مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۲۷ مطلب با موضوع «حاج قاسم سلیمانی» ثبت شده است

۰

مهم‌ترین دغدغه‌های شهید «حاج قاسم سلیمانی» به روایت وصیت‌نامه‌اش

 بخش خبری مهدیه آمل زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس حاج قاسم سلیمانی

مهم‌ترین دغدغه‌های شهید «حاج قاسم سلیمانی» به روایت وصیت‌نامه‌اش

مهم‌ترین دغدغه‌های شهید «قاسم سلیمانی» به روایت وصیت‌نامه‌اش

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قاسم سلیمانی در روز ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی چشم به جهان گشود. در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و در راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان علیه رژیم پهلوی در زمان انقلاب مشارکت فعال داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ تحمیلی، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را هم بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۰ش با حکم فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله (ع) منصوب شد.

سلیمانی پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند و با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان مبارزه می‌کرد. قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی حضرت امام خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) به فرماندهی سپاه قدس منصوب و فرماندهی محور مقاومت در مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه را هم عهده‌دار شد. وی در بهمن سال ۱۳۸۹ش به درجه سرلشکری نائل آمد.

بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ در حمله موشکی بالگرد‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.

وصیت‌نامه موضوعی حاج قاسم سلیمانی

•بسم الله الرحمن الرحیم

•شهادت دادن
شهید سلیمانی در آغاز وصیت خویش براساس باور‌های اسلامی واعتقادات قلبی‌اش موارد زیر را شهادت داده است:

•شهادت می‌دهم به:

۱) اصول دین
۲) اشهد أن لا اله الا الله
۳) و اشهد أنّ محمداً رسول الله
۴) و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب
۵) و اولاده المعصومین
۶) اثنی‌عشر ائمّتنا
۷) و معصومیننا حجج الله.

•شهادت می‌دهم که:

۸) قیامت حق است،
۹) قرآن حق است،
۱۰) بهشت و جهنّم حق است،
۱۱) سؤال و جواب حق است،
۱۲) معاد،
۱۳) عدل،
۱۴) امامت،
۱۵) نبوت حق است.

سپاس به درگاه الهی

مواردی که شهید سلیمانی لازم دانسته تا در وصیت خود شکر و سپاسگزاری کند:

•خدایا! تو را سپاس می‌گویم

۱) به‌خاطر نعمت‌هایت.

•خداوندا! تو را سپاس که

۲) مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی.
۳) و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم.
۴) و سرباز رکاب او شوم.
۵) اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی(ص) را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.

•خداوندا! تو را شکرگزارم که

۶) پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.

• پروردگارا! تو را سپاس که

۷) مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

• خداوندا!‌ ای قادر عزیز و‌ ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر و شرم بر آستانت می‌سایم که

۸) مرا در مسیر فاطمه اطهر(س) و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی.
۹) و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و فاطمه اطهر(س) بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بی‌قراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.

• خداوندا، تو را سپاس که

۱۰) مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدین و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرمایی.

درخواست از خدا

نجوا‌ها و درخواست‌های شهید سلیمانی از خداوند؛ درج شده در وصیت‌نامه اش:
۱) خدایا! به عفو تو امید دارم.
۲)‌ای خدای عزیز و‌ای خالق حکیم بی‌همتا! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی. من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را]در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
۳) سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده‌ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی‌ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه(ع) است؛ گوهر اشک بر اهل‌بیت(ع) است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
۴) خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. وقتی آن‌ها را به‌سمتت بلند کردم، وقتی آن‌ها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ این‌ها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
۵) خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازک‌تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ اما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پا‌ها در حَرَمت پا گذارده‌ام، دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پا‌ها را در سنگر‌های طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آن‌ها را ببخشی.
۶) خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به‌سر می‌برند؛
۷) یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی‌خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
۸) خدایا! از کاروان دوستانم جامانده‌ام.
۹) خداوند،‌ای عزیز! من سال‌هاست از کاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته کسانی را به‌سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آن‌ها را از یاد ببرم.
۱۰) پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
۱۱) عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است.
۱۲) چگونه ممکن [است]کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟
۱۳) خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
۱۴) عزیزم! من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم.
۱۵) کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام،
۱۶) تو خود می‌دانی دوستت دارم.
۱۷) خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم.
۱۸) مرا به خودت متصل کن.
۱۹) خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است.
۲۰) من قادر به مهار نفس خود نیستم،
۲۱) رسوایم نکن.
۲۲) مرا به‌حرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کرده‌ای، قبل از شکستن حریمی که حرم آن‌ها را خدشه‌دار می‌کند، مرا به قافله‌ای که به‌سویت آمدند، متصل کن.
۲۳) معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم.
۲۴) بار‌ها تو را دیدم و حس کردم،
۲۵) نمی‌توانم از تو جدا بمانم. بس است، بس.
۲۶) مرا بپذیر، اما آن‌چنان که شایسته تو باشم.

هشدار به برادران و خواهران مجاهد

شهید سلیمانی به برادران و خواهران مجاهد نسبت به نظام اسلامی چنین هشدار داده است:

• خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،

•‌ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید، عنایت کنید:

۱) جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
۲) امروز قرارگاه حسین‌بن علی(ع)، ایران است.
۳) بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.
۴) ا گر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).

• برادران و خواهرانم!

۵) جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم.
۶) خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید]به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.
۷) خیمه، خیمه رسول‌الله است.
۸) اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید.
۹) والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله الحرام و مدینه حرم رسول‌الله(ص) و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.

وصیت به برادران و خواهران ایرانی

شهید سلیمانی به برادران و خواهران ایرانی چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صد‌ها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛

۱) از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه،
۲) خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را جان خود بدانید،
۳) حرمت او را مقدسات بدانید.

• وصیت به برادران و خواهران؛ پدران و مادران

شهید سلیمانی به برادران و خواهران؛ پدران و مادران چنین وصیت کرده است:

• برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!

• جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می‌کند.

• بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان]چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آن‌ها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.

• بدانید که می‌دانید مهم‌ترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد.

• و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد.

• اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام، چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛

• آمریکا، چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد،

•، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد،
• انقلاب‌هایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده‌اند و بزرگ‌ترین قدرت‌های مادی را ذلیل خود نموده‌اند.
• عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.

وصیت درخصوص شهدا و خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص شهدا و خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته‌اند.

۱) آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان‌گونه که هستند.
۲) فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید.
۳) به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به‌چشم ادب و احترام بنگرید.
۴) به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همان‌گونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.

وصیت خطاب به خانواده شهدا

شهید سلیمانی درخصوص به خانواده شهدا چنین وصیت کرده است:

• فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقی‌مانده از شهدا،

•‌ای چراغ‌های فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا!

• در این عالم، صوتی که روزانه من می‌شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش می‌داد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود می‌دانستم،

• صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛

• صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس می‌کردم.

۱) عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید.
۲) شهیدتان را در خودتان جلوه‌گر کنید، به‌طوری که هر کس شما را می‌بیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، به‌عینه خوِد شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
۳) خواهش می‌کنم مرا حلال کنید و عفو نمایید.

• من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شما‌ها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم،

۴) هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم.
۵) دوست دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به‌برکت اصابت دستان پاک آن‌ها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.

وصیت در خصوص نیرو‌های مسلح

شهید سلیمانی درخصوص نیرو‌های مسلح چنین وصیت کرده است:

۱) نیرو‌های مسلّح خود را که امروز، ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید.
۲) و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند.
۳) و نسبت به ملت همان‌گونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ عزت ملت باشد.
۴) و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد.
۵) و زینت کشورش باشد.

وصیت در خصوص مردم عزیز کرمان

شهید سلیمانی درخصوص مردم عزیز کرمان چنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛

• مردمی که دوست‌داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند.

• و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند.

• من همیشه شرمنده آن‌ها هستم.

• هشت سال به‌خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه‌ها و جنگ‌های شدیدی، چون کربلای ۵، والفجر ۸، طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و... روانه کردند

• و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین‌بن علی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند.

• این لشکر همچون شمشیری برنده، بار‌ها قلب ملت‌مان و مسلمان‌ها را شاد نمود و غم را از چهره آن‌ها زدود.

• عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته‌ام.

• من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آن‌ها بودم؛ ضمن اینکه من پاره‌تن آن‌ها بودم و آن‌ها پاره وجود من، اما آن‌ها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.

۱) دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند.

• این ولایت، ولایت علی‌بن ابی‌طالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است، دور آن بگردید.

• با همه شما هستم.

• می‌دانید در زندگی به انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم.

• خطاب من به همه شما است که مرا از خود می‌دانید، برادر خود و فرزند خود می‌دانید.

۲) وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید.

• دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است.

۳) در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.

وصیت به سیاسیون کشور

شهید سلیمانی به سیاسیون کشورچنین وصیت کرده است:

• نکته‌ای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم:

• چه آن‌هایی [که]اصلاح‌طلب خود را می‌نامند و چه آن‌هایی که اصولگرا.

• آنچه پیوسته در رنج بودم این‌که عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش‌ها را فراموش می‌کنیم، بلکه فدا می‌کنیم.

۱) عزیزان، هر رقابتی با هم می‌کنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره‌هایتان به‌نحوی تضعیف‌کننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرز‌ها را تفکیک کنید.
۲) اگر می‌خواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست.

اصول عبارت از چند اصل مهم است:

۳) اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید!
۴) اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیت‌ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
۵) به‌کارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزاری به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره خان‌های سابق را تداعی می‌کنند.
مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
۶) در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بدانند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه‌گر ارزش‌ها باشند، نه با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت کنند.
۷) مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی‌مبالاتی و به‌خاطر احساسات و جلب برخی از آرای احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشاند.

• حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند.

• اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت می‌گیرد.

وصیت به برادران سپاهی و ارتشی

شهید سلیمانی به برادران سپاهی و ارتشی چنین وصیت کرده است:

• کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشی‌های سپاهی دارم:

۱) ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید.

• طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیرو‌های مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیرو‌های مسلح است، این شرط خلل‌ناپذیر می‌باشد.

۲) نکته دیگر، شناخت بموقع از دشمن و اهداف و سیاست‌های او و اخذ تصمیم بموقع و عمل بموقع؛ هر یک از این‌ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.

خطاب به علما و مراجع معظم

شهید سلیمانی به علما و مراجع معظم چنین خطاب کرده است:

• سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که]شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود.

• این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند.

• راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و، ولی فقیه است.

• نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند.

• همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم، ولی فقیه است.

• من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.

• من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید.

• اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.

• دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.

• سربازتان و دست‌بوستان

طلب عفو و عذرخواهی

شهید سلیمانی از افراد و گروه‌های زیر طلب عفو وبخشش کرده است:

۱) از همسایگانم
۲) و دوستانم
۳) و همکارانم

• طلب بخشش و عفو دارم.

۴) از رزمندگان لشکر ثارالله
۵) و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است،

• طلب بخشش و عفو دارم؛

۶) خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
شهید سلیمانی از افراد زیر عذرخواهی کرده است:

• نمی‌توانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک می‌کرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی می‌کنم.

• البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردارقاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.

گزارش از سید جواد هاشمی فشارکی

۰

نسخه الکترونیکی کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر شد

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب زندگی به سبک شهدا حاج قاسم سلیمانی

نسخه الکترونیکی کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر شد

نسخه الکترونیکی کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر شد

رسانه KHAMENEI.IR همزمان با روز شهید نسخه الکترونیک کتاب «قهرمان؛ سلیمانی» را منتشر میکند.
حاج قاسم سلیمانی چگونه به قهرمان ملت ایران و امت اسلامی و عامل تحمیل سنگین‌ترین شکستها به استکبار جهانی تبدیل شد؟ مردی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «از یک روستای دورافتاده بر می‌خیزد تلاش می‌کند مجاهدت می‌کند، خودسازی می‌کند تبدیل می‌شود به چهره‌ی درخشان و قهرمان امت اسلامی.»

با جستجو و تفکر در خطوط زندگی و سال‌ها مجاهدت صادقانه و مخلصانه‌ی او می‌توان به پاسخ این سؤال رسید. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌های مختلفی ابعاد گوناگون زندگی مجاهدتها خصوصیات ومکتب و ثمرات و دستاوردهای سردار سلیمانی را تبیین کرده و درباره‌ی ابعاد گوناگون حادثه‌ی عظیم شهادت ایشان سخن گفته اند. این کتابچه به روش شرح مزجی بیانات معظم له تلاش کرده روایتی جامع و خواندنی از حاج قاسم سلیمانی در اختیار مخاطبین گرامی بگذارد.
مطالب در قالب ۵ فصل اصلی دسته بندی شده‌اند:
* در فصل اول با عنوان «نقشه استعمار غرب و مستکبرین برای منطقه غرب آسیا» ضمن اشاره به ابعاد طراحی دشمنان مستکبر برای منطقه‌ی مهم غرب آسیا در جهت نابودی عقبه‌ی راهبردی انقلاب اسلامی جهاد بزرگ حاج قاسم و به شکست کشاندن این طراحی مستکبرین تبیین شده است.

* فصل دوم با عنوان «شهادت بزرگ و یوم الله تشییع» اختصاص به تبیین ابعاد حادثه‌ی شهادت ایشان و تشییع عظیم این شهید و همراهانش دارد.
* در فصل سوم با عنوان «برکات شهادت عظیم» به ثمرات عظیم حادثه‌ی شهادت حاج قاسم سلیمانی پرداخته شده است.
* «انتقام سخت» عنوان چهارمین فصل این کتابچه است که به موضوع انتقام از قاتلین حاج قاسم اختصاص دارد.
* در فصل پایانی این محصول نیز به ابعاد گوناگون «مکتب حاج قاسم» و خصوصیات و سیره‌ی این شهید پرداخته شده است.

در تولید این کتابچه تلاش شده بیانات مهم رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی «حاج قاسم سلیمانی» براساس سیری دقیق و با بیان روایی آورده شود و ضمن توجه به ایجاز و اختصار جامعیت محتوایی مدنظر باشد. امید که مطالعه ی این محصول قدمی در جهت شناخت و معرفت عمیق تر نسبت به اندیشه و خط مقاومت و شخصیت و سیره و مکتب قهرمان ملت ایران و امت اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد. «شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد.... همه‌ی دنیا قبول دارند که آمریکا در عراق و سوریه به مقاصد خودش نرسیده. قهرمان این کارسلیمانی بود». «نقشه و توطئه استکبار در منطقه، با نیروی عظیم و کارآمد جمهوری اسلامی خنثی شد و مظهر و پرچم این نیروی عظیم شخصی به نام «حاج قاسم سلیمانی» بود.»
۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | ستاره راهنمای خدمت

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | ستاره راهنمای خدمت

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | ستاره راهنمای خدمت

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی، روایت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «در اوّل سال ۹۸، در سیل خوزستان، شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس، هر دو در کف میدان حضور داشتند و دو طرف مرز را به هم وصل کردند. یعنی شهید ابومهدی موجب شد امکانات و وسایلی را که در خوزستان لازم بود، از آن طرف مرز، از داخل عراق، از بصره و بقیّه‌ی جاها بیاورند داخل کشور؛ که کمک بسیار بزرگی بود. خود این حضور این دو عزیز، دو ستاره‌ی برجسته‌ی میدان مجاهدت، موجب شد که کسان زیادی، هم در این طرف، هم در آن طرف به اینها نگاه کنند و وارد بشوند.» ۱۳۹۹/۵/۱۰

۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | فرمانده‌ای برای شکستن همه محاصره‌ها...

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | فرمانده‌ای برای شکستن همه محاصره‌ها...

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | فرمانده‌ای برای شکستن همه محاصره‌ها...

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی، روایت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «کدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ به یک منطقه‌ای که در محاصره‌ی ۳۶۰ درجه‌ای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصره‌ی کامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند که دست‌تنها هستند، فرمانده‌‌ای ندارند، چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی می‌افتد، جان پیدا میکنند، روحیه پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند و فراری میکنند؛ چه کسی میتواند این کارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در کلّ منطقه قوی‌ترین و سرشناس‌ترین فرمانده، را ترور کردند.» ۱۳۹۸/۱۰/۲۷

۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | روستازاده‌ای که قهرمان ملت ایران شد

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | روستازاده‌ای که قهرمان ملت ایران شد

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | روستازاده‌ای که قهرمان ملت ایران شد

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی، در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» روایت‌هایی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید سلیمانی را منتشر میکند.
«شهید سلیمانی، هم قهرمان ملّت ایران شد و هم قهرمان امّت اسلامی؛این نکته‌ی اساسی است. ایرانی‌ها هم به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد،تلاش میکند، مجاهدت میکند، خودسازی میکند،تبدیل میشود به چهره‌ی درخشان و قهرمان امّت اسلامی.» ۱۳۹۹/۰۹/۲۶

۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | از سنگ تا موشک

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | از سنگ تا موشک

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | از سنگ تا موشک

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید سلیمانی، روایت‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی را در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «آمریکایی‌ها در مورد فلسطین طرحشان و نقشه‌شان این بود که قضیّه‌ی فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ فلسطینی‌ها را در حالت ضعف نگه دارند که جرئت نکنند دَم از مبارزه بزنند. این مرد یعنی سردار سلیمانی، دست فلسطینی‌ها را پُر کرد؛ کاری کرد که یک منطقه‌ی کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادّعا می‌ایستد، کاری و بلایی سرِ آنها می‌آورد که آنها سرِ ۴۸ ساعت میگویند آقا بیایید آتش‌بس بدهید؛اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد. دستشان را پُر کرد. کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند.این چیزی است که برادران فلسطینی ما مکرّر ‌در ‌مکرّر پیش خود بنده گفته‌اند. البتّه من میدانستم امّا آنها هم آمدند پیش ما شهادت دادند.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | نمودار شهیدانه زیستن

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | نمودار شهیدانه زیستن

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | نمودار شهیدانه زیستن

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی، در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» روایت‌هایی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید سلیمانی را منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «از قول شهید نقل شد که گفته بود کسی که شهید زندگی کند، شهید میشود؛ واقعاً شهیدانه زندگی کرد. من حالا یک کتابی را دارم میخوانم در همین شرح اخلاق و زندگی شهید؛ «سلیمانی‌ای که من می‌شناسم»؛ نوشته که نوه‌ی یکی از دوستان شهیدش را میخواستند عمل جرّاحی کنند،  رفت داخل بیمارستان و ایستاد تا عمل تمام بشود. مادر آن بچّه گفت که خب حاج آقا عمل تمام شد، دیگر بروید به کارتان برسید؛ گفت نه، پدر تو، یعنی پدربزرگ این بچّه به جای من رفت شهید شد، من هم حالا به جای او اینجا می‌ایستم؛ ایستاد تا بچّه به هوش آمد، خاطرش که جمع شد بعد رفت. رفتارش با خانواده‌ی شهید این جوری است، رفتارش با اشرار و با مفسدین آن طور است.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۱

۰

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | خط قرمز

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب حاج قاسم سلیمانی

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | خط قرمز

مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» | خط قرمز

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی، در مجموعه مصور «قهرمان؛ سلیمانی» روایت‌هایی از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید سلیمانی را منتشر میکند.
رهبر انقلاب: «شهید سلیمانی در مسائل داخل کشور -چون این حرفها غالباً ناظر به مبارزات منطقه‌ای و فعّالیّتهای منطقه‌ایِ او بود- اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ این را بعضی‌ها سعی نکنند کم‌رنگ کنند، این واقعیّتِ او است؛ ذوب در انقلاب بود، انقلابیگری خطّ قرمز او بود. در این عوالم تقسیم به احزاب گوناگون و اسمهای مختلف و جناحهای مختلف و مانند اینها نبود امّا در عالَم انقلابیگری چرا، بشدّت پایبند به انقلاب، پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل رضوان الله علیه بود.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

۰

نماهنگ رقص و جولان بر سر میدان کنند

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل شهدای مهدیه آمل نمآهنگ شهدا حاج قاسم سلیمانی

نماهنگ رقص و جولان بر سر میدان کنند

نماهنگ رقص و جولان بر سر میدان کنند

نمایش نماهنگ در آپارات : https://www.aparat.com/v/asJPz

نماهنگ رقص و جولان بر سر میدان کنند تقدیم به سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی و تمام شهدای ایران اسلامی عزیز به خصوص تمام شهدای مهدیه شهرستان آمل

کانال مهدیه شهرستان آمل دربرنامه ایتا

https://eitaa.com/joinchat/992084133Cbc93aa38d3

سایت مهدیه آملwww.mahdiehamol.ir

۰

روایتی تازه ازنبردمیدانی شهیدسلیمانی درعراق خودروی حاج قاسم راگلوله‌باران کردند

 بخش خبری مهدیه آمل حاج قاسم سلیمانی

روایتی تازه ازنبردمیدانی شهیدسلیمانی درعراق خودروی حاج قاسم راگلوله‌باران کردند

روایتی تازه ازنبردمیدانی شهیدسلیمانی درعراق؛‌خودروی حاج قاسم راگلوله‌باران کردند،با موتور به منطقه رفت+ تصاویر

عراق از کنترل داعش درمانده شده بود، حاج قاسم وارد میدان شد، زمانی که وارد عراق شد و به‌سمت سامرا حرکت کرد، تیراندازی‌ها شروع شد و خودروی شهید سلیمانی هم مورد اصابت قرار گرفت اما او بخشی از مسیر را شبانه با موتور حرکت کرد و خود را به سامرا رساند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، بامداد سیزدهم دی‌ 1398 ساعت 1:20؛ هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا دو خودرو در حوالی فرودگاه بغداد را مورد هدف موشک‌های خود قرار دادند، این ترور، دقایقی بعد به مهمترین خبر رسانه‌های جهان تبدیل شد.

سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌‌همراه جمع دیگری از نیروهای ایرانی و عراقی از جمله ابومهدی المهندس در این ترور به شهادت رسیدند و این شهادت موج بزرگی از احساسات ضد آمریکایی را در ایران و برخی کشورهای دیگر برانگیخت.

سردار سلیمانی محبوب‌ترین فرمانده سپاه 22 سال فرماندهی نیروی قدس را به‌عهده داشت، تا چند سال قبل چندان در افکار عمومی شناخته‌ شده نبود، اما در سال‌های اخیر به‌ویژه بعد از بحران تکفیری‌ها در عراق و سوریه این اسم بیشتر در رسانه‌ها و افکار عمومی مطرح شد.

برای بررسی بیشتر نقش سردار شهید قاسم سلیمانی در مقابله با تروریست‌ها در سوریه و نیز بررسی برخی زوایای شخصیتی و فرماندهی این شهید بزرگوار، با سردار عارف سعد، یکی از همرزمان شهید سلیمانی گفت‌وگو کردیم.

تسنیم: در ابتدا از روند ورود داعش به عراق و بسط موقعیت تحت اشغال آنها و همچنین نقش شهید سلیمانی در مقابله با آنها توضیح دهید.

در ابتدا می‌خواهم شهادت جانگداز فرمانده عزیزم، سیدالشهدای مقاومت، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را تسلیت عرض کنم و امیدوارم خداوند متعال به ما توفیق ادامه راه پرنور این شهید عزیز را عنایت کند.

در مورد موضوع عراق و هجوم داعش به عراق؛ اتفاقی که در عراق افتاد، تقریباً غافلگیرکننده بود، چرا که در آن حجم و وسعت و آن عقب‌نشینی که در عراق اتفاق افتاد، تقریباً منطقه غربی عراق کاملاً سقوط کرد و سه استان از جمله استان نینوا، الانبار و بخش بزرگی از استان دیاله سقوط کرد.

در مجموع استان الانبار یک‌سوم مساحت جغرافیایی کشور عراق را تشکیل می‌دهد و بزرگترین استان عراق محسوب می‌شود که کاملاً سقوط کرده بود و با سقوط استان‌های الانبار، نینوا و دیاله بخش بزرگی از کشور عراق به دست داعش افتاده بود.

استان دیاله در کشور عراق با استان کرمانشاه و استان‌های غربی ایران مرز مشترک دارد، به‌گونه‌ای که داعش تا 20کیلومتری مرزهای غربی کشور ایران رسیده بود، همچنین شهر "آمرلی" هم که نزدیک‌ مرزهای ماست سقوط کرد و در مجموع منطقه وسیعی یک‌دفعه سقوط کرد.

قدرت فوق‌العاده داعش به‌خاطر دسترسی به تجهیزات پیشرفته ارتش عراق

در این شرایط ارتش عراق مضمحل شده بود و لشکرهایی که در آن منطقه بودند یا عقب‌نشینی کرده و یا تسلیم نیروهای داعشی شده بودند و تجهیزات پیشرفته ارتش عراق به‌طور کامل به دست داعش افتاده بود و همین موضوع یک قدرت فوق‌العاده‌ای به داعش در آن منطقه داده بود و به همین خاطر داعش پیش‌روی‌هایش را سرعت داده بود تا به منطقه سامرا رسید و بخشی از سامرا در دست داعش افتاد و هدف داعش به‌سمت بغداد و کربلا بود.

با توجه به اینکه استان کربلا با استان الانبار از منطقه غربی هم‌مرز هستند، قرار بود داعش قبل از بغداد به‌سمت کربلا بیاید و از آن منطقه تا نزدیکی 100کیلومتری کربلا هم آمدند و آنجا بود که دیگر حاج قاسم به موضوع ورود کرد.

زمانی که حکومت عراق در این موضوع درمانده شده بود و از دست هیچ کس کاری ساخته نبود، حاج قاسم وارد میدان شد. شهید سلیمانی زمانی که وارد عراق شد، شبی که از بغداد به‌سمت سامرا حرکت کرد، تیراندازی‌های متعددی به کاروان و خودروی حاج قاسم شد، به‌گونه‌ای که ماشین حاج قاسم هم مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

شهید سلیمانی بخشی از مسیر را شبانه با موتور حرکت کرد تا به سامرا رسید، آن‌قدر وضعیت در عراق خراب بود که تمام سیاست‌مداران عراقی هر لحظه در آن شرایط احتمال سقوط بغداد را می‌دادند.

حاج قاسم به‌کمک ابومهدی المهندس و حاج ابوحسن عامری وارد سامرا شد و سازماندهی اولیه را در عراق تشکیل دادند و از هسته‌های بچه‌های بدر و کتائب حزب‌الله استفاده کردند و آنها را سازماندهی کردند.

این اتفاق همزمان با فتوای آیت‌الله سیستانی شد، این فتوا زمانی که صادر شد آحاد مردم از جمله پیر، جوان، زن و مرد وارد میدان شدند، با این اتفاقات مسیر باز و هموار برای آزادسازی بخش‌هایی که تحت اشغال داعش بود، آغاز شد.

آزادسازی مناطق اشغالی از دست داعش 5 سال زودتر از پیش‌بینی آمریکایی‌ها

آمریکایی‌ها پیش‌بینی کرده بودند که آزادسازی مناطق اشغال‌شده توسط داعش در خوش‌بینانه‌ترین حالت تا سال 2022 ادامه پیدا می‌کند و گفته بودند "در 2022 عراق را آزاد می‌کنیم"، ولی حضور حاج قاسم و فتوای آیت‌الله سیستانی و حضور بسیج مردمی در 2017 کار را تمام کرد و تمام فرضیات را به‌هم زد.

آزادسازی مناطق تحت اشغال داعش در عراق از سال 2013 تا 2017 و با همت حاج قاسم و نیروهای حشد‌الشعبی و نیروهای عراقی انجام شد و نیروهای داعشی هیچ گاه نتوانستند به‌سمت کربلا و بغداد بیایند.

حاج قاسم در این جنگ عملیات‌ها را مرحله‌بندی کرد و عملیات را از سمت مرزهای ایران شروع کرد و اولین عملیات موفقی که اتفاق افتاد، عملیات "آمرلی" بود و این شهر نزدیک مرزهای جمهوری اسلامی قرار داشت.

پاکسازی از شهر "آمرلی" شروع شد و بعد سمت "جرف‌الصخر" رفتند، منطقه "جرف الصخر" منطقه بسیار حساسی است و در منطقه جنوبی عراق واقع شده است، این منطقه هم‌مرز با استان‌های الانبار، بغداد و کربلاست. "جرف الصخر" یک منطقه‌ای است که در جنوب بغداد واقع شده است،
ساکنان آن منطقه اهل‌تسنن هستند، قبل از هجوم داعش عملیات‌های زیادی از "جرف الصخر" علیه دولت، ارتش و نیروهای پلیس، و کمین‌ها، عملیات‌های مختلف و ترورهایی اتفاق افتاد و نیروهای امنیتی عراق نمی‌توانستند اقدامی انجام دهند، چرا که منطقه مسکونی بود و وجود چند شهرک و روستا در آن منطقه ورود به آن را سخت کرده بود و با آن شرایط هم امکان پاکسازی وجود نداشت، حتی افرادی که مرتکب جرایمی می‌شدند زمانی که قصد فرار از دولت را داشتند به "جرف الصخر" فرار می‌کردند، چون کسی نمی‌توانست آنها را پیدا کند. این منطقه قبل از داعش هسته‌ای علیه دولت شده بود و اولین منطقه‌ای که به دست داعش سقوط کرد منطقه "جرف الصخر" بود.

زمانی که برنامه آزادسازی مناطق از دست داعش توسط حاج قاسم آغاز شد، منطقه "جرف الصخر" هم آزاد شد و نیروهای کتائب حزب‌الله آن منطقه را پاکسازی کردند و تا امروز هم این منطقه در دست آن نیروها است، چرا که اگر برگردند احتمال تشکیل هسته‌های پنهان و ترور در منطقه زیاد است، چرا که یکی از بهترین منطقه‌هایی که می‌تواند علیه شیعیان، مقدسات و حکومت مرکزی اتفاق بیفتد از "جرف الصخر" است.

تأسیس الحشدالشعبی اقدام اولیه حضور حاج قاسم بود و گروه‌هایی که در زمان جنگ تأسیس شده بود مانند بدر، سیدالشهدا(ع)، کتائب حزب‌الله و عصائب سازمان‌هایی بودند که سازماندهی نشده بودند. با فراخوانی که شهید سلیمانی به این نیروها داد، نیروهای اولیه‌ای که رفتند در منطقه غربی و جلوی داعش ایستادند، نیروهای بدر و نیروهای ابوالمهدی المهندس بودند،
همچنین فتوای آیت‌الله سیستانی بعد از این اتفاق افتاد و این فتوا این دو حرکت را تکمیل کرد، یعنی فراخوان سازماندهی گروه‌ها و فتوای بسیج عمومی مردمی که منجر به تشکیل حشدالشعبی شد. بعد از این اتفاقات حشدالشعبی به‌صورت رسمی به پارلمان عراق برده شد و این نیرو به‌صورت رسمی در عراق تشکیل شد و پس از آن حشدالشعبی دیگر به‌عنوان یک نیروی غیرقانونی در عراق شناخته نمی‌شود، بلکه کنار ارتش، نیروهای امنیتی و پلیس به‌صورت یک نیروی رسمی در حال کار در عراق است.

با تشکیل حشدالشعبی در عراق بحث کودتا در این کشور دیگر رخ نخواهد داد و بحث‌هایی مثل داعش و هجوم خارجی دیگر محال است اتفاق بیفتد. اگر هم اتفاق بیفتد می‌دانند دیگر در عراق موفق نمی‌شوند و تنها راهی که بخواهند در عراق تغییر ایجاد کنند از طریق تغییر جنگ نرم، ایجاد اغتشاش و شورش خیابانی است.

اجرای نقشه جنگ نرم در عراق با الگوبرداری از ایجاد اغتشاشات در ایران

در سال‌های گذشته کپی همین برنامه را که در تهران و در برخی از شهرهای مخالف انجام دادند، در عراق انجام شد، در بغداد و شهرهای مختلف تجمع کردند، امور طبیعی و عادی زندگی را در عراق تعطیل کردند، مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شد که حاکمیت را ساقط و از درون متلاشی کنند تا فشار افکار عمومی بر حاکمیت بیشتر شود، اما با وجود حاج قاسم که در بخشی از آن اتفاقات هنوز در قید حیات بود با هوشیاری مرجع تقلید و مردم و با تشکیل دولت جدید و برگزاری انتخابات، این فتنه که دو سال به‌طول کشید، خاموش شد.

این تحولات اتفاق افتاد و مرحله به مرحله به‌کمک حشدالشعبی و ابومهدی المهندس جلو رفت. ابومهدی المهندس در رفتار، جهاد و تواضع مانند حاج قاسم بود و بزرگ‌شده مکتب حاج قاسم بود، بسیاری در قضایای عراق زحمت کشیدند، ما اگر بخواهیم از حاج قاسم نام ببریم، نمی‌توانیم از ابومهدی المهندس نام نبریم، اعتقاد و اطمینانی که نیروهای حشدالشعبی به ابومهدی المهندس داشتند مانند اطمینانی بود که نیروهای سپاه و بسیج به حاج قاسم داشتند و حاج قاسم و ابوالمهدی مکمل هم بودند.

تسنیم: برداشت شما از شخصیت حاج قاسم چیست؟

شهید سلیمانی یک شخصیت تک‌بعدی نبود، حاج قاسم را نباید فقط در بعد نظامی دید. شهید سلیمانی یک شخصیت فرهنگی، اجتماعی، نظامی و سیاسی بود، ابعاد مختلفی دارد و به‌درستی مکتب حاج قاسم گفته شده است، چرا که حاج قاسم یک شخص نبود یک جریان بود، اگر بخواهیم به شخصیت حاج قاسم نگاه کنیم باید به تمام این ابعادش نگاه کنیم.

شهید سلیمانی چه در ایران و چه در عراق و سوریه از بعد نظامی یک فرمانده به تمام معنا، یک نظامی سفت و سخت میدانی بود و فرمانده پشت‌میزنشین نبود. مدت زیادی که در سوریه حضور داشتم، محال بود یک هفته بگذرد و حاج قاسم به منطقه نیاید، زمانی که به منطقه می‌آمد در دمشق یا در فرودگاه نمی‌نشست، در خط مقدم درگیری‌ها می‌رفت، به منطقه خان‌طومان و حلب می‌رفت. زمانی که 80 درصد شهر حلب سقوط کرده بود و فقط فرودگاه این شهر سقوط نکرده بود، به منطقه‌ای می‌‌رفت که در محاصره کامل بود و گاهی ارتباط زمینی‌ آن تا سه ماه قطع بود و فقط راه هوایی داشت (فرودگاه حلب)؛ حاج قاسم در چنین شرایطی به حلب می‌رفت.

هرجا درگیری بود، حاج قاسم شخصاً به آنجا می‌رفت تا با نیروها ارتباط بگیرد

در شرایطی به دیرالزور می‌رفت که 95 درصد آن سقوط کرده بود و فقط یک فرودگاه در دست ما مانده بود و هیچ راهی زمینی نداشت، هیچ منطقه‌ای را در سوریه نمی‌دیدید که در آن درگیری و خط مقدم باشد و حاج قاسم به آنجا نرفته باشد، به همه مناطق می‌رفت تا با بدنه نیروهایش ارتباط برقرار کند.

شخصیت حاج قاسم در بعد سیاسی اصلاً جناحی نبود و با همه کار می‌کرد، یک شخصیت جامعی بود و همه سیاسیون او را قبول داشتند، به کرمان می‌رفت حتماً باید به خانه جهانگیری که مادر شهید بودند سر می‌زد، با همه مسئولان ارتباط داشت و منش حاج قاسم این بود که باید با همه ارتباط برقرار کرد، این نبود که یک بخشی را کنار بگذارد و با یک بخش خاصی کار کند. شهید سلیمانی معتقد بود "در شرایط سیاسی امروز ما باید از همه نیروهایی که می‌توانند خدمت و کار کنند استفاده کنیم، علی‌رغم بینش و اختلاف سیاسی که داریم باید از همه استفاده کرد، ما نمی‌توانیم یک بخش را محدود کنیم و با یک بخش دیگر کار کنیم".

همچنین شخصیت حاج قاسم در بعد فرهنگی به این گونه نبود که فقط با حزب‌اللهی‌ها و بچه‌های انقلابی کار کند، بلکه با همه کار و فعالیت می‌کرد، این منش حاج قاسم باید مورد توجه سیاسیون و تمام کسانی که کشور را می‌چرخانند، قرار بگیرد. حاج قاسم را بخواهم در بعد اجتماعی تعریف کنم نمونه بارز آن سیل خوزستان است، شهید سلیمانی زمانی که در خوزستان سیل اتفاق افتاد عراق بود، تلفنی با من هر روز در تماس بود و سؤال می‌کرد که "در زمان حاضر شرایط چگونه است؟ مردم در چه وضعیتی هستند؟ کدام منطقه را آب گرفته است؟ کدام روستا تخلیه شده است؟"، تلفنی به حاج قاسم می‌گفتم، اما حاج قاسم به اطلاعاتی که به ایشان منتقل می‌کردم اکتفا نکردند و خودشان به خوزستان آمدند.

با اینکه حاج قاسم در بحث سیل هیچ مسئولیتی به‌عهده نداشت و با وجود اینکه خیلی در منطقه کار داشت، اما 2 بار به استان خوزستان سفر کرد، از مناطق بازدید کرد و کار پشتیبانی را که لازم بود انجام داد و به منطقه برگشت و ابومهدی المهندس را به خوزستان فرستاد، شهید سلیمانی تماس گرفت که "ابوالمهدی المهندس در راه خوزستان است، بروید او را از شلمچه بیاورید!"، رفتیم و ابومهدی المهندس را از مرز شلمچه آوردیم، ابومهدی هم 2 بار به استان خوزستان سفر کرد و هم زمینی و هم هوایی از مناطق سیل‌زده بازدید کرد.

در سفر دوم به خوزستان، ابومهدی هم با حاج قاسم در بغداد مأموریت بودند که مستقیم با پرواز به اهواز آمد. ابوالمهدی المهندس امکانات خیلی زیادی از جمله مواد غذایی، قایق، خودرو، تجهیزات مهندسی، بیل مکانیکی و امکانات بسیار وارد منطقه کرد.

حاج قاسم زمانی که دستوری می‌داد که "در زمان حاضر این منطقه این نیاز را دارد."، این‌گونه نبود که دستوری بدهد و برود، شهید سلیمانی آن‌قدر می‌ماند تا نیازهای آن منطقه را برطرف کند و سپس به منطقه دیگری می‌رفت.

حضور حاج قاسم در خوزستان فتنه گروهک‌های تجزیه‌طلب را خنثی کرد

زمانی که در خوزستان سیل آمد گروه‌های تجزیه‌طلب خیلی تبلیغات کردند که "این سیلی که آمده است جمهوری اسلامی عمداً سد را باز کرده است."، جناح تجزیه‌طلب سد کرخه را به‌عنوان سد عرب‌کُش نام‌گذاری کرده بودند. آنها تبلیغ می‌کردند که "این سد عرب‌کش را عامدانه باز کردند که آب بیاید و شما را ببرد و شما مجبور شوید از استان خوزستان مهاجرت کنید تا قومیت دیگری را جایگزین شما کنند و ترکیب قومیتی به هم بریزد."، این اتفاق افتاده بود و گروه‌های تجزیه‌طلب تبلیغات زیادی را انجام دادند، اما با حضور حاج قاسم این فتنه‌ها خنثی شد.

ما به‌اتفاق حاج قاسم بدون هماهنگی و اطلاع قبلی به مناطق عرب‌نشین می‌رفتیم، خیلی از آنها حاج قاسم را نمی‌شناختند ولی شنیده بودند چه‌کسی و چه شخصیتی است، در هر منطقه عربی که می‌رفتیم همه مردم با اینکه خانه‌های آنها زیر آب بود و تمام زندگی خود را از دست داده بودند، زمانی که حاج قاسم را می‌دیدند جمع می‌شدند و یزله [شادی به‌رسم عرب خوزستانی] و استقبال بی‌نظیری می‌کردند، در صورتی که این استقبال‌ها را فقط برای مهمان خاص و شیوخ بزرگ طوایف خودشان انجام می‌دادند، حاج قاسم شخصیتی داشت که از دل بحران، فرصت ایجاد می‌کرد.

حاج قاسم در جریان سیل خوزستان هیچ وقت ناهار بیرون نمی‌رفتند و هر کجا که می‌رفتیم در خانه مردم غذا می‌خورد، شهید سلیمانی بار دوم که برای سیل به استان خوزستان آمده بود، چهار روز در خوزستان ماند تا وضعیت را سر و سامان دهد، با همه مسئولان استانی و کشوری جلسه می‌گذاشت و خیلی درگیر بود، فعالیتش را از بعد نماز صبح شروع می‌کرد و تا پاسی از شب ادامه می‌داد و حتی دو تا سه ساعت هم نمی‌خوابید.

خاطرم است با تمام مشغله‌هایی که داشت آمد و گفت: "باید برویم خانه یکی از شهدای مدافع حرم در دزفول که تازه پیکرش شناسایی شده بود و پیکرش را به زادگاهش آورده بودند". زمانی که به دزفول رفتیم، با اینکه بدون خبر و تشریفات خاصی رفته بودیم بسیار استقبال گسترده‌ای شد. حاج قاسم با مادر شهید گفت‌وگو کرد و انگشتر خودش را به مادر این شهید داد.

تا اینجا هرچه گفته شده است عین شخصیت حاج قاسم بود، نمی‌خواهم حاج قاسم را یک شخصیت دست‌نیافتنی بیان کنم، حاج قاسم هم یکی از ما مردم بود و زندگی بسیار عادی داشت، اما کارش برای خدا و رضای خدا بود و برای خدا کار می‌کرد، زندگی بسیار عادی و معمولی داشت، نه اینکه بگویم شب و روز در سجود بود، انجام واجبات و مستحباتش همه معمولی بود، اما همه کارش برای رضای خدا بود.

اگر به منش، رفتار و اخلاق، سیاست حاج قاسم رجوع کنیم خیلی از این مشکلات کاهش پیدا می‌کند، تنها شخصیتی بود که مورد اجماع همه است، شهید سلیمانی هیچ تفکری را حذف نمی‌کرد. وی شخصیت جامعی داشت که همه حتی ضدانقلاب به وی احترام می‌گزاردند، اردشیر زاهدی، وزیر خارجه شاه وقتی اسم حاج قاسم را بیان می‌کند چقدر با احترام از این شخصیت یاد می‌کند. حاج قاسم خودش را فدای ایران کرده بود، نه فدای بخشی از جامعه.

کاری که برای مردم و خدا باشد مردم آن را درک می‌کنند، حاج قاسم هیچ چیزی نداشت که برایش تبلیغ کند و بزرگش کند، حتی در جریان سیل خوزستان هیچ گروه رسانه‌ای همراه او نبود، هرچه ثبت و ضبط شده تماماً تصاویر موبایلی است که خود مردم ضبط کرده بودند، اصلاً پایبند به این چیزها نبود که بخواهد چیزی ثبت کند، اسمی بگذارد، ولی چون کارش برای خدا و رضایت خدا بود در دل مردم ثبت شد.

تسنیم: از خاطراتتان با حاج قاسم برایمان بگویید.

حاج قاسم احترام ویژه‌ای برای خانواده‌های شهدا قائل بود، در هر مأموریتی که بود خانواده‌های شهدا را فراموش نمی‌کرد، چه خانواده‌های شهدای ایرانی، عراقی، لبنانی و چه سوریه، با همه آنها دیدار و گفت‌وگو می‌کرد، در سوریه که بودیم با خانواده‌های شهدای سنی و علوی دیدار می‌کرد، خاطرم است پسرعموی بشار اسد در لاذقیه شهید شده بود، حاج قاسم خانه پسرعموی بشار اسد رفت و خانواده این شهید را دلداری داد.

دفاع وطنی که تشکیل شد یک جریانی جدید بود و حاج قاسم آنجا یک تشکیلاتی شبیه حشدالشعبی در سوریه تأسیس کرد و از همه قومیت‌ها در آن حضور داشتند، شهدای زیادی دادند و حاج قاسم یکی از برنامه‌هایش زمانی که به سوریه می‌رفت دیدار با خانواده شهدا بود.

سه ماه قبل از شهادت حاج قاسم، در خرمشهر مأموریت بودم. شهید پورجعفری، مسئول دفتر حاج قاسم تماس گرفت که حاجی می‌خواهد صبحت کند و گوشی را به حاج قاسم داد، شهید سلیمانی گفت؛ "من الآن خانه شهید بودم و تازه بیرون آماده‌ام."، دو ـ سه توصیه در مورد خانواده شهید کرد و گفت که این موارد را پیگیری کنم، من هم به حاج قاسم گفتم "باشه، حاجی خیالتون راحت باشد، انجام می‌دهم".

 یک هفته بعد حاج قاسم زنگ زد و گفت؛ "آن موضوع را که برای خانواده شهید گفتم چه کردی، نتیجه‌اش چی شد؟"، به حاج قاسم گفتم "مأموریت بودم فرصت نکردم انجام دهم، ولی انجامش می‌دهم". حاج قاسم گفت: "من بهت گفتم برو این موضوع را انجام بده، هر کار و مأموریتی داری زمین بگذار و برو کار خانواده شهید را انجام بده، من که بهت نگفتم همین طور بگذاری و رها کنی و بروی". حاج قاسم تا حصول نتیجه پیگیر بود، چیزی که می‌گفت رها نمی‌کرد، برای خودم خیلی عجیب بود حاج قاسمی که کارهای بسیاری در منطقه و در کشور داشت چگونه بود یادش نرفته بود.

شهید سلیمانی در خیلی از عملیات‌ها تأثیر مستقیم داشت، در عملیات "آمرلی" مستقیم خودش آنجا بود، عملیات "آمرلی" تقریباً اولین عملیات و شرایط بسیار سختی بود، در این عملیات حاج قاسم، فرمانده عملیات بود و شخصاً فرماندهی می‌کرد تا آزادسازی اتفاق افتاد.
این عملیات در اوج قدرت داعش اتفاق افتاد، یک شکست بسیار بزرگ از نظر روحی و روانی برای داعش  بود، چرا که در اوج قدرت بودند و حاج قاسم ورود کرد و منطقه "آمرلی"  را که در دل داعش بود توانست آزاد و پاکسازی کند.

در اکثر عملیات‌هایی که در سوریه اتفاق می‌افتاد شهید سلیمانی خودش فرمانده عملیات بود، در حلب، خان‌طومان و غیره حضور مستقیم داشت، بیشتر عملیات‌های بزرگ را شخصاً خود حاج قاسم حضور داشت و یکی از موفقیت‌های عملیات‌ها حضور خود شهید سلیمانی در عملیات‌ها بود.
این اقدام برای عملیات‌های بعدی و پیروزی‌های دیگر عملیات‌ها مؤثر بود و برای همین عملیات "آمرلی" برای ما و برای داعش مهم بود. حضور حاج قاسم در منطقه از نظر روحی و روانی یک شارژ عجیبی به نیروهای خودمان و نیروهای بومی آن منطقه می‌داد و توان و قدرت آنها را در عملیات‌های مختلف افزایش می‌داد.

تسنیم: از شهادت حاج قاسم چگونه باخبر شدید؟

شب شهادت حاج قاسم، ساعت 12 به منزل آمدم و طبق عادت اخبار را تا دیروقت از منطقه پیگیری کردم، ساعت 1:30 شب بود که گفتند "دو موشک به فرودگاه بغداد اصابت کرده است" و یک ربع گذشت، گفتند "دو خودرو مورد هدف قرار گرفته است."، حساس شدم و مدام پیگیری کردم، چون فرودگاه بغداد حساسیت خودش را داشت، مدتی که گذشت گفتند "یک شخصیت مهمی از حزب‌الله لبنان را زده‌اند."، مدام اخبارهای متفاوت ردوبدل می‌شد، ولی کسی اطلاع نداشت چه‌خبر است، نزدیک ساعت سه بامداد گفتند "احتمالاً ابومهدی و یک شخصیت ایرانی را زده‌اند."، اصلاً قابل تصور نبود حاج قاسم را بزنند، تا ساعت چهار شد که اعلام کردند حاج قاسم شهید شده است.

گفت‌وگو از فاطمه دقاق‌نژاد