناس ایران به‌ویژه آزادگان عزیز، با تأکید بر ضرورت تجلیل و تعظیم مقاومت و پایداری آزادگان تاریخ‌ساز و لزوم اهتمام بیشتر دولت و دستگاه‌ها و نهاد‌های متولی امور آزادگان در پاسخ به مطالبات و نیازمندی‌های زندگی عزتمندانه آنان، تصریح کرده است: بی‌تردید آموزه‌های تاریخی و رهنمود‌های حکیمانه و نورانی امام راحل (ره) و فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و الزامات و مقتضیات فراروی انقلاب و نظام اسلامی، تجلیل و پاسداشت قهرمانان زنده و آیه‌های عزت و افتخار کشور در هشت سال دفاع مقدس را به مثابه رسالتی سترگ و اجتناب‌ناپذیر فراروی آحاد مردم و مسئولین قرار داده است؛ که در صورت ژرف‌اندیشی و نگاه تکلیف‌محور همچنان خواهد توانست روح مقاومت و استکبارستیزی را در جامعه زنده و جاری نگه داشته و عنصر تکریم آزادگان و یادآوری مقاومت و صلابت آنان برابر دشمنان خبیث را به عامل بازدارندگی تبدیل کند.

۰

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری سوم)

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل احکام نماز سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر علمای دین

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری سوم)

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری سوم)

نمازت را که درست بخوانی خداوند راه انجام خوبی ها را به تو الهام می کند

و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کردند و به  آنان انجام کارهای نیک را وحی کردیم
سوره انبیاء آیه 73

بیم از قیامت مومن را اهل معامله با خدا می کند

مردانی هستند که هیچ تجارت و معامله ای آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز سرگرم نمی کند. چون از روزی که در آن چشم و دل دگرگون شود بیمناکند

 سوره نور آیه 37

شیطان با شراب و قمار مانع یاد خدا و نماز خوب می شود.


شیطان می خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی افکنده و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد

سوره مائده آیه 91

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت





۰

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری دوم)

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل احکام نماز سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر علمای دین

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری دوم)

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری دوم)

تلاش کنیم نمازمان را خدا قبول کند. چرا که اگر نمازمان قبول شود، بقیه اعمالمان هم قبول می شود

«اوّل ما یُحاسبُ ‏بِهِ العَبْد الصّلوة إنْ قُبْلتْ قُبِل ما سِواها»



مصداق بارز بندگی خدا و عشق بازی با او، برپاداشتن نماز است.
اِنَّنِی اَنَاالله لا اِلهَ اِلّا اَنَا فَاعبًدنِی وَاَقِم الصّلاةَلِذِکرِی


گرایش به خوبی ها و دینداری خالص از کانال نماز می گذرد

و بندگان امر نشدند مگر به اینکه خدا را خالصانه و در حالیکه دین خود را خالص کرده اند عبادت کنند و نماز بپا دارند و زکات را بپردازند  

سوره بینه آیه 5

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت



۰

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل احکام نماز سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر علمای دین

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

چگونه یک نمازخوب بخوانیم(سری اول)

منظور از اقامه نماز چیست؟

چگونه یک نمازخوب بخوانیم

اقامه نماز
اقامه به معنای پابرجایی و دوام بخشیدن و ادای حق هر چیز به تمام و کمال است.
معنای اقامه نماز:
معنای اقامه نماز عبارت است از حضور دائمی و فعال نماز و استمرار آثار و برکات آن در زندگی فردی و اجتماعی

بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

چگونه یک نمازخوب بخوانیم

حضرت علی علیه السلام در نامه حکومتی خود به محمدبن ابوبکر فرمودند:
بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

“واعْلَمْ أنَّ کُلّ شی ءٍ مِنْ عملک تبعٌ لِصَلاتِک”

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

چگونه یک نمازخوب بخوانیم

خوشا به حال مومنانی که نمازشان را با خشوع می خوانند

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ

خشوع در نماز این است که چشم خود به زیر بیاندازی وهمه توجهت به نماز باشد

منبع:سایت گروه اینترنتی رهروان ولایت

۰

معراج فاطمه

 بخش خبری مهدیه آمل نماز سبک زندگی اسلامی امربه معروف نهی ازمنکر

معراج فاطمه

معراج فاطمه

سال 1377 بود . کمتر از یک ماه به برگزاری جشن تکلیف بچه‌های کلاس سوم مانده بود . مدرسه ما مربی پرورشی نداشت و خودم به عنوان معاون ، کار پرورشی هم انجام می‌دادم . کم‌کم وضو را به بچه‌ها آموزش می‌دادیم . خودم عملاً برایشان وضو می‌گرفتم و بچه ها شوق و ذوق زیادی در یادگرفتن از خود نشان می‌دادند . بعد به آنها گفتم که هر کدام برای دیگری وضو بگیرد و اشکالات یکدیگر را بگویند و خودم نظارت می‌کردم.
در این موقع بود که متوجه شدم یکی از بچه‌ها علاقه زیادی نشان نمی‌دهد، گویی هیچ تمایلی به یادگیری وضو ندارد . در کار او بیشتر دقت کردم و بعد خودش را تنها صدا زده، موضوع را به او گفتم . او نیز با همان زبان کودکی گفت: خانم اجازه! کفش‌هایم ورزشی است و حوصله ندارم بندهایش را باز کنم و ببندم ، تازه من نماز خواندن بلد نیستم، برای چه وضو بگیرم .
با اینکه کمی جا خورده بودم اما ، سادگی و صداقت کودکانه ‌او باعث شد تا با او بیشتر در­بارة وضو و نماز و اینکه اصلاً چرا ما نماز می خوانیم، صحبت کنم .
او و خانواده‌اش را می‌شناختم . اسمش آزیتا و از خانواده‌ای متمو­ّل بود . به او گفتم : آزیتا جان! وقتی مادرت برای شما غذای خوشمزه‌ای درست می‌کند، شما از او تشکر نمی‌کنی ؟ گفت: چرا . گفتم: وقتی پدرت برای شما هدیه‌ای می‌خرد چطور ؟ باز هم جوابش مثبت بود.
کم کم مسأله را برایش باز کردم . گفتم: نماز هم در واقع، تشکری از خداست؛ خدای مهربانی که این همه نعمت را برای ما فراهم کرده تا ما از آنها استفاده کنیم . آیا نباید از خدای مهربان تشکر کنیم ؟ جواب داد: چرا و بعد گفت: خانم! پس چرا بعضی وقتها پدرم نماز نمی‌خواند ؟ دیگر نمی‌دانستم چه بگویم ، هر طوری بود، مقداری برایش توضیح دادم . روزهای بعد با کمک مدیر دبستان، برای بچه‌ها، کلاسهایی تدارک دیدیم و از خانم معلم خودشان هم کمک گرفتیم و دربارة نماز و مسائل آن ، وضو و اینکه چرا نماز می‌خوانیم و نیز در بارة حضرت فاطمه (س) و تولد ایشان (چون روز برگزاری جشن تکلیف، روز تولد حضرت فاطمه (س) بود ) برایشان صحبت کردیم . ضمناً یکی از روحانیان هم که با بیانی شیوا به زبان خود بچه‌ها برایشان توضیح می‌دادند، در این امر مهم به ما کمک کردند .
همه جا مراقب آزیتا بودم . حالا دیگر می دیدم که با قلب رئوف کودکانه اش چطور از مسائل استقبال می کند . از بچه ها هم خواسته بودم که هنگام وضو، در بستن بندهای کفش او و چند نفر دیگر از بچه ها که کفش ورزشی داشتند، به آنها کمک کنند .
چند روز بیشتر نمانده بود . بچه ها با کمک خانواده ها چند سجاده و چادر سفید تدارک دیده بودند . برای بچه های بی بضاعت هم خودمان از طرف مدرسه تهیه کردیم . دیگر تقریباً همه‌بچه ها وضو و نماز و برخی از مسائل ساده را به خوبی فراگرفته بودند . گاهی در فرصتهای بیکاری، از آنها می خواستم که یکی یکی وضو بگیرند و نماز بخوانند و بقیه برایش صلوات می فرستادند . آنقدر مشتاق این کار بودند که خودم از تماشای آنها به وجد می آمدم .
بالاخره روز جشن تکلیف فرا رسید . بچه های کلاس با چادرهای سفید گلدار و سجاده هایی در بغل، به فرشتگانی آسمانی شباهت داشتند که از مشاهده ذوق و شوق آنها برای ایجاد اولین ارتباط با پروردگار مهربان، اشک در چشمان همه حلقه می زد . مادرهایشان را هم دعوت کرده بودیم . روی مقنعه های سفیدشان را با گلهایی از پارچه و تور رنگی که قبلاً تهیه کرده بودیم ، تزئین کردیم .
مینی بوس اداره از راه رسید و بچه ها و مادرها سوار شدند. من هم همراه آنان رفتم . به سالن ورزشی شهید کاظمیان که محل برگزاری جشن تکلیف بود، رسیدیم. موجی از جمعیت، به همراه دختر بچه های کوچک کلاس سومی از سایر مدارس که هر کدام با چادری سپید از جنس نور در صفوفی مرتب نشسته بودند، در سالن حضور داشتند . خود بچه ها از همه بیشتر خوشحال بودند . این فضا آنقدر نورانی و صمیمی بود که ناخودآگاه به یاد طواف خانه خدا افتادم؛ همگی سپید پوش، آنجا خانه اش را طواف می کنیم و اینجا این دلهای کوچک و مهربان، آمادة برقراری اولین ارتباط با معبود یکتا می شوند. به راستی که چقدر دل انگیز و زیبا بود؛ خاطره ای که هیچگاه از ذهنم دور نخواهد شد .
مراسم جشن، به خوبی به پایان رسید و برگشتیم، در حالی که ذهنم آکنده از حضور عاشقانه این روحهای پاک و کودکانه بود . فطرت پاک و خدا جویی که گاهی ما بزرگترها با اعمالی ناشایست و ناصحیح، آلوده اش می سازیم و غافلیم که چه گناه بزرگی در حق خود و کودک خود روا داشته ایم .
فردای آن روز، زنگ دوم بود که بچه ها سر کلاسها رفتند و من به دفتر مدرسه برگشتم . خانمی منتظر بود، ایشان را می شناختم، او مادر آزیتا بود . تا مرا دید، از جا برخاست و احوال پرسی کرد و ناگهان اشکهایش جاری شد . خودش این طور تعریف کرد و گفت: چند وقت است که متوجه شده ایم روحیه آزیتا خیلی عوض شده، قبلاً بچه گوشه گیری بود، اما حالا این طور نیست . ما همین یک دختر را داریم و آزیتا دو برادر بزرگتر دارد که با او فاصله سنّی نسبتاً زیادی دارند، برای همین، پدرش او را خیلی دوست دارد . اما متأسفانه پدرش کمی به نماز بی توجه بود، در حالی که انسان خوش قلبی است . چند وقت است که می بینیم آزیتا هنگام اذان، وضو می گیرد و به نماز می ایستد، پدرش از این روحیة او خیلی تعجب کرده و می گوید: بچه به این کوچکی چطور نماز را یاد گرفته ؟تا اینکه دیروز وقتی از جشن تکلیف همراه او به خانه برگشتم ، با چنان ذوق و شوقی همة برنامه ها و مسائل را برای پدرش تعریف کرد که ایشان متحول شد و به گریه افتاد و گویی از خود خجالت می کشید . پدرش خیلی خوشحال شد و او را غرق بوسه کرد .
اما ناگهان آزیتا گفت : پدرجان! اگر مرا دوست داری، دوتا خواهش دارم . پدر نیز استقبال کرد و به او گفت: هر چه باشد، می‌پذیرم . آزیتا گفت : پدرجان! شما هم مثل من سر وقت نماز بخوانید. تا این حرف را زد، پدرش کاملاً‌ به گریه افتاد و به او قول داد که این طور عمل کند . آزیتا ادامه داد: پدرجان! ضمناً من از اسمم هم زیاد خوشم نمی آید و برای خودم اسم ‹‹فاطمه›› را انتخاب کرده ام اسمم را عوض کنید؛ چون در جشن تکلیف، به همه بچه هایی که اسم آنها « فاطمه » یا یکی از اسامی حضرت زهرا (س ) بود، جایزه دادند . حرفهای مادر آزیتا که به اینجا رسید، دیگر اشکهای من و خانم مدیر هم جاری شده بود و همگی به این همه خلوص کودکانه غبطه می خوردیم .
پدر آزیتا موافقت کرده بود و البته عوض کردن اسم آزیتا حدود شش ماه به طول انجامید، اما بالاخره اسمش را « فاطمه » گذاشتند و خودش هم راضی و خشنود بود .


منبع:سایت ستاداحیای امربه معروف ونهی از منکرخراسان رضوی