مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدارها» ثبت شده است

۰

مقام معظم رهبری:بخش خصوصی می تواندکشور را به رشد8درصدی برساند

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

مقام معظم رهبری:بخش خصوصی می تواندکشور را به رشد8درصدی برساند

مقام معظم رهبری:بخش خصوصی می تواندکشور را به رشد8درصدی برساند

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین.

بسیار خرسندم و متشکّرم از آقایان [و خانم] محترمی که اینجا بیاناتی را برای استفاده‌ی ما و همه‌ی شنوندگان ایراد کردند. نمایشگاهی هم که دیروز ما توفیق پیدا کردیم دیدیم،(۲) نمایشگاه بسیار شوق‌آور و برجسته‌ای بود. من تصوّر میکنم که میتوانیم این نمایشگاه دیروز را نمونه‌ای از نمایش اقتدار علمی و فنّاوری کشور معرّفی کنیم. تنها تأسّفی که من دارم این است که این پیشرفتها برای مردم توضیح داده نشده و مطمئنّاً اکثر افراد کشورمان از این تلاشهایی که انجام گرفته و توفیقاتی که به دست آمده و ابتکاراتی که از نیروهای انسانی نخبه‌ی ما سر زده، بی‌اطّلاعند. دیروز من برخورد کردم با جوانهای نخبه؛ یعنی در حرف زدنشان دقّت کردم و تشخیص دادم که اینها به معنای واقعی کلمه نخبه‌اند. امروز هم خوشبختانه در بین این سخنرانها، تعدادی‌شان جوان بودند و همه‌ی آنها بحمدالله نخبه‌اند. به نظر من جای شکرگزاری دارد و خدای متعال را باید شاکر باشیم. همه‌ی این نعمتها از خدا است: وَ ما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ الله؛(۳) همه‌ی اینها نعمتهای الهی است، توفیق الهی است به شما و به کشور و طبعاً به مسئولین؛ این توفیق را قدر بدانیم و دنبال کنیم.

من دو سه مورد از این درخواستهایی را که آقایان داشتند یادداشت کردم که دوستان در دولت با همراهی مسئولینی از دفتر ما، کارگروه‌هایی را تشکیل بدهند و اینها را دنبال کنند. مجموعه‌های صنعتی چندوجهی که گفته شد، نکته‌ی مهمّی است؛ مسئله‌ی تأمین مالی و پیشنهادهایی که بعد برای شرکتهای متوسّط و کوچک شد، حرف درستی است و مسئله‌ی مهمّی است که باید دنبال بشود؛ موضوع آبیاری نوین که برای کشاورزی گفته شد، هم صرفه‌جویی آب است، هم افزایش تولید کشاورزی و درآمد کشاورزان است. اینها چیزهایی است که برای ما حیاتی است؛ اینها یک چیزهایی است که برای ما لازم است؛ خواهش میکنم دوستان در دولت اینها را دنبال کنند؛ یعنی برای اینها واقعاً کارگروه تشکیل بدهید و بنشینید فکر کنید، از خود اینها نظر بخواهید و کار کنید، اقدام کنید. حالا من نکاتی را هم عرض خواهم کرد.

آن حقیقتی که انسان به طور روشن مشاهده میکند، این است که بنگاه‌های تولیدی بزرگ کشور ما، در طول سالهای متعدّد، رشد چشمگیری داشته‌اند. این رشد چشمگیر از سوی بخش خصوصی ــ این بنگاه‌هایی که گفتم، منظورم بنگاه‌های بخش خصوصی است ــ خیلی پُرمعنا است؛ این نشان‌دهنده‌ی وجود یک بخش خصوصی توانا و قدرتمند در کشور است و این خبر مهمّی است؛ چرا؟ چون این رشد و پیشرفت و کارهایی که انجام گرفته، همه در شرایط تحریم انجام گرفته و علاوه بر اینکه در این میان، بعضی از دوره‌ها هم دوره‌های کم‌کاریِ دولتها بوده ــ دهه‌ی ۹۰ دهه‌ی پیشرفت خیلی خوبی برای ما نبود ــ امّا درعین‌حال این کارها انجام گرفته. این نشان‌دهنده‌ی این است که در شرایط کنونی کشور، بخش خصوصی ما قادر است کشور را به آن چیزی که مطلوب برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی هفتم است، یعنی رشد [اقتصادی] هشت درصد برساند؛ یعنی مشاهده‌ی این کاری که دارد انجام میگیرد و حرکتی که دارد انجام میگیرد، انسان را واقعاً امیدوار میکند به اینکه ما بتوانیم به رشد مورد نظر برسیم.

یک نکته‌ی اساسی در این چیزی که من در نمایشگاه و در اجمالِ صحبتهایی که آقایان کردند مشاهده کردم، مسئله‌ی وجود ابتکار است. ابتکار هم از هر کسی برنمی‌آید؛ نیروی انسانی نخبه میتواند ابتکار کند، و ما در کشورمان این ثروت عظیم را داریم. حالا بعضی از کشورها در منطقه‌ی ما ادّعا میکنند که میخواهند مثلاً فرض کنید تا فلان سال، اقتصاد چندم جهان بشوند! فقط با پول نمیشود اقتصاد چندم جهان شد؛ نیروی انسانی لازم است؛ نیروی انسانی‌تان کجا است؟ ندارند. آنچه میتواند راه‌های دشوار را بپیماید و کشور را به اوج برساند، به قلّه برساند، در درجه‌ی اوّل، نیروی انسانی توانا و نخبه است؛ از این جهت، ما یک ثروت عظیمی داریم. تا آنجایی که من اطّلاع دارم و من می‌شناسم، کمتر کشوری دُوروبَرمان به قدر ما برخوردار از این ثروت و این نعمت است. میتوان مطمئن شد که این ظرفیّت عظیمی که ما داریم ــ منظورم ظرفیّت عظیم نیروی انسانی است ــ قادر است چندین برابر وضع کنونی به کشور سود برساند و میتواند در مسائل کلان کشور گره‌گشایی کند.

بعضی از مسائل کلان کشور هست که ما به کلان بودنِ آن مسائل توجّه نداریم. مسئله‌ی آب برای کشور یک مسئله‌ی کلان است؛ ناترازی آب برای کشور یک مشکل و معضل اساسی است. مسئله‌ی سوخت همین‌جور؛ ما الان در مسئله‌ی سوخت، به معنای واقعی کلمه مشکل داریم. ما کشور تولیدکننده‌ی نفت، با این‌همه منابع زیرزمینی نفتی، بنزین وارد کنیم؟ این معنی دارد؟ معنایش همین است که ما در یک مسئله‌ی کلان دچار مشکلیم. مسئله‌ی برق همین‌طور. مسائل گوناگونی هست که مسائل کلان کشور است و ناترازی در این مسائل، کشور را رنج میدهد و مانع کارهای بزرگ متعدّدی میشود. بخش خصوصی ما میتواند در این زمینه‌ها به معنای واقعی کلمه کمک کند، همین‌طور که الان شنیدید. اینکه حالا بخش خصوصی بیاید مثلاً فرض کنید که با یک مجموعه‌ی برق خورشیدی ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید کند، خب چیز خیلی خوبی است. یک بخش خصوصی می‌آید خودش سرمایه‌گذاری میکند، ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید میکند؛ این برای کشور خیلی باارزش است. اگر ما اینها را تشویق کنیم، اگر ما به اینها کمک کنیم، اگر برنامه‌ریزیِ درست انجام بگیرد، مطمئنّاً بخش خصوصی میتواند در این برنامه‌های کلان، هم فکر ارائه بدهد، هم عمل ارائه بدهد. این عرضِ ما به مسئولین محترم و به خود شما فعّالان اقتصادی بخش خصوصی است.

زمینه‌ی مشارکت هم البتّه خیلی گسترده است؛ حالا شما اینجا یک مقداری شنیدید، بنده [هم] دیروز در نمایشگاه یک مقدار بیشترش را دیدم. خود این جمعی که اینجا حاضر هستید که در بخشهای مختلف فعّالید، اگر هر کدام یک جمله صحبت بکنید، معلوم خواهد شد که زمینه‌های مشارکت خیلی وسیع است. شما از صنایع بزرگی مثل نفت، مثل گاز، مثل فولاد بگیرید، تا مثلاً صنایع دستی؛ در همه‌ی این زمینه‌ی گسترده‌ی وسیع، امکان مشارکت مردم وجود دارد؛ سرمایه‌های مردم، ذهن مردم، دستهای توانای مردم، سرانگشتان فعّال و مبتکر مردم میتواند فعّال بشود و کار کند [که در نتیجه] اشتغال زیاد خواهد شد، فقر کمتر خواهد شد. بنابراین، این زمینه‌های گسترده وجود دارد؛ منتها، هم دستگاه‌های دولتی باید احساس مسئولیّت کنند، هم خود فعّالان اقتصادی باید احساس مسئولیّت کنند؛ یعنی از دو طرف احساس مسئولیّت لازم است.

آنچه بنده به عنوان مسئولیّت دولت یادداشت کرده‌ام که امروز عرض بکنم ــ چون قبلاً هم در این زمینه‌ها مفصّل صحبت شده ــ مسئله‌ی بهبود فضای کسب‌وکار است. عمده این است که دولت باید موانع را برطرف کند. بنده در سال گذشته، در همین جلسه،(۴) مواردی را به عنوان موانع بهبود فضای کسب‌وکار ذکر کردم؛ امسال که در این نمایشگاه با فعّالان بخش اقتصادی صحبت کردیم ــ که به نظرم نزدیک چهل غرفه دیروز [اینجا] بود ــ تعدادی از اینها اظهار نارضایی میکردند و من دیدم نارضاییِ اینها از همان چیزهایی است که قبلاً تذکّر داده شده! خب معلوم میشود که [آن توصیه‌ها] انجام نگرفته. باید انجام بگیرد؛ درخواست مؤکّد من از آقایان مسئولین دولتی این است که دنبال کنند.

البتّه حمایت دولت لازم است، نظارت دولت هم لازم است. ضوابطی وجود دارد که باید این ضوابط رعایت بشود؛ چه کسی باید مراقبت کند؟ دولت. بنابراین، نظارت دولت مطلقا قابل اغماض نیست؛ امّا نظارت غیر از دخالت کردن است. من دیروز شنیدم که در بعضی از شرکتهایی که دولت و بخش خصوصی شریک هستند، با اینکه سهم دولت سهم زیادی نیست، مدیریّت در اختیار دولت است؛ به نظر من این منطق ندارد. از همان شیوه‌های قانونی استفاده کنند، مدیریّت را به خود مردم و به خود سهامداران شرکتها بسپارند، منتها نظارت بشود. در این سالهای گذشته، بعد از آنکه سیاستهای اصل ۴۴ را بنده ابلاغ کردم(۵) و اصرار کردم و دنبال کردم، کارهای بی‌قاعده‌ای را دیدیم انجام گرفت که بر اثر عدم نظارت بود. کارهای بدی انجام گرفت، کارهای غلطی انجام گرفت؛ هم به منابع ارزی و ریالی ضربه خورد، هم به خود آن بنگاه‌ها ضربه خورد و نتیجتاً به مردم ضربه خورد؛ یک عدّه‌ای سوء استفاده کردند. نظارت دولت حتمی است، لازم است، بایستی حتماً انجام بگیرد. بنابراین، آنچه ما نفی میکنیم دخالت دولت است؛ وَالّا نظارت دولت را ما لازم میدانیم.

بعضی از این موانعی که گفتیم برطرف بشود، مربوط به درون خود دولت است؛ یعنی ناشی از اوضاع دیوان‌سالاری موجود ما است که این باید در خود دولت حل بشود. حالا اشاره کردند که مثلاً برای مجوّز اقدام در بخش بالادستی نفت، سه سال مذاکره لازم است! انسان منطق این را نمیفهمد که چرا سه سال مذاکره [لازم است]. خب شرکت خارجی می‌آید، می‌نشینند ظرفِ چند ماه با آن یک قرارداد میبندند، تمام میشود میرود؛ چرا بایستی با یک بنگاه داخلی که میخواهد در بخش نفت با این اهمّیّت، آن‌هم در بخشهای بالادستیِ آن کار کند و استخراج کند یا چاه‌ها را زنده کند و کارهایی که انجام میگیرد، [بستنِ] قرارداد مثلاً این مدّت طول بکشد؟ این برای ما سؤال است. یا مراکز متعدّد تصمیم‌گیری، یا تعارض میان بخشها. چند وقت پیش، از طرف بعضی از کسانی که در بخش معدن فعّالیّت میکنند به من شکایت شد که مثلاً بین بخش معدن و محیط‌زیست، سر یک کاری که میخواهند انجام بدهند اختلاف به وجود می‌آید؛ خب این اختلاف باید حل بشود. بخش معادن بخش مهمّی است؛ یک وقتی با مسئول محترم صحبت بود که بخش معدن میتواند واقعاً به طور کلّی جای نفت را بگیرد؛ خب معلوم است که اهمّیّت معدن برای کشور چقدر زیاد است. ما اگر به معادن کشور برسیم ــ معادن کمیاب و بعضاً نایاب در دنیا را ما در کشور داریم ــ اگر به اینها رسیدگی بشود، استخراج بشود، روی اینها کار بشود، خیلی برای کشور ثروت‌آفرین است و به پیشرفت کشور کمک‌کننده است. خب حالا فرض کنید که کسی بخواهد روی معدن کار کند، یک مانعی از یک طرف به وجود بیاید؛ اینها باید در داخل دولت حل بشود؛ یعنی بعضی از مشکلات و موانع مربوط به خود دولت است که اینها باید در آنجا حل بشود؛ با تصمیم‌گیری ریاست محترم جمهور و مشاوره‌ی در هیئت وزیران و مدیریّت معاون اوّل محترم رئیس‌جمهور، باید اینها حل بشود.

بعضی از موانع مربوط به بیرون از دولت است؛ مثل قوّه‌ی قضائیّه، مثل نیروهای مسلّح و امثال اینها که تعارضهایی به وجود می‌آید. به نظر من سران قوا میتوانند در این جلسه‌ای که اختیارات به آن داده شده و میتوانند کارهای زیادی بکنند و تصمیم‌های زیادی بگیرند، این را مطرح کنند و حل کنند. حالا اگر هم حل نشد، بالاخره رهبری را در جریان بگذارند و حل کنند؛ مشکلات و تعارضها را حل کنند، بگذارند راه باز بشود. این البتّه [جزو] مسئولیّتهای دولت است.

بخش خصوصی هم همان‌طور که اشاره کردم، بایستی واقعاً مسئولیّتهای خودش را بشناسد. انضباط، مراعات ضوابط لازم، مراعات قانون و سلامت کار، جزو وظایف اصلی است؛ بخش خصوصی حتماً بایستی اینها را رعایت کند، دولت هم باید نظارت کند.

این آقای محترمی که درباره‌ی تأمین مالی صحبت کردند،(۶) ذهن من را در این زمینه بیشتر مشغول کردند. من یادداشت کردم که ما روی رشد نقدینگی تکیه میکنیم؛ یعنی رشد نقدینگی باید متوقّف بشود، کمااینکه تلاش کرده‌اند، یک مقداری هم تأثیر داشته و رشد نقدینگی کم شده. یکی از مشکلات کشور رشد نقدینگی است. خب وقتی که ما در این زمینه به سیاستهای انقباضی رو می‌آوریم، طبیعتاً منابعی که بانک‌ها در اختیار فعّالان اقتصادی میگذارند محدود میشود؛ ما این محدودیّت را چه کار کنیم که به بنگاه‌های کوچک و متوسّط که اساس کار دست اینها است ــ یعنی گسترده‌ترین بخش فعّالیّت مال بنگاه‌های متوسّط و کوچک است ــ ضربه نخورد؟ این مدیریّت لازم دارد؛ این یکی از کارهای مهمّی است که البتّه متولّی اصلی‌اش بانک مرکزی است؛ کار را باید جوری مدیریّت کنند که این‌جور نباشد که حالا همین سهم محدود منابعی را که بنا است بانک‌ها بدهند، شرکتهای دولتی بیایند بردارند ببرند یا شرکتهای خاص ــ شرکتهایی که افرادش زرنگ‌ترند، دست‌وپادارترند، ارتباطات بیشتری دارند ــ بردارند ببرند؛ این‌جور نباشد. این مدیریّت لازم دارد؛ یعنی رعایت عدالت به معنای واقعی کلمه اینجا لازم است.

اگر ان‌شاءالله اینها رعایت بشود، به نظر من ظرفیّت ما در زمینه‌ی پیشرفت اقتصادی خیلی بالا است؛ به معنای حقیقی کلمه، ظرفیّت ما خیلی بالا است. کشور ما واقعاً کشور ثروتمندی است؛ هم ثروت طبیعی داریم، هم ثروت انسانی داریم، هم ارتباط بین دولت و ملّت داریم. دولت باید کمک کند. یکی از کمکهایی که دولت میتواند بکند، در زمینه‌ی صادرات و بازارهای خارجی است. کارهایی که شرکتهای مهمّ دنیا و بنگاه‌های بزرگ دنیا میکنند، به پشتوانه‌ی دولتهایشان میکنند؛ دولتها به آنها کمک میکنند، راه را باز میکنند؛ [اگر] مشکلی برایشان پیدا بشود ــ چه مشکل حقوقی، چه مشکل مالی ــ به آنها کمک میکنند. یکی از کارهایی که دولت باید بکند همین است؛ یعنی دیپلماسی اقتصادی کار مشترکی است که یک بخشش مربوط به بخش خصوصی اقتصادی است، یک بخشش مربوط به دستگاه رسمی دیپلماسی کشور است که بایستی این قضیّه را دنبال کند.

به هر حال، از وضعی که فعلاً در این زمینه‌ی بخش خصوصی دارد پیش میرود، من خرسندم و راضی هستم؛ باید تلاش بیشتری انجام بگیرد و بخش خصوصی و سرمایه‌گذاران و کارآفرینان کشور بتوانند برای آینده‌ی کشور، برای پیشرفت اقتصادی کشور، واقعاً نقش ایفا کنند و ان‌شاءالله اوضاع اقتصادی را به سامان برسانند.

ما البتّه مشکلات خارجی داریم، تحریم داریم، دشمنی‌های گوناگون داریم، امّا همینها هم میتواند برای ما فرصت بشود. دیروز یکی از آقایانی که در نمایشگاه بود، به من گفت که ما را تحریم کردند، ما توانستیم به خودکفایی برسیم؛ ما را تهدید کردند، توانستیم به امنیّت برسیم. این نکته‌ی درستی است؛ اگرچه تحریم ضربه‌زننده است و بدون تردید مشکل‌درست‌کن است، امّا از آن به عنوان یک فرصت هم میشود استفاده کرد؛ همین‌طور که کشور ما، جوانهای ما، مردم ما، فعّالان اقتصادی ما در یک جاهایی استفاده کردند و پیشرفت علمی پیدا کردیم. اگر به ما سلاح میفروختند، ما امروز در باب تسلیحات به اینجایی که رسیده‌ایم نمیرسیدیم. اگر ماهواره‌های ما را از فضا یکی‌یکی جدا نمیکردند و ما را از ماهواره‌ی فضائی محروم نمیکردند، ما امروز مثلاً فرض کنید که «ماهواره‌ی ثریّا» را به فضا نمیفرستادیم؛ یعنی دیگر احتیاج نداشتیم، آنجا بود. آن تحریم موجب شد که ما بتوانیم این کارها را انجام بدهیم. ان‌شاءالله بتوانیم از این فرصتها روزبه‌روز و بیش‌ازپیش استفاده کنیم. خداوند ان‌شاءالله به شماها توفیق بدهد. من برای شماها دعا هم خواهم کرد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
 در ابتدای این دیدار، دوازده نفر از فعّالان عرصه‌های تولید و اقتصاد، به بیان آخرین دستاوردها، پیشنهادها و نکات خود پرداختند.
 بازدید از نمایشگاه توانمندی‌های تولید داخلی در حسینیّه‌ی امام خمینی (۱۴۰۲/۱۱/۹)
 سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۵۳؛ «و هر نعمتى که دارید از خدا است ...»
 بیانات در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش‌بنیان‌ها (۱۴۰۱/۱۱/۱۰)
 ابلاغ سیاستهای کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی (۱۳۸۴/۳/۱)
 آقای محمّدعلی رستگار (رئیس هیئت‌مدیره‌ی شرکت تأمین سرمایه‌ی بانک مسکن، فعّال حوزه‌ی مالی و سرمایه‌گذاری)
۰

امام خامنه‌ای: جمهوری اسلامی وابسته به انتخابات است

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

امام خامنه‌ای: جمهوری اسلامی وابسته به انتخابات است

امام خامنه‌ای: جمهوری اسلامی وابسته به انتخابات است/ دستاورد «طوفان‌الاقصی» بی‌آبرو شدن آمریکا و ادعاهای دروغین حقوق بشری بود

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف).

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، مردم عزیز خوزستان، مردم عزیز کرمان. جلسه، جلسه‌ی بسیار صمیمی و مشمول لطف الهی است ان‌شاءالله. برای بنده جای خوشوقتی است که توانستم جمعی از مردم این دو استان مهم را زیارت کنم. به همه‌ی شماها، یکایک شما، خوشامد عرض میکنم؛ بخصوص به خانواده‌ی شهیدان عزیز و جانبازان عزیز.

از این جلسه‌ی بسیار شیرین و صمیمی استفاده میکنم، اوّلاً برای اینکه چند کلمه راجع به این دو استان عرض بکنم. نسل جوان ما، نسل جدید ما، لازم است با افتخارات نسلی و تاریخی و میراثی خود بیشتر آشنا بشود؛ این کار، امروز لازم است، فردا [هم] لازم است. [تبیین] تسلسل تاریخی مواریث ارزشمند بخشهای مختلف کشور، یکی از کارهای هدف‌گذاری‌شده‌ی همه‌ی دلسوزان کشور و انقلاب باید باشد. چند جمله درباره‌ی خوزستان و چند جمله درباره‌ی کرمان عرض میکنم، بعد هم به یک مسئله‌ی ملّی و مهم اشاره خواهم کرد و آن مسئله‌ی انتخاباتی(۱) است که در پیشِ رو است، بعد هم چند کلمه راجع به این مسئله‌ی مهمّ بین‌المللی اسلامی، یعنی مسئله‌ی غزّه، [عرض میکنم و به آن] اشاره خواهم کرد؛ این برنامه‌ی صحبتهای امروز ما و عرایض امروز ما با شما برادران و خواهران عزیز است.

امّا درباره‌ی خوزستان. شاید بشود گفت که در تاریخِ صد و بیست سی ساله‌ی اخیر کشور ما، خوزستان یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین مراکز مقاومت ملّت ایران بوده و مظهر مقاومت ملّت ایران در طول این مدّت، مردم خوزستان بودند. اگر جوانهای ما با تاریخ آشنا باشند، میدانند که حدود صد و اندی سال قبل، در دنباله‌های جنگ اوّل جهانی که انگلیس‌ها آمدند به این منطقه از ایران و عراق حمله کردند، مدافعه‌ی مردم خوزستان بود که انگلیسی‌ها را عقب زد. فتوای علمای نجف را مردم غیور خوزستان در دست گرفتند، پرچم بلند کردند، مقابل انگلیس‌ها ایستادند. آنجا انگلیس‌ها با لشکر و توانایی‌های نظامی وارد شده بودند، بحث تبلیغات و مانند اینها دیگر نبود؛ بر عراق مسلّط شده بودند، میخواستند بر این منطقه‌ی از ایران هم مسلّط بشوند؛ مردم خوزستان طبق فتوای علمای نجف ــ مرحوم آمیرزا محمّدتقی شیرازی و دیگران ــ در مقابل انگلیس‌ها ایستادند. در سفری که بنده چندین سال پیش به خوزستان داشتم،(۲) پرچم آن مبارزه‌ی بزرگ را آوردند و ما [هم] آن پرچم را هدیه کردیم به آستان قدس رضوی؛ آن پرچم که مال مردم خوزستان است، الان موجود است. در تاریخ، اینها مهم است، اینها خیلی باارزش است. خوزستان سینه سپر کرد در مقابل انگلیس‌ها، نه فقط برای دفاع از خوزستان، [بلکه برای] دفاع از ایران.

در قضیّه‌ی نهضت ملّی نفت، در سالهای آخر دهه‌ی ۲۰، خوزستان محلّ برخورد میدانی ایران و انگلیس بود، به شکل تصرّف پالایشگاه آبادان ــ که در اختیار انگلیس‌ها بود ــ و تصرّف مناطقی و مراکزی که انگلیس‌ها برای خودشان درست کرده بودند. خوزستانی‌ها اینجا هم صف جلو و در صف مقدّم بودند.

از همه‌ی اینها مهم‌تر، ایستادگی مردم خوزستان بود در مقابل تهاجم صدّام در سال ۵۹. اوّلین گروه دفاع، از خود خوزستانی‌ها بود. یک محاسبه‌ی غلطی را صدّام کرده بود و آن، این بود که فکر میکرد اگر حمله کند به طرف شهرهای خوزستان ــ آبادان و خرّمشهر و اهواز و غیره ــ مردم عربی که در این مناطق هستند، علیه کشور خودشان با او همراه و همدست خواهند شد! این اشتباه غلط را صدّام کرد؛ خیال میکرد خوزستان در اختیار او قرار خواهد گرفت و مردمِ عربِ ایرانیِ خوزستان به او کمک خواهند کرد. اوّلین کسانی که سینه سپر کردند، همین مردمی بودند که او به آنها امید داشت. سردار شهید عزیز علی هاشمی (رضوان الله علیه) یک نمونه است. در اوایل جنگ، آوازه‌ی او را صدّامی‌ها شنیده بودند و چند سال دنبالش میگشتند؛ هر کس را اسیر میکردند میپرسیدند «علی هاشمی کجا است؟» دنبال علی هاشمی بودند. مادر شهید تا [این] اواخر زنده بود. اقوام خوزستانی، از عرب و غیر عرب، لُر و بختیاری و دیگران، اوّلین کسانی بودند که در مقابل صدّام ایستادند و یک صفی را تشکیل دادند؛ این افتخار بزرگی است، این منقبت بزرگی است، این چیز کمی نیست.

از یک جهت دیگر هم خوزستان یک استان ممتاز است و آن، این است که خونِ شهیدانِ همه‌ی استانهای کشور بر روی خاک خوزستان ریخته شده؛ این یعنی چه؟ یعنی خوزستان نماد همدلی و همبستگی همه‌ی ملّت ایران است. جوانها،‌ پیش‌‌قراولان، فداکاران، از همه‌ی نقاط کشور آمدند در آنجا، با ایمانشان و با انگیزه‌شان جنگیدند و جان خودشان را در راه اسلام و ایران و جمهوری اسلامی فدا کردند؛ خوزستان نماد همبستگی ملّت ایران شد. ما هرچه در طول تاریخ از قهرمانی‌های ملّت ایران شنیده بودیم ــ از فداکاری‌ها، از گذشتها، از ایستادگی‌ها ــ در دوران دفاع مقدّس به چشم خودمان در خوزستان مشاهده کردیم. بنابراین، خوزستان مظهر ویژگی‌های برجسته‌ی ملّت ایران شد. این درباره‌ی خوزستان؛ جوانهای عزیزمان این چند کلمه را همراه کنند با ده‌ها برابر یا صدها برابرِ این، از مناقبِ آن منطقه‌ی مهمّ کشور.

و امّا کرمان. بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانی‌ها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کرده‌ام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حس‌کردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهم‌ترینِ این ویژگی‌ها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبه‌پروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است ــ [همچنین] نجابت اخلاقی و ایمان صادقانه‌ی مردم کرمان، و پیشگامی مردم کرمان در پیوستن به نهضت اسلامی و انقلابی. بنده فراموش نمیکنم در سال ۴۲ در مدرسه‌ی معصومیّه‌ی کرمان ــ اگر این اسم درست یادم مانده باشد ــ این جوانها و نوجوان‌های کرمانی، مثل یک زنجیره، با عناصر مبارز و با طلّاب و فضلای مبارزی که در آنجا بودند، مرتّب می‌آمدند در این مدرسه و میرفتند، اعلامیّه میدادند، اعلامیّه میگرفتند، پیام میگرفتند، درس میگرفتند و میرفتند در سطح استان پخش میکردند. زمینه‌ی بُروز شخصیّت بزرگی مثل حاج قاسم سلیمانی اینها است. نخبه‌پروری و اتّصال و ارتباط با مفاهیم اسلامی برجسته و مبارزه‌ی در راه آنها خصوصیّت بزرگی است که بنده آن را به چشم در مردم کرمان مشاهده کرده‌ام.

بله، یک قاسم سلیمانی کافی است که نه فقط استان کرمان، بلکه ملّت ایران به او افتخار کند و مباهات کند؛ این درست، امّا مطلب مهمّ دیگر در کنار این، آن است که آن زمینه‌ی فرهنگی‌ای که قاسم سلیمانی را تربیت میکند چیست؛ به این زمینه‌ی فرهنگی باید تکیه کرد. آن ایمان صادقانه، آن گذشتها، آن سلامت فکری و هدایت الهی‌ای که خدای متعال به مردمی عنایت میکند، زمینه‌های فرهنگی است. البتّه این زمینه‌ها همیشه هست، منتها وقتی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیست، این ظرفیّتها بُروز پیدا نمیکند؛ وقتی جمهوری اسلامی به وجود می‌آید، آن‌وقت این شخصیّت‌ها یکی‌یکی ظهور میکنند، بُروز پیدا میکنند: آن، شهید حسین علم‌الهدیٰ است، آن شهید علی هاشمی است، آن شهید همّت است، آن شهید حاج قاسم سلیمانی است.

من میخواهم به شما جوانهای عزیز، جوانهای خوزستان و کرمان، عرض کنم که به این ویژگی‌ها ببالید، افتخار کنید، مباهات کنید، این میراث نسلی و تاریخی را قدر بدانید، از این خصوصیّات برای ساختن‌ آینده‌ی کشورتان استفاده کنید. این کشور باید ساخته بشود؛ ما خیلی نقص داریم، ما خیلی عقب‌ماندگی داریم. ده‌ها سال، بلکه صدها سال حاکمیّت جبّاران، کشور ما را در خیلی از چیزها عقب نگه داشته. با توجّه به سابقه‌ی تاریخی، ما امروز باید در علم، پیشروِ قافله‌ی علمِ دنیا میبودیم ــ که نیستیم ــ ما امروز باید احکام اسلام و معارف اسلام را در جزء‌جزء زندگی کشور خودمان بالعیان نشان میدادیم؛ سازندگی اسلام را، توانایی اسلام را در اداره‌ی کشور باید نشان میدادیم؛ نتوانستیم بکنیم و عقبیم؛ این عقب‌ماندگی‌ها باید جبران بشود. شما جوانها میتوانید، ملّت ایران میتواند.(۳) خداوند ان‌شاء‌الله شماها را حفظ کند، این آمادگی‌ها را خدا افزایش بدهد و در بخشهای مختلف به مرحله‌ی عمل دربیاید. خب، حالا این چند جمله راجع به خوزستان و راجع به کرمان.

و امّا مسئله‌ی مهمّ انتخابات، مسئله‌ی تعیین‌کننده‌ی انتخابات. ما حدود دو ماه دیگر، در کشور دو انتخابات مهم داریم. من اوایل سال به این انتخابات اشاره کردم؛(۴) [آن‌ موقع] فاصله زیاد بود، حالا فاصله کم شده. ملّت ایران برای انجام این دو انتخابات باید به بهترین شکل آماده باشد. یک انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری در آنجا است که در موقع لازم میتواند رهبر مناسب را برای کشور انتخاب کند، و در طول زمان هم میتواند و میباید مراقب حفظ شرایط حیاتی رهبری در شخصِ رهبرِ موجود باشد. این اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری است که بایستی ملّت ایران، مردم استانها، دقّت کنند، مراقبت کنند و این انتخابات را به بهترین وجهی برگزار کنند. و امّا انتخابات مجلس شورای اسلامی ــ که این دو [انتخابات] با هم انجام میگیرد ــ بسیار مهم است. مجلس شورای اسلامی، طبق قانون اساسی، ریل‌گذاری‌کننده‌ی آینده‌ی کشور است. اگر کشور مشکلاتی دارد، برای رفع این مشکلات نیاز به قانونگذاری و حضور مدبّرانه‌ی مجلس شورای اسلامی است؛ اهمّیّت این انتخابات در این است. این دو انتخابات بایستی باشکوه برگزار بشود.

بنده چهار خصوصیّت را در اوّل امسال راجع به این انتخابات به ملّت ایران عرض کردم: اوّلاً مشارکت قوی، ثانیاً رقابت واقعی، ثالثاً سلامت به معنای حقیقی کلمه، و رابعاً امنیّت انتخابات؛ این چهار خصوصیّت باید انجام بگیرد. قبل از اینکه راجع به این چهار خصوصیّت صحبت بکنیم ــ که من حالا امروز چند جمله عرض میکنم، بعد باز در فاصله‌ی این دو ماه اگر زنده بودیم و توفیقی بود، با مردم عزیزمان مجدّداً صحبت خواهم کرد ــ بایستی اصل منطق انتخابات در جمهوری اسلامی روشن بشود. چرا انتخابات [برگزار] میکنیم؟ من عرض میکنم هر دو کلمه‌ی «جمهوری» و «اسلامی» وابسته‌ی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردم‌سالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز انتخابات وجود ندارد. بعضی‌ها در مورد لزوم انتخابات اشکال‌تراشی میکنند، [مردم را] دلسرد میکنند، توجّه نمیکنند که اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج‌ومرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور میگیرد انتخابات است؛ آن چیزی که جلوی هرج‌ومرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. انتخابات آن مسیر صحیحی است که مردم میتوانند به وسیله‌ی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردم‌سالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند. این، مسئله‌ی جمهوریّت. انتخابات میتواند ولیّ‌فقیه در کشور انتخاب بکند و به وجود بیاورد، یعنی اسلامیّت را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در مجلس شورای اسلامی مستقر کند که طبق مقرّرات اسلامی و معارف اسلامی، برای مدیریّت کشور قوانین تدوین کنند. پس بنابراین، هم جمهوریّت و هم اسلامیّت، متّکی به انتخابات است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات ضروری است.

در این انتخابات، قهراً آن چهار نقطه‌ای که گفتیم مهم است. اوّل، مشارکت؛ مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزه‌ی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزه‌ی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود می‌آورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آن‌وقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزه‌ای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضی‌ها اسم تحوّل را می‌آورند، اظهار طرف‌داری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمه‌ی حتمی تحوّل است، مورد بی‌اعتنائی‌شان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات ــ حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها ــ کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهت‌گیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند؛ این میشود تحوّل. بنابراین، پایه‌ی تحوّل انتخابات است.

همه‌ی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه‌ دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتی‌ها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آن‌وقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفه‌ی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است. این، مسئله‌ی مشارکت. البتّه اگر در آینده عمر و فرصت بود، من باز [مطالبی را در این باره] عرض خواهم کرد.

امّا مسئله‌ی رقابت؛ رقابت یعنی چه؟ رقابت یعنی جناحهای سیاسی برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ میدان باز باشد برای مسابقه‌ی جناحهای سیاسی و نگاه‌های سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است. رقابت یعنی جوانهایی که میخواهند وارد میدان انتخابات بشوند، با افراد سابقه‌دار و باتجربه مسابقه بگذارند؛ اینها تلاش کنند، آنها هم تلاش کنند. و یک مجلس خوب و قوی آن مجلسی است که هم از این جوانها داخلش باشند، هم از آن مجرّبها و باسابقه‌ها داخلش باشند. رقابت یعنی این؛ یکی از مهم‌ترین مسائل در باب انتخابات، این مسابقه گذاشتن است. رقابت یعنی همه بتوانند تبلیغات کنند، منتها تبلیغات درست. من درباره‌ی تبلیغات هم ان‌شاءالله اگر عمری بود، بعداً عرض خواهم کرد. تبلیغات بایستی همراه با اخلاق و دیانت باشد. تبلیغات غیر از تهمت زدن است، غیر از دروغ گفتن است، غیر از وعده‌ی خلاف دادن است. تبلیغات یعنی انسان نظرات خودش را برای مردم بیان کند؛ تبلیغات این است و باید ان‌شاءالله برای همه فراهم باشد. خب حالا در این زمینه حرف زیاد است. در مورد سلامت انتخابات و امنیّت انتخابات هم اگر عمری بود، ان‌شاءالله بعدها مطالبی عرض خواهم کرد.

بنابراین، مسئله‌ی انتخابات را به یاد داشته باشید. بعضی‌ها مردم را از انتخابات دلسرد میکنند؛ این کار غلطی است، این اشتباه است، این به ضرر کشور است. به ضرر «کشور» است؛ به ضرر فلان شخص و فلان آدم نیست، به ضرر کشور است. بعضی‌ها برای اینکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند، مدام مشکلات کشور را جلوی چشم می‌آورند. خب اگر مشکلات وجود دارد، راه حلّ مشکلات چیست؟ راه حلّ مشکلات انتخابات است. اتّفاقاً برای اینکه مشکلات برطرف بشود، بایستی در انتخابات شرکت کرد. این راجع به انتخابات.

امّا راجع به مسئله‌ی بین‌المللی و اسلامی غزّه. دو ماه و نیم از شروع حادثه‌ی غزّه دارد میگذرد. این حادثه یک پدیده‌ی بی‌نظیری در تاریخ اخیر دنیای اسلام است؛ در تاریخ اخیر ــ شاید در این یک قرن اخیر ــ ما دیگر شبیه این حادثه نداریم؛ حادثه‌ی فوق‌العاده‌ای است، حادثه‌ی بی‌نظیری است. چطور بی‌نظیر است؟ از دو سو، از دو سمت، این حادثه بی‌نظیر است. از سمت رژیم صهیونیستی این حادثه بی‌نظیر است؛ چرا؟ برای اینکه هرگز این‌جور سفّاکی، این‌جور جنایتگری، این‌جور خونخواری در این دوره‌ی تاریخی‌ای که اشاره کردم دیده نشده؛ این‌جور کودک‌کشی، این‌جور بمبِ سنگرشکن را روی سر بیماران بیمارستان‌ها انداختن، این‌جور بی‌رحمی‌، این‌جور خباثت، بی‌نظیر است و دیده نشده؛ این از طرف رژیم صهیونیستی. از طرف مقابل، از طرف مردم فلسطین و مبارزان فلسطینی [هم] این‌جور ایستادگی، این‌جور صبر، این‌جور مقاومت، این‌جور دشمن را دیوانه کردن دیده نشده. مردم غزّه، مبارزان غزّه، مثل صخره، مثل کوه، ایستاده‌اند؛ این چیز مهمّی است. آب نمیرسد، غذا نمیرسد، دارو نمیرسد، سوخت نمیرسد ــ آب نمیرسد! ــ [امّا] ایستاده‌اند و تسلیم نمیشوند؛ خیلی مهم است. همین تسلیم نشدن آنها را پیروز میکند، کمااینکه نشانه‌های پیروزی امروز دیده میشود. اِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین؛(۵) خدا با صبرکنندگان است. رژیم صهیونیست، با آن‌همه تجهیزات، با آن‌همه امکانات، در مقابل مبارزان فلسطینی ــ که تقریباً میشود گفت تجهیزاتشان قابل مقایسه‌ی با تجهیزات رژیم صهیونیستی نیست ــ ناتوان مانده. شنیدید، بخشهای مهم و فعّالِ لشکرِ خودش را از میدان خارج کرد،(۶) چون دیده نمیتوانند کاری بکنند و فقط تلفات تحمّل میکنند؛ اینها مهم است، اینها پدیده‌های بی‌نظیری است.

یک نکته‌ی اساسی این است که شکست رژیم صهیونیستی در این حادثه فقط شکست رژیم صهیونیستی نیست، شکست آمریکا است. امروز در دنیا هیچ‌کس تفاوتی میان رژیم صهیونیستی و آمریکا یا انگلیس نمیگذارد؛ همه میدانند که اینها یکی‌اند. آمریکا بیشرمانه قطعنامه‌ی شورای امنیّت را برای قطع بمباران و آتش‌بس وتو میکند!(۷) اینها با هم فرقی ندارند، اینها یکی‌اند. «وتو میکند» یعنی چه؟ یعنی همدستی میکند در ریختن بمب بر روی کودک و زن و بیمار و پیر و مردم بی‌دفاع. در این حادثه آبروی آمریکا رفت، نقاب از چهره‌ی تمدّن غربی افتاد. پیروزی بزرگ ملّت فلسطین در این است که غرب را،‌ آمریکا را، ادّعاهای دروغین حقوق بشری را بی‌آبرو کردند. امروز دیگر همه میدانند که این ظاهرسازی‌ها، اسم حقوق بشر و انسان و مانند اینها را بردن، باطنش چیست. چهره‌ی زشتِ هیولای منحوسِ آمریکا و انگلیس روشن شد، برای همه‌ی مردم دنیا آشکار شد. اسرائیل بدون آمریکا نمیتوانست دست به این سفّاکی بزند؛ اگر آمریکا موافق نبود، اسرائیل جرئت نمیکرد. رژیم صهیونیستی به پشت‌گرمیِ آمریکا بود که توانست این‌همه جنایت در طول مدّت دو ماه و نیم انجام بدهد؛ این را همه میدانند در دنیا.‌ آبروی آمریکا رفت؛ خود این بزرگ‌ترین موفّقیّت است؛ این بزرگ‌ترین پیروزی است برای جبهه‌ی حق و جبهه‌ی مقاومت. در میدان که نشانه‌های شکست این جنایت‌کاران دارد یکی پس از دیگری پدیدار میشود، در عرصه‌ی انسانی هم بکلّی شکست خوردند؛ این واقعیّتِ این صحنه است. ذات کاخ سفید برملا شد، باطن حکومت آمریکا و انگلیس آشکار شد.

خب، امروز وظیفه چیست؟ کمک به مقاومت. هر کسی هر جور میتواند باید به مقاومت کمک کند. کمک به مقاومت وظیفه است، کمک به رژیم صهیونیستی جنایت و خیانت است. بعضی از دولتهای مسلمان متأسّفانه این جنایت را مرتکب میشوند، [امّا] بدانند که ملّتهای مسلمان این را فراموش نخواهند کرد. امروز وظیفه است که دولتهای مسلمان نگذارند کالا و نفت و سوخت و مانند اینها به رژیم صهیونیستی برسد، همچنان که او نمیگذارد آب به مردم غزّه برسد؛ این وظیفه‌ی دولتهای مسلمان است. وظیفه‌ی ملّتهای مسلمان [هم این] است که از دولتهای خودشان بخواهند هر گونه کمکی [به رژیم صهیونیستی] را قطع کنند، بلکه رابطه‌های خود را قطع کنند؛ اگر قادر نیستند رابطه‌ی خود را به طور دائم قطع کنند، لااقل به طور موقّت قطع کنند روابط خودشان را، فشار بگذارند روی این عنصر خبیث ظالم خونخوار سفّاک.

می‌بینید امروز وجدان دنیا به درد آمده، احساس درد میکند. در آمریکا، در کشورهای اروپایی، مردم  به خیابانها می‌آیند؛ این شوخی نیست. شخصیّت‌های سیاسی در بعضی از این دولتها و کشورها به خاطر کمک دولتهایشان استعفا میکنند؛ رؤسای دانشگاه‌ها استعفا میکنند؛ دانشمندان، افراد سرشناس، انتقاد میکنند، اعتراض میکنند. وجدان دنیا به درد آمده، در عین ‌حال بعضی‌ها باز همان کمکها را دارند به این رژیم ظالم و سفّاک انجام میدهند.

بنده عرض بکنم تردیدی نداشته باشید که پیروزی با جبهه‌ی حق است. تردیدی نداشته باشید که رژیم غاصب صهیونیستی یک روز از روی زمین ریشه‌کن خواهد شد و این ان‌شاءالله جزو آینده‌های حتمی است؛ بعون الله و قوّته و باذن الله و عزّته این کار خواهد شد و امیدواریم ان‌شاءالله شما جوانها آن روز را به چشم خودتان ببینید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
 انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره‌ی مجلس خبرگان رهبری در تاریخ یازدهم اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود.
 سفر هشت‌روزه به استان خوزستان در تاریخ ۱۳۷۵/۱۲/۱۸
 شعار حضّار: «ای رهبر آزاده! آماده‌ایم آماده.»
 بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام (۱۴۰۲/۱/۱۵)
 از جمله سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۵۳
 اشاره به عقب‌نشینی تیپ گولانی از نوار غزّه
 از جمله، وتوی قطعنامه‌ی پیشنهادی شورای امنیّت سازمان ملل متّحد برای برقراری آتش‌بس در نوار غزّه توسّط آمریکا در تاریخ ۱۴۰۲/۹/۱۷
۰

نماهنگ | فَهو حَسبُه

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات دیدارها

نماهنگ | فَهو حَسبُه

نماهنگ | فَهو حَسبُه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ است... این فرهنگ چیست؟ فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آینده‌ی کشور بی‌تفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها فرهنگ بسیجی است.» ۱۴۰۲/۰۹/۰۸
رسانه KHAMENEI.IR براساس بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره فرهنگ بسیج و قله‌های آن، نماهنگ «فَهُوَ حَسبُه» را منتشر میکند.

۰

بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور

بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) به مدت یک ساعت و نیم از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هسته‌ای کشور در حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند.

در این نمایشگاه مهمترین دستاوردهای متخصصان و محققان دانش هسته‌ای در بخش‌های مربوط به زندگی مردم به‌ویژه در حوزه‌های «پزشکی»، «دارویی»، «صنعتی»، «کشاورزی و غذایی»، «انرژی، آب و ساخت نیروگاه» و «زمین‌شناسی» به نمایش در آمده بود.

دستیابی دانشمندان ایرانی به «فناوری و دانش بومی در چرخه سوخت هسته‌ای» از دیگر بخش‌های این نمایشگاه بود که در هر بخش محققان و متخصصان، توضیحات لازم را به رهبر انقلاب اسلامی ارائه می‌دادند.

«ایزوتوپ تلوریوم ۱۳۰» یکی از دستاوردهای دانشمندان جوان صنعت هسته‌ای است که با طراحی و ساخت و راه‌اندازی زنجیره مربعی از ۲۰ ماشین سانتریفیوژ بدست آمده است. این ایزوتوپ در حوزه پزشکی به‌ویژه تولید مواد اولیه رادیو داروها و تشخیص انواع سرطان و بیماری‌های صعب‌العلاج، در داروسازی، بخش‌های صنعتی، زمین شناسی، کشاورزی و علوم هسته‌ای کاربرد فراوانی دارد. محققان کشورمان با استفاده از دانش هسته‌ای توانسته اند تاکنون بیش از ۵۰ رادیو داروی تشخیصی، تسکینی و درمانی را تولید کنند.

پودر «همواِستات» یا «بندآورنده خون» یکی دیگر از دستاوردهای دانش هسته‌ای در حوزه پزشکی است. با همت دانشمندان کشورمان، اکنون ایران در زمره ۵ کشور دارای دانش فنی ساخت این محصول پزشکی است که در جراحی‌ها برای جلوگیری از خونریزی کاربرد بالایی دارد.

ساخت نیروگاه‌های قدرت در سواحل جنوبی و شمالی کشور، ساخت نیروگاه‌های کوچک و بومی و ساخت مجتمع‌های آب شیرین کن در بوشهر از دستاوردهای دانش هسته‌ای در حوزه انرژی و آب است که در این نمایشگاه توضیحات آن داده شد.

امنیت غذایی و کشاورزی، دیگر حوزه‌ای است که دانش هسته‌ای در آن نقش به‌سزایی دارد و در نمایشگاه دستاوردهای آن ارائه شده بود. در این حوزه، دانش هسته‌ای در سه بخش «پلاسما، زیستی و پرتودهی» به کمک بخش کشاورزی و امنیت غذایی آمده است. مقابله با آفات کشاورزی و آفت‌زدایی از غلات و مواد غذایی و افزایش ماندگاری آنها مهمترین خدمات دانش هسته‌ای در بخش کشاورزی است.

استفاده از دانش هسته‌ای در بخش صنعت و حفاظت از محیط زیست از دیگر دستاوردهای این فناوریِ با ارزش بومی است. طراحی و ساخت سامانه شتاب دهنده «الکترواستاتیک الکترون» برای تصفیه پساب‌های صنعتی و قابل استفاده در صنایع تولید لاستیک و صنایع پلیمری موجب تحول اساسی در این بخش‌ها شده است.

طراحی و ساخت سامانه‌های ابزار دقیق هسته‌ای یا «رادیو متریک» و«چشمه‌های صنعتی» به منظور کنترل کیفی، تعیین سطح مواد در داخل مخازن، چگالی سنجی، رطوبت سنجی و ضخامت سنجی که در صنایع مختلف کاربرد دارند.

استفاده از فناوری پلاسما یکی دیگر از دستاوردهای صنعت هسته‌ای است که در نمایشگاه ارائه شده بود. فناوری پلاسما در تصفیه شیرابه‌های پسماندهای دارویی، پسماندهای بیمارستانی و پسماندهای حاصل از دفن زباله و انباشت آن و همچنین در تبدیل نفت سنگین به نفت سبک و در درمان انواع سرطان کاربرد دارد. از فناوری پلاسما برای درمان زخم‌های مزمن از جمله زخم دیابت نیز استفاده می‌شود.

تولید ترکیبات دوتریوم با فرآوری آب سنگین و جلوگیری از خام فروشی آن، یکی دیگر از دستاوردهای دانش هسته‌ای است که در نمایشگاه ارائه شد. از ترکیبات دوتریوم محصولات مختلفی با کاربرد در حوزه‌های الکترونیک و سلامت به‌دست می‌آید.

از دیگر دستاوردها در حوزه دانش هسته‌ای، بومی سازی قطعات و تجهیزات از معدن تا نیروگاه است. اکنون چرخه سوخت هسته‌ای یعنی مراحل اکتشاف، استخراج، تولید کیک زرد، فرآوری اورانیوم، غنی‌سازی، ساخت قرص، میله و مجتمع سوخت، مدیریت سوخت هسته‌ای در قلب راکتور و مدیریت پسماندهای راکتور همگی در داخل و با دانش بومی هسته‌ای انجام می شود.

استفاده از دانش هسته‌ای در بخش معدن وصنایع نفت و پتروشیمی و استفاده از آن در کشف معادن اورانیوم و کشف چاه‌های نفت با استفاده از ژئوفیزیک هوابرد یکی از دستاوردهای علمی مهم است که در نمایشگاه ارائه شد. کشورمان اکنون قادر است با استفاده از ژئوفیزیک هوابرد تا عمق ۱۵ هزار متری زمین، معادن مختلف و چاه های نفت را شناسایی کند.

۰

امام خامنه‌ای: ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم/ هر کس «ایران قوی» را می‌خواهد به صنعت هسته‌ای اهمیت بدهد

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

امام خامنه‌ای: ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم/ هر کس «ایران قوی» را می‌خواهد به صنعت هسته‌ای اهمیت بدهد

امام خامنه‌ای: ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم/ هر کس «ایران قوی» را می‌خواهد به صنعت هسته‌ای اهمیت بدهد

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز پس از بازدید ۱.۵ ساعته از نمایشگاه دستاوردهای هسته‌ای در عرصه‌های کشاورزی، پزشکی و سلامت، صنعت، محیط زیست، آب و ساخت نیروگاه؛ در جمع شماری از دانشمندان افتخارآفرین، کارشناسان و مسئولان صنعت هسته‌ای، این صنعت را کلید پیشرفت ایران در بخش‌های مختلف خواندند و با تأکید بر تلاش همه‌جانبه برای ملموس شدن تأثیر پیشرفت‌های هسته‌ای در زندگی مردم، گفتند: بومی شدن صنعت بسیار مهم هسته‌ای نشان‌دهنده ناکامی غرب و تحقیر غرب‌گرایانی است که درصدد تحقیر ملت و تضعیف روحیه کار و امید در کشور بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تشکر صمیمانه از دانشمندان، مسئولان و فعالان صنعت هسته‌ای، نمایشگاه مورد بازدید را عالی، خشنودکننده و بشارت‌بخش خواندند و گفتند: باید مردم را با ابعاد گوناگون و تأثیرات این پیشرفت‌ها در زندگی ملت آشنا کرد.

ایشان در تبیین اهمیت ۳گانه صنعت هسته‌ای، این صنعت را به لحاظ پیشرفت و بروز توانایی‌ها، «آبروبخش» کشور دانستند و با اشاره به تأثیر اساسی دستاوردهای هسته‌ای در بهترشدن زندگی مردم، افزودند: صنعت هسته‌ای از لحاظ وزن سیاسی و جایگاه جهانی ایران، موجب آبروی ملی است؛ ضمن اینکه در نقطه مقابل تلاش‌های دشمنان برای بی‌آینده نشان دادن کشور و مأیوس کردن جوانان، روحیه امید و اعتماد به‌نفس ملی را در جامعه زنده می‌کند و به مردم و به‌خصوص جوانان نشان می‌دهد که می‌توان در میدان‌های بزرگ وارد شد و آن‌ها را به تسخیر درآورد.

رهبر انقلاب با استناد به اهمیت راهبردی و در عین حال «عینی و ملموس» صنعت هسته‌ای، آن را از مولفه‌های اساسی قدرت و اعتبار ایران برشمردند و گفتند: هرکس ایران، جمهوری اسلامی و قوت و پیشرفت کشور را دوست دارد، باید برای فعالیت‌های علمی، تحقیقاتی و صنعتی هسته‌ای اعتبار و اهمیت قائل باشد.

بخش بعدی سخنان رهبری بر ریشه‌یابی تمرکز دشمنان بر موضوع انرژی هسته‌ای ایران متمرکز بود.

ایشان ادعای غرب درباره «ترس از تولید سلاح‌ هسته‌ای در ایران» را دروغ خواندند و افزودند: خود آن‌ها می‌دانند که ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ همانگونه که جامعه اطلاعاتی آمریکا چندین بار از جمله در ماه‌های اخیر به این واقعیت اذعان کرده که هیچ نشانه‌ای از حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای وجود ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تولید سلاح کشتارجمعی (چه هسته‌ای و چه شیمیایی) را مخالف اسلام خواندند و افزودند: اگر این مبنای اسلامی نبود و ما اراده تولید سلاح هسته‌ای داشتیم، این‌کار را انجام داده بودیم و دشمنان هم می‌دانند که نمی‌توانستند جلوی ما را بگیرند.

رهبر انقلاب «مخالفت با پیشرفت ملت ایران» را علت حقیقی گیر دادن دشمنان به صنعت هسته‌ای دانستند و گفتند: این صنعت، کلید پیشرفت چشمگیر کشور و ملت در بخش‌های مختلف است؛ ضمن اینکه دشمنان از الگو گرفتن دیگر ملت‌ها از راه و فکر پیشرفت‌آفرین ملت ایران هراس دارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چالش هسته‌ای ۲۰ ساله دشمنان با جمهوری اسلامی را باعث روشن شدن حقایق متعدد دانستند که بروز توانایی و استعداد خارق‌العاده جوانان ایرانی در دل تهدیدات و تحریم‌های بی‌وقفه مهمترین آنهاست.

«آشکار شدن منطق غیرانسانی و زورگویانه مخالفان پیشرفت ایران»، دومین حقیقتی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: آن‌ها فراتر از قراردادهای پادمانی توقعات قلدرمآبانه زیادی دارند؛ اگر آنها دنبال تهدید ملت ایران نیستند، چرا با امن شدن تأسیسات ایران مخالفند؟

ضرورت بی‌اعتمادی به طرف‌های هسته‌ای، سومین حقیقت آشکارشده در چالش ۲۰ ساله هسته‌ای غرب با ایران بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن گفتند: طرف‌های هسته‌ای و آژانس در این سال‌ها وعده‌های زیادی دادند که عملی نشد و ما فهمیدیم به چه کسانی و کجاها باید اعتماد بکنیم یا نکنیم که درک این موضوع برای یک ملت بسیار مهم است؛ همچنانکه بابت بی‌توجهی به این مسئله، خیلی جاها ضربه خورده‌ایم.

تأثیر مشهود پیشرفت‌های هسته‌ای در شکست تاریخی غرب‌گرایان برای تحقیر ملت، واقعیت دیگری بود که رهبری با دانشمندان، کارشناسان و مسئولان صنعت هسته‌ای مطرح کردند.

ایشان گفتند: سلطه‌گران از دو روش ملت‌ها را عقب نگه می‌دارند و به استضعاف می‌کشند؛ روش اول، تسلط مستقیم بر ملت‌ها و استعمار آنهاست و روش دوم که خطرناک‌تر است، القای روحیه بی‌عرضگی و «ما نمی‌توانیم» در ملت‌هاست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اعمال هر دو روش در دوران قبل از انقلاب، افزودند: آن زمان در جلسه‌ای در دیداری تصادفی با یکی از مسئولان رژیم گذشته به کارهای آنها انتقاد کردم؛ آن مسئول در حالیکه «چپاول منابع نفتی ایران، تسلط بر بازار ایران و دخالت‌های حداکثری غرب در سیاست‌های ایران را نادیده می‌گرفت»، با افتخار گفت: این حرف‌های بیهوده را نزنید؛ اروپایی‌ها الان نوکر ما هستند و برای ما اجناس مختلف تولید می‌کنند و ما استفاده می‌کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: علاوه بر این نگاه حقیرانه و غرب‌زده مسئولان رژیم گذشته، به جوانان ما هم باورانده بودند که‌ «ایرانی بی‌عرضه و ناتوان است» و به قول یکی از نخست‌وزیران آن دوران، حداکثر استعدادش تولید آفتابه گِلی و سفالی است.

رهبر انقلاب در جمع‌بندی این بخش از سخنان‌شان، پیشرفت‌های هسته‌ای و جلوه‌گر شدن روحیه کار و امید و نشاط را شکست آشکار غرب‌گرایان خواندند و افزودند: آن روزگار، غرب‌گرایان ملت را تحقیر می‌کردند و امروز، ملت با دستاوردها و پیشرفت‌هایش آن‌ها را تحقیر می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای امکانات هسته‌ای ایران را بیش از صد برابر سال ۸۲ یعنی آغاز چالش هسته‌ای برشمردند و گفتند: آن‌ها برای متوقف کردن این روند از جنایت و ترور هم کمک گرفتند اما نتوانستند و صنعت هسته‌ای اکنون با تلاش جوانان ملت در این کشور بومی شده و دیگر قابل سلب‌شدن نیست.

رهبر انقلاب در ادامه به یک نکته حاشیه‌ای اما مهم یعنی ایجاد تقابل بین علم و دین در قضیه رنسانس و انقلاب صنعتیِ غرب اشاره کردند و گفتند: یکی از مهمترین خطوط رنسانس این بود که برای پیشرفت علمی باید دین و معنویت کنار گذاشته شود، در حالی که امروز یعنی حدود ۵۰۰ سال پس از آن حادثه، در جمهوری اسلامی، مهمترین کارهای علمی در رقابت با دنیای غرب در حال انجام است، آن‌هم در حالی‌که علم و معنویت به‌گونه‌ای به هم آمیخته شده که پیشران اصلی پیشرفت‌های علمی، جوانان و نیروهای مؤمن و نمازشب‌خوان همچون شهریاری و فخری‌زاده هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه چند توصیه مهم خطاب به مسئولان و دست‌اندرکاران صنعت هسته‌ای بیان کردند.

ایشان با تأکید بر ضرورت سرریز دانش هسته‌ای در بخش‌های مختلف زندگی همچون سلامت،‌ صنعت،‌ کشاورزی، محیط‌زیست و آب‌شیرین‌کُن، گفتند: خوشبختانه این کار در حال انجام است و من نیز تأکید و اصرار دارم که زندگی مردم، از پیشرفت‌های علمی صنعت هسته‌ای برخوردار شود.

رهبر انقلاب، مسئولان انرژی اتمی را به آگاه کردن مردم از آثار مفید صنعت هسته‌ای سفارش کردند و افزودند: اطلاع مردم از صنعت هسته‌ای محدود به مسئله انرژی و تولید برق است در حالی که اگر از منافع آن در همه بخش‌های زندگی خود مطلع شوند، قدر آنچه را که می‌گفتند حق مسلم ما است بهتر می‌دانند. البته در این زمینه صداوسیما و بخش‌های دیگر هم نقش دارند.

ایشان با تأکید بر «توسعه تجاری‌سازی محصولات و خدمات هسته‌ای» و «افزایش همکاری‌های علمی با کشورهای همسو و غیرمعارض به منظور استفاده هر چه بیشتر از امکانات و پیشرفت‌های دنیا»، در توصیه‌ای دیگر گفتند: موضوع تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای را که چند سال قبل اعلام کردیم، جدی بگیرید و این هدف‌گذاری را به صورت برنامه‌ریزی شده دنبال کنید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه کار بر روی ایجاد نیروگاههای با ظرفیت پایین و رایج در دنیا را ضروری دانستند و گفتند: کشور در بخش‌های مختلف به اینگونه نیروگاهها نیاز دارد.

رهبر انقلاب با توصیه مؤکد مسئولان انرژی اتمی به «تکریم، حفظ و صیانت از نیروی انسانی» گفتند: در حال حاضر تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در رشته هسته‌ای بسیار کم است که حداقل باید ۱۰ برابر شود و ضمن جبران مشکلات و سختی‌های خاص این رشته، از دانشمندان موجود حداکثر استفاده، و حفاظت از آنها جدی گرفته شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه افزودند: البته دقت در جذب و ارزیابی نیروی انسانی هم مهم است چرا که دشمن در حال تلاش برای نفوذ و خرابکاری است که در برخی بخش‌ها از این ناحیه ضربه خوردیم بنابراین باید در ارزشیابی نیروی انسانی هم حداکثر مراقبت انجام شود.

ایشان در توصیه بعدی، «حفظ ارتباط، تعامل و همکاری با آژانس البته در چارچوب مقررات پادمانی» را ضروری خواندند و افزودند:‌ توصیه من از ابتدا به مسئولان مختلف صنعت هسته‌ای همین بوده است. البته زیر بار چیزی بیشتر از مقررات پادمانی نروید.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه سازمان انرژی اتمی زیر بار ادعاهای خلاف واقع و خواسته‌های زورگویانه طرف‌های مقابل نرود،‌ افزودند: آنچه را موظف به انجام آن هستید انجام دهید اما با ایستادگی بر مواضع خود، نه درخواست‌های زورگویانه را قبول کنید نه ادعاهای گاه و بیگاه و خلاف واقع را که مثلاً‌ فلان وقت فلان کار را کرده‌اید.

ایشان در این زمینه افزودند: البته در خصوص تعهداتی که اسفند ماه سال گذشته انجام شد، طبق گزارش جدیدی که مشاهده کردم، آژانس به تعهدات خود عمل نکرده است.

«پرهیز از تخطی از قانون مجلس در خصوص هسته‌ای» توصیه دیگری بود که رهبر انقلاب در این خصوص گفتند: بر خلاف تصور اشتباه برخی افراد، مصوبه مجلس، قانونی خوب و به نفع کشور و صنعت هسته‌ای است که باید به آن عمل شود و در دادن دسترسی‌ها و اطلاعات از آن تخطی نشود.

توصیه و تأکید پایانی رهبر انقلاب در این دیدار به مسئولان سازمان انرژی اتمی، «حفظ زیرساخت‌های موجود صنعت هسته‌ای» بود.

ایشان در این زمینه گفتند: در طول سالهای قبل، مدیران و مسئولان و فعالان صنعت هسته‌ای، زیرساخت‌های مهمی ایجاد کرده‌اند که در توافقات مراقب باشید این زیرساخت‌ها دست نخورد.

در این دیدار آقای اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی در سخنانی، تداوم پویایی و اقتدار صنعت هسته‌ای را دستور کار ثابت این سازمان خواند و گفت: سرعت بخشیدن به پیشرفت‌ها و تأثیرگذاری دستاوردهای این صنعت در اقتصاد کشور و زندگی مردم، در عین مهار هیاهوی بیگانگان و جلوگیری از محدودسازی صنعت هسته‌ای، جزو برنامه‌های سازمان انرژی اتمی است و دانشمندان ما با وجود تهدیدهای بدخواهان به تلاش‌های مستمر خود برای پیشرفت صنعت ادامه می‌دهند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* صنعت هسته‌ای هم از لحاظ پیشرفت و توانایی‌های کشور در عرصه‌های فنی، اقتصادی، سلامت، غیره که آبرو میبخشد به کشور و زندگی را برای مردم بهتر میکند، هم از این جهت دارای اهمیت است، هم از جهت وزن سیاسی جهانی و بین‌المللی برای کشور.

جهت سوم از لحاظ روحیه‌ی اعتماد به نفس ملی است.

این کار شما درست نقطه‌ی مقابل حرکت دشمن است. یعنی روح امید را، روح اعتماد به نفس را در ملت تزریق میکند.

* حقیقت دیگر، نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعده‌هایشان است. تا حالا در این سالهای متمادی-حالا آنهایی که از شماها سابقه‌ی بیشتری در این هسته‌ای دارید، توجه دارید که به چه چیزهایی من اشاره میکنم- وعده‌های زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکره‌ی ما بودند، چه خود آژانس، وعده‌هایی دادند و به آن وعده‌ها عمل نکردند، بارها، وعده‌های غیرقابل تحقق، بی‌اعتمادی؛ پس بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیست‌ساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعده‌های اینها، به حرفهای اینها نمی‌شود اعتماد کرد. اینها دستاوردهای مهمی است، اینها را مهم بدانید. ما خیلی جاها ضربه خوردیم برای خاطر همین اعتمادهای بیجا. اینکه یک ملت، مسئولین یک کشور، بدانند، بفهمند، که کجا باید اعتماد کنند، کجا نباید اعتماد کنند، این خیلی مهم است؛ این را ما فهمیدیم، ما در این بیست سال، فهمیدیم که چه کسانی قابل اعتمادند، چه کسانی قابل اعتماد نیستند.

* صنعت هسته‌ای یکی از مؤلفه‌های اساسی و مهم قدرت کشور و اعتبار کشور و قوّت و قدرت کشور است. اگر شما ایران قوی میخواهید، هر کس ایران را دوست دارد، هر کس جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کس ملت را دوست دارد و قوّت این کشور را می‌طلبد بایستی به این بخش از تلاش و فعالیت علمی و تحقیقاتی و صنعتی و کاری که اینجا انجام میگیرد اهمیت بدهد و برایش اعتبار  قائل بشود. علت تمرکز دشمنان روی انرژی هسته‌ای هم همین است.

* این چالشی که بیست سال است ما با دشمنانمان بر سر قضیه‌ی هسته‌ای داریم حقایقی را هم روشن کرد این چالش بیست ساله، چند حقیقت را روشن کرده؛ اولین حقیقت این است که توانایی و استعداد خارق‌العاده‌ی جوانهای ما را نشان داد.

اینها همه در حال تحریم انجام گرفته، در حال تهدید انجام گرفته، دائماً دانشمندان ما تهدید شدند، دانشمندان ما ترور شدند، بعضی‌ها ترور شدند بعضی‌ها تهدید به ترور شدند در عین حال این پیشرفتها حاصل شده پس ما از لحاظ منابع انسانی فوق‌العاده‌ایم.

حقیقت دیگری که [در چالش بیست ساله هسته‌ای] دیده شد منطق غیر انسانی و غیر منصفانه‌ و زورگویانه‌ی مخالفین ما بود. یعنی فراتر از قراردادهای پادمانی رائج در دنیا توقعات دارند از کشور ما، زورگویی میکنند. فلان کار را نکنید، فلان کار را نکنید. از سطح زمین، آن‌طرف‌تر نروید برای تشکیلاتتان؛ خب، چرا؟ اگر شما مرض ندارید، غرض ندارید، تهدید نمیخواهید بکنید چرا میترسید از اینکه ما در فلان نقطه‌ی آسیب‌ناپذیر تأسیسات داشته باشیم؟

یک حقیقت دیگر نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعده‌هایشان [است] وعده‌های زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکره‌ی ما بودند چه خود آژانس، دادند  [اما] به آن وعده‌ها عمل نکردند.

بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیست ساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعده‌های اینها و حرفهای اینها نمیشود اعتماد کرد.

* از ظرفیت دانش هسته‌ای بایست استفاده کرد برای بخشهای مختلف زندگی مردم. سر ریز بحث هسته‌ای برای صنعت، برای سلامت، برای کشاورزی، برای محیط زیست، برای آب شیرین‌کن، برای درمان بیماری‌ها برای همه چیز در جامعه مفید است. این را اهمیت بدهید، دنبال بکنید زندگی مردم را برخوردار کنید از پیشرفت علمی مربوط به صنعت هسته‌ای. در همه‌ی بخشهای زندگی مردم این صنعت میتواند حضور مؤثر و مفید داشته باشد.

توصیه‌ی دیگر این است که محصولات و خدمات هسته‌ای تجاری‌سازی بشود.
این پیشرفتهای ما بازارهای خوبی در دنیا دارد و میتوان برای اقتصاد کشور، برای درآمد کشور میتوان واقعاً استفاده کرد. با کشورهای همسو که با ما معارضه‌ای در این قضیه ندارند همکاری بشود.

* الان حدود هزار مگاوات ما از برق هسته‌ای داریم استفاده میکنیم و طراحی برای بیشترش هم هست اما هدف بیست هزار مگاوات است؛ از حدود هشتاد نود هزار مگاواتی که کشور در مثلاً آینده‌ی متوسط در میان مدت احتیاج دارد حتماً بیست هزار مگاواتش باید هسته‌ای باشد. هم صرفه‌ی مالی دارد هم صرفه‌ی زیستی دارد هم صرفه‌ی محیطی دارد؛ این را بطور جدّی و به صورت برنامه‌ریزی شده دنبال بکنید.

روی نیروگاه‌های توان پایین، کم‌ظرفیت کار بشود.

شنیدم در دنیا معمول این است که بیشتر روی نیروگاه‌های با ظرفیت پایین کار میکنند، صد مگاوات، دویست مگاوات حتی کمتر از صد مگاوات.

ما برای بخشهای مختلف به این ظرفیتها یعنی نیروگاه‌های کم توان و کم ظرفیت احتیاج داریم.

* در حادثه‌ی رنسانس اساسی‌ترین خطی که وجود داشت، تقابل علم و دین بود. یعنی میخواستند بگویند اگر میخواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید دین و معنویت و اینها را بگذارید کنار. این مهمترین یا یکی از مهمترین خطوط اصلی حرکت غربی‌ها در رنسانس بود. چهارصد، پانصد سال میگذرد از این حادثه. امروز در کشور جمهوری اسلامی که کشور معنویت است، جمهوری اسلامی است. مهمترین کارهای علمی دارد انجام میگیرد در رقابت با کسانی که سالهای متمادی است در این رشته‌های علمی دارند کار میکنند. چه کسانی دارند این کار را پیش می‌برند؟ جوانان مؤمن. فخری‌زاده و شهریاری نماز شب خوان، اینها دارند پیش می‌برند کار را. یعنی علم و معنویت این‌جور به هم آمیخته شده.

این خبر در حال بروزرسانی است...
۰

رهبری انقلاب /حفظ یاد شهید و شهید پرور جهاد است/شناسنامه های شهر خودمان را به جوان هایمان بشناسانیم

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدار با خانواده شهدا دیدارها

رهبری انقلاب /حفظ یاد شهید و شهید پرور جهاد است/شناسنامه های شهر خودمان را به جوان هایمان بشناسانیم

رهبری انقلاب /حفظ یاد شهید و شهید پرور جهاد است/شناسنامه های شهر خودمان را به جوان هایمان بشناسانیم

حفظ یاد شهید جهاد است؛ حفظ یاد شهیدپرور جهاد است. شهیدپرور کیست؟ پدر، مادر، معلّم، همسر، رفیق خوب؛ اینها شهیدپرورند و یاد اینها را گرامی داشتن، جهاد است. یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است؛ یاد او را زنده نگه داشتن خودش یک جهاد است. اینها را بایستی نگه داشت.

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

اوّلاً خوشامد عرض میکنم به برادران و خواهران عزیزی که این راه طولانی را طی کردند از نشابور و سبزوار تشریف آوردند اینجا و این حسینیّه‌ی ما را با نفَس گرم خودشان و دل پُرمهرومحبّت خودشان منوّر و نورانی کردند. از بیانات این دو برادر عزیز، فرماندهان سپاه‌های دو شهر سبزوار و نشابور، صمیمانه تشکّر میکنم. هر دو آقایان خیلی خوب صحبت کردند و آنچه لازم است در یک چنین همایشهایی مورد توجّه باشد، در بیانات خودشان گنجاندند و [این] انسان را خوشحال میکند که بحمدالله این احاطه‌ی فکری و ذهنی در این برادران وجود دارد. بنده دو سه مطلب یادداشت کرده‌ام که به شما عرض بکنم.

مطلب اوّل، تشکّر از دست‌اندرکاران این همایشهای باارزش است؛ این خیلی مطلب مهمّی است. عقیده‌ی من این است که این کاری که شما میکنید، یعنی همین تشکیل این همایشها، خودش یک جهاد بزرگ است. این کاری که شما دارید میکنید جهاد است؛ قدر این کار را بدانید. این همان جهادی است که نگذاشت خونهای مقدّسِ ریخته‌شده‌ی در کربلا پایمال بشود؛ این همان جهاد است. این همان جهادی است که خدمات هزارساله‌ی بزرگان اسلام را، بزرگان دین را، بزرگان تشیّع را، تا امروز زنده نگه داشته. اگر افرادی امثال شما همّت نمیکردند، تلاش نمیکردند، بودند کسانی که انگیزه داشتند اینها را محو کنند از تاریخ، در همه‌ی دورانها؛ هم در گذشته بودند، هم امروز هستند کسانی که انگیزه دارند برای اینکه نگذارند این نشانه‌های عظمت معنوی در ملّتها زنده بماند، [انگیزه دارند] آنها را کم‌رنگ کنند و از بین ببرند. بارها شنیده‌اید که سعی کردند کربلا را نابود کنند، کربلایی نمانَد، زمینی نمانَد، قتلگاهی نمانَد، یاد شهدایی باقی نمانَد. این افراد امروز هم هستند؛ امروز هم کسانی منفعتشان و مصلحتشان این است که یادی از مجاهدتها باقی نمانَد، یادی از این همه تلاشها باقی نمانَد، یادی از خونهای پاکِ ریخته‌شده باقی نمانَد. قدرتهای استکباری امروز موافق نیستند که نام شهیدان ما، یاد شهیدان ما، بر فرازِ پرچمهای بلندِ افتخارِ این کشور دیده بشود.

شما دارید ضدّ این حرکت شیطنت‌آمیزِ خباثت‌آلود تلاش میکنید؛ این شد جهاد. کسانی که در راه حق تلاش میکنند، اوّلین دشمنشان کسانی هستند که در رأس باطل قرار گرفته‌اند؛ نمیخواهند بگذارند اینها موفّق بشوند، نمیخواهند بگذارند از اینها یادی و نامی بماند. خاصیّت شهادت، جذب دلها است. جوان خارج از مذهب را شهادتِ رفیقش در سبزوار وادار میکند برود خدمت مرحوم آقای علوی(۲) و مسلمان بشود، شیعه بشود، بعد برود در جبهه به شهادت برسد؛ این هنر شهادت است. شهادت یک جوان، شهادت یک رفیق، شهادت یک همراه، فضا را با نور شهادت منوّر میکند، دلها را جذب میکند؛ خب این برخلاف مصلحت مستکبرین است، برخلاف مصلحت اهل باطل است؛ لذا با آن مبارزه میکنند. یک عدّه هم در داخل از این کارها میکنند. شما دارید جهاد میکنید، [لذا] در مقابل آنها ایستاده‌اید.

حفظ یاد شهید جهاد است؛ حفظ یاد شهیدپرور جهاد است. شهیدپرور کیست؟ پدر، مادر، معلّم، همسر، رفیق خوب؛ اینها شهیدپرورند و یاد اینها را گرامی داشتن، جهاد است. یاد آن کسانی که از این جهاد در طول دفاع مقدّس یا بعد از آن تا امروز پشتیبانی کردند، جهاد است؛ یاد آن بانویی که در دِه «صد خَرْو» یا هر جای دیگر در خانه‌اش ده تا تنور میزند که برای رزمندگان نان بپزد، جهاد است؛ یاد او را زنده نگه داشتن خودش یک جهاد است. اینها را بایستی نگه داشت.

این یادها را باید حفظ کرد؛ به چه وسیله باید حفظ کرد؟ خب، دوستان گفتند کتاب، نوشته، دیوارنویسی، و مانند اینها؛ همه‌ی اینها خوب است منتها سعی کنید تحقّق پیدا کند، سعی کنید هنر را در خدمت این کار قرار بدهید. این حوادث میتواند موضوعاتی باشد برای نقّاشی، برای رمان‌نویسی، برای شعر، برای ایجاد فیلم‌های جذّاب که در سینما از این استفاده بشود، در نمایشهای مردمی استفاده بشود، در هنرهای گوناگون استفاده بشود؛ اینها چیزهایی است که باید انجام بگیرد؛ اینها کارهای مهمّی است. شما حالا این همایش را در این دو شهر بزرگ و مهم تشکیل دادید؛ دنباله‌هایش را هم ادامه بدهید؛ یعنی نگذارید این جهاد، نیمه‌کاره بماند؛ کار بزرگی است. خب این مطلب اوّل ما که خود شما باید قدر این کارتان را درست بشناسید و هر چه ممکن است با قوّت، با سلیقه، با همّت، با پشتکار، با وحدت کلمه اینها را ان‌شاءالله انجام بدهید.

مطلب دوّمی که من یادداشت کرده‌ام تا عرض بکنم، منقبت نشابور و سبزوار است؛‌ یکی از وظایف بزرگ ما این است که شناسنامه‌های شهر خودمان را به جوانهایمان بشناسانیم؛ این کار آن‌چنان ‌که باید انجام نمیگیرد؛ قبل از انقلاب که این کارها تقریباً صفر و نزدیک به صفر بود. بنده مکرّر به سبزوار و نشابور آمده‌ام، مانده‌ام، سخنرانی‌ها کرده‌ام، با مردم مأنوس بوده‌ام؛ آن وقتها این حرفها نبود و اهمّیّتی به گذشته‌ی باعظمت و پُرشکوه این شهرها داده نمیشد. نشابور و سبزوار دو گنجینه‌اند؛ گنجینه‌ی تاریخ اسلام و تمدّن اسلامی ما و تمدّن ایرانیِّ ما. دو گنجینه‌اند که باید حفظ بشوند، بایستی معرّفی بشوند. حالا در گزارشهای آقایان بود که دانشنامه‌ی این شهرها تهیّه بشود؛ بله، [باید] تهیه بشود، شناخته بشود. جوان نشابوری، جوان سبزواری [باید] بداند که وارث چه حقایقی، چه زیبایی‌هایی، چه شکوه و عظمتی از لحاظ معنوی، از لحاظ علمی، از لحاظ تاریخی است؛ این را جوانهای ما باید بدانند تا احساس هویّت کنند، احساس شخصیّت کنند. این‌جور نیست که ما به چشم دو آبادیِ قدیمی یا دو شهر قدیمی و تاریخی به اینها نگاه کنیم؛ نه، اینها ــ هم نشابور، هم سبزوار ــ دو راویِ صادق و عینیِ تمدّن اسلامی ما هستند؛ راویِ تمدّنند، راویِ فرهنگند. آن هم نه راوی زبانی؛ راویِ عینی، راویِ محسوس و مشهود. از فضل‌بن‌شاذان نیشابوری تا هزار سال بعد از آن، [یعنی زمان] حاج ملّاهادی سبزواری، ببینید این فاصله‌ی هزارساله پُر از ستاره‌های درخشان است. این فاصله را که نگاه میکنیم پُر از خاطره است؛ خاطره‌های تمدّنی، خاطره‌های عظمت. بین فضل‌بن‌شاذان و حاج ملّاهادی و بین عطّار نیشابوری و حمید سبزواری، ببینید این توازن و تعادل چقدر زیبا است. حدود هفتصد سال فاصله است بین این دو مرد؛ هر دو برای اسلام کار کردند، برای معرفت کار کردند، برای آینده‌ی ملّت کار کردند، برای رشد دادن به مفاهیم ذهنیِ ملّت ایران کار کردند، تلاش کردند.

حالا من دو نفر یا چهار نفر را اسم می‌آورم، [امّا] صدها، بلکه هزارها نفر از این قبیل در تاریخ این دو شهر وجود دارند؛ اینها [باید] شناخته بشوند، اینها [باید] معرّفی بشوند.‌ دیگران تاریخ ندارند، برای خودشان تاریخ میسازند؛ تاریخهای خلاف واقع. شما ملاحظه کنید، حتّی در تلویزیون ما هم نشان میدهد که فلان کشوری که هیچ تاریخ باشکوه و باارزشی ندارد، داستانهای دنباله‌دار، ۱۰۰ قسمت، ۱۵۰ قسمت درست میکنند؛‌ تاریخ میسازند برای خودشان، حکمت میسازند برای خودشان، حکومت میسازند برای خودشان؛ ما داریم، [ولی] یادمان نیست.

شرح کتاب لمعه‌ی دمشقیّه، کتاب درسی امروز طلبه‌های ما است. اصلاً خود کتاب لمعه به درخواست سبزواری‌ها نوشته شده. سبزواری‌ها در زمان سربداران نامه نوشتند به شهید اوّل(۳) در شام، گفتند: آقا ما حکومت تشکیل داده‌ایم، شما بیایید اینجا بمانید. شهید گفت: من نمیتوانم بیایم امّا این کتاب را برایتان میفرستم. لمعه را در واقع خراسانی‌ها به وجود آوردند. امروز شرح این کتاب بعد از پانصد ششصد سال جزو کتابهای درسی ما است؛ اینها چیزهای کمی‌ است؟ اینها چیزهای کوچکی است؟ اینها شناسنامه‌ی این شهرهای شما است. این شناسنامه‌ها را جوانهای ما باید بدانند. این هم عرض ما در مورد شهرهای شما.

البتّه من در زمینه‌ی این دو شهر [صحبت کردم ولی] بقیّه‌ی شهرهای ایران، سرتاسر کشور، کم و بیش همین‌جورها است؛ البتّه اغلب شهرها، نه همه؛ همین سوابق، همین افتخارات، همین تاریخ باارزش را خیلی از شهرهای کشور ما دارند. حالا چون خود من خراسانی هستم، با این دو شهر هم آشنا هستم، روی اینها تکیه میکنم وَالّا همه جا همین‌جور است و این معنا وجود دارد. اینها را زنده کنید، این شناسنامه‌ی شهر شما است.

مطلب بعدی راجع به منقبت شهیدان ما است، که اینجا دیگر زبان واقعاً قاصر است. حقیقتاً [اگر] انسان بخواهد درباره‌ی شهیدان حرف بزند، زبانش قاصر است از اینکه بخواهد درباره‌ی عظمت شهیدان و ارزش شهیدان چیزی بگوید؛ حرفشان، سلوکشان، رفتارشان، وصیّت‌نامه‌هایشان درس است. وصیّت‌نامه‌هایشان واقعاً درس است. امام توصیه کردند در سخنرانی عمومی که بروید وصیّت‌نامه‌ی شهدا را بخوانید.(۴) واقعاً خواندن دارد. اینجا یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجان‌گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی،(۵) وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام؛ او یک جوان است. شهید نورعلی شوشتری،(۶) یک مرد جاافتاده‌ی میان‌سن، که عمری را به جهاد و مجاهدت در راه خدا و فداکاری گذرانده، او هم وصیّت‌نامه دارد؛ پُر از حکمت. چند سطر از این وصیّت‌نامه را انسان نگاه کند، [میبیند] واقعاً حکمتِ کامل است. خب بنده شهید شوشتری را از نزدیک می‌شناختم؛ انسان در مراودات عادی حدس نمیزند که این‌‌قدر عمق در شخصیّت این آدم وجود دارد، امّا وجود دارد.

این وصیّت‌نامه‌ها درس است؛ اینها میشوند الگو. توصیف شهیدان برای امثال بنده واقعاً ممکن نیست، [یعنی] خیلی برتر و بالاتر و لطیف‌تر و نورانی‌تر از آن هستند که ما بتوانیم اینها را درست توصیف کنیم و بیان کنیم، امّا بایستی اینها را الگو قرار بدهیم. همه‌ی اینها الگویند؛ شهیدان الگویند.

حالا شهید شوشتری یک جور، شهید برونسی(۷) یک جور، شهید باغانی یک جور، شهید حمیدرضا الداغی(۸) ــ که شهادتش افکار عمومی کشور را تکان داد ــ یک جور؛ اینها همه الگویند. هر کدام به یک نحوی، هر کدام از یک سویی، از یک جهتی میتوانند الگوی ما قرار بگیرند. حالا البتّه بنده اسم سه چهار شهید را آوردم؛ سبزوار و نشابور بر روی هم حدود ۴۵۰۰ شهید دارند که هر کدام از اینها میتوانند به عنوان یک برونسی، به عنوان یک باغانی محاسبه بشوند؛ هر کدام از اینها یک داستان جداگانه‌ای، یک مسئله‌ی جداگانه‌ای دارند؛ انسان شرمنده میشود از اینکه بخواهد نام اینها را بیاورد.

خب بحمدالله ماجرای خاطره‌نویسی شهیدان، یک ماجرای راه‌افتاده‌ای در کشور است که باید تقویت بشود؛ باید بیشتر و بهتر با هنرمندیِ کامل نوشته بشود، این کتابها را جوانها بخوانند، همه بخوانند ان‌شاءالله و استفاده کنند.

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال ما را با اینها محشور کند؛ ما را دنباله‌رو اینها قرار بدهد؛ ما را از شفاعت اینها محروم نکند؛ روح مطهّر این شهیدان را از ما راضی کند و روح مطهّر امام بزرگوار را که او این جریان را ایجاد کرد، ان‌شاءالله با پیغمبر محشور کند.

مجدّداً از همه‌ی شما به خاطر اینکه اینجا تشریف آوردید، به خاطر اینکه این همایشها را تشکیل دادید، تشکّر میکنم؛ توفیقات شما را از خدا مسئلت میکنم، و سلام گرم و صمیمی خودم را به مردم سبزوار و نشابور به وسیله‌ی شما ابلاغ میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


(۱ در ابتدای این دیدار، سرهنگ هادی موحّدنیا (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج سبزوار و دبیرکلّ کنگره) و سرهنگ علی نیک‌یاد (فرمانده ناحیه‌ی مقاومت بسیج نیشابور و دبیرکلّ کنگره) گزارشهایی ارائه کردند.
(۲ حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّدحسن علوی سبزواری
(۳ شیخ شمس‌الدّین محمّدبن‌مکّی، معروف به شهید اوّل، مؤلّف لمعه‌ی دمشقیّه
(۴ صحیفه‌ی امام، ج ۱۴، ص ۴۹۱، سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (۱/۴/۱۳۶۰)؛ «... این وصیّت‌نامه‌هایى که این عزیزان مىنویسند مطالعه کنید. پنجاه‌ سال‌ عبادت‌ کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیّت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکّر کنید. ...»
(۵ شهید ناصرالدّین باغانی از دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه السّلام) بود که در دوران دفاع مقدّس، در جبهه حاضر شد و در تاریخ ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۵ در عملیّات کربلای پنج به شهادت رسید.
(۶ شهید سرتیپ نورعلی شوشتری (فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در ۲۶ مهرماه ۱۳۸۸ در همایش «وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان» که با شرکت عشایر بلوچ در منطقه‌ی «پیشین» جریان داشت، بر اثر انفجاری انتحاری توسّط تروریست‌ها، به همراه چند تن از فرماندهان سپاه به شهادت رسید.
(۷ شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمّه در دوران دفاع مقدّس بود که در تاریخ ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیّات بدر به شهادت رسید.
(۸ شهید حمیدرضا الداغی، جوان غیرتمند سبزواری بود که در تاریخ ۸ اردیبهشت‌ماه سال جاری برای دفاع از نوامیس در مقابل مزاحمان وارد عمل شد که با ضربات چاقوی آنها به شهادت میرسد.

۰

این مجلس راهمچنان انقلابی،جوان وپرتحرک می‌دانم/برنامه هفتم یک کاربزرگ پیش‌روی نمایندگان است

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

این مجلس راهمچنان انقلابی،جوان وپرتحرک می‌دانم/برنامه هفتم یک کاربزرگ پیش‌روی نمایندگان است

امام خامنه ای:این مجلس راهمچنان انقلابی،جوان وپرتحرک می‌دانم/برنامه هفتم یک کاربزرگ پیش‌روی نمایندگان است

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس یازدهم، این مجلس را در مجموع و در نگاهی کلی، مجلسی انقلابی، جوان، پرتحرک و دارای مصوبات خوب برای رفع مشکلات کشور خواندند و با تبیین الزامات قانون‌گذاری از جمله «اثرناپذیری از جوزدگی و ملاحظات جناحی»، گفتند: در سال آخر مجلس، کارهای بزرگی چون بررسی و تصویب برنامه هفتم توسعه، تصویب قوانین لازم برای تحقق شعار سال یعنی مهار تورم و رشد تولید، و بررسی لوایح و طرح‌های نیمه کاره را با تلاش بی‌وقفه به سرانجام برسانید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز سخنانشان به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر، این حماسه معجزه‌آسا را به آحاد ملت بزرگ ایران تبریک گفتند و با توصیه برای مطالعه کتاب‌هایی که درباره عملیات بیت‌المقدس نوشته شده، افزودند: مهمتر از این فتح عظیم، ابتکارات، نقشه‌های جنگیِ قابل تدریس در دانشگاه‌های جنگ، فداکاری‌ها و رشادت‌های فوق طاقتِ متعارفِ بشر، شهیدان عالی‌مقام و جریان‌ها و حقایق دیگری هستند که در آن عملیات کم‌نظیر جاری بود که نباید گذاشت کمرنگ یا فراموش شوند.

ایشان با تکریم عظمت و جایگاه نهاد مجلس، شأن قانون‌گذاری مجلس را از شأن نظارتی آن بسیار بالاتر و مهمتر برشمردند و با اشاره به ضرورت حیاتی قوانین برای «ایجاد ثبات»، «قابل پیش‌بینی شدن آینده فرد و جامعه و کشور» و «فراهم شدن امکان برنامه‌ریزی مسئولان»، افزودند: قانون‌گذاری، ریل‌‌گذاری و به تعبیر دقیق‌تر «جاده‌سازی» است که مسیر حرکت دیگر قوا را مشخص می‌کند.

نسبت سیاست‌های کلی نظام با قانون‌گذاری، نکته مهمی بود که رهبرانقلاب در تبیین آن گفتند: سیاست‌های کلی که برای همه سلایق و شیوه‌های مدیریتی ظرفیت حرکت دارد، جهت را مشخص می‌کند و قانون‌گذاری مسیرهایی را تعیین می‌کند که می‌شود در این جهت مشخص شده، در آنها حرکت کرد.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توجه کامل به سیاست‌های کلی را در هر نوع قانون‌گذاری کاملا ضروری دانستند و گفتند: قانون‌گذاری هم شیوه‌ها و اصولی دارد که در سیاست‌های کلی تقنین ابلاغ شده اما متأسفانه بعد از چندین سال هنوز در مجلس به صورت قانون در نیامده است.

ایشان با استناد به سیاست‌های کلی تقنین، «تأویل‌ناپذیری و صراحت»، «اتقان و اتکاء به کار کارشناسی جامع» را از جمله خصوصیات لازم «قانون» خواندند و گفتند: قانون خوب باید قابل اجرا باشد وگرنه شبیه آرزو و اهداف اجرانشدنی می‌شود.

ثبات قوانین و پرهیز از تغییرات پی‌درپی آنها، منقح و روشن بودن، و عدم تعارض قوانین از دیگر بایدها و الزامات قانون‌گذاری بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آنها افزودند: در بحث‌ «نبایدها» هم جلوگیری از انباشته شدن قوانین مهم است؛ چرا که وقتی قانون در موضوعی زیاد باشد، تکلیف مشخص نیست و همانطور که بارها گفته شده، قانون‌دانانِ قانون‌شکن از همین رخنه‌ها به سوءاستفاده می‌پردازند.

ایشان قانون‌گذاری به خاطر منافع فلان فرد یا مجموعه را از دیگر آفات قانون‌گذاری دانستند و در نکته‌ای دیگر افزودند: در مجلس، «لایحه» باید بر «طرح» اولویت و غلبه داشته باشد؛ چرا که دولت در تقدیم لوایح امکان اجرا شدن آنها را هم در نظر می‌گیرد.

«اثرپذیری از جوزدگی و فضاسازی تبلیغاتی دشمنان یا اصحاب تبلیغ»، آفت دیگری بود که رهبرانقلاب، نمایندگان را از آن کاملا منع کردند و افزودند: ملاحظات جناحی و دسته‌بندی‌ها نیز مطلقاً نباید در بررسی و تصویب قوانین نقش داشته باشد.

ایشان افزودند: البته به دلیل سلایق مختلف، دسته‌بندی همیشه در مجالس بوده اما نباید گذاشت به صورت دوقطبی درآید و به جای حق و مصلحت، در قانون‌گذاری تأثیرگذار شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این بخش از سخنانشان تأکید کردند: قانون را با سلامت، طهارت، و برای رضایت و نصرت خدا بنویسید که اگر این باشد، حتما برکت می‌یابد.

رهبرانقلاب بخش دوم سخنانشان را به ویژگی‌ها و عملکرد مجلس یازدهم اختصاص دادند و گفتند: بعد از ۳ سال، در مجموع این مجلس را همچنان انقلابی، جوان و پرتحرک می‌دانم؛ البته این نگاه، کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائاتی است که ممکن است در مجلس وجود داشته باشد.

شناخت مشکلات کشور و قانون‌گذاری برای حل آنها، دیگر خصوصیتی بود که ایشان برای مجلس یازدهم برشمردند و گفتند: عمده قوانین برای مبارزه با فساد، رفع تبعیض، رفع انحصار و بهبود فضای کسب و کار و با «قاطعیت و صراحت» تصویب شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌‌‌ای برخی مصوبات مجلس فعلی را راهبردی دانستند و گفتند: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، مصوبه‌ای اساسی و مهم بود که کشور را از سرگردانی در مسئله هسته‌ای و حالت ندانم‌کاری نجات داد که نتایج اجرای آن را حتی در عرصه جهانی مشاهده می‌کنیم.

ایشان قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را قانونی بسیار مهم خواندند و افزودند: قانون جهش تولید دانش‌بنیان هم از جمله مصوبات راهبردی مجلس است.

رهبر انقلاب «ساده‌زیستی و پرهیز از رفتار اشرافی‌مآبانه و نگاه بالا به مردم» را ویژگی بسیاری از نمایندگان مجلس دانستند و در عین حال افزودند: البته استثنائاتی در این زمینه هم وجود دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توصیه مؤکد به نمایندگان مجلس برای از دست ندادن ویژگی «نشست و برخاست و تواضع در مقابل آن ها»، افزودند: البته این مسئله با دادن وعده‌های غیرقابل تحقق کاملا متفاوت است.

ایشان سال آخر مجلس را سال حساسی خواندند و گفتند: از جمله گرفتاری‌های کشور، سال آخر مجالس است؛ چون نمایندگان در شرف انتخابات و نگاه‌های مردم قرار می‌گیرند، اما شما سعی کنید بدون توجه به انتخاب شدن یا نشدن در انتخابات اسفند امسال، کار کنید؛ چرا که آنچه می‌ماند فقط کار برای رضایت پروردگار است.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان چند توصیه مهم خطاب به نمایندگان مجلس بیان کردند.

ایشان در بیان توصیه اول با اشاره به دوگانه «تقریب یا تخریب» در روابط مجلس با سایر قوا بخصوص دولت، گفتند: در نگاه تخریبی، طرفین به چشم رقیب و با هدف به خاک مالیدن شانه یکدیگر به هم نگاه می‌کنند که این نگاه چه از طرف دولت و چه از طرف مجلس، خطرناک و مشکل‌ساز است.

ایشان با اشاره به نمونه‌هایی از آثار این نگاه تخریبی که موجب معطل شدن کار کشور می‌شود، خاطرنشان کردند: در گذشته یکی از رؤسای مجلس شکایت می‌کرد که دولت چون ترکیب مجلس را مورد نظر خود نمی‌داند، به مجلس لایحه نمی‌دهد که البته در اینگونه موارد، راه علاج، تهیه و تصویب طرح‌ها به دست خود مجلس است؛ یا اینکه به دولت قانونی ابلاغ می‌شود اما آئین‌نامه‌های آن تنظیم، و آن قانون اجرا نمی‌شود. در نگاه تخریبی، مجلس هم در بکارگیری ابزارهای نظارتی مانند سؤال، تذکر و استیضاح افراط می‌کند و مثلاً وزیری که هنوز سه ماه از رأی اعتماد به آن نگذشته است، استیضاح می‌شود که اینها ناشی از همان نگاه رقیب‌پنداری است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نگاه و رویکرد درست را نگاه تقریبی، مکمل بودن و یک پیکره دیدن مجموعه نظام دانستند و افزودند: رویکرد مجلس و دولت باید همکاری و هم‌افزایی باشد. البته این تذکرات را به دولت و قوه قضائیه هم می‌دهیم اما دولت بار اجرا را بر دوش دارد و با توجه به حجم زیاد کار، مطالبات و توقع از آن، باید مراعات دولت را کرد.

ایشان با تأکید بر خودداری از وارد کردن مناقشات در روابط دولت و مجلس، گفتند: در مواقع همکاری مجلس با دولت، گاهی برخی افراد بداخلاق در مطبوعات و فضای مجازی، مجلس را متهم می‌کنند که دولتی شده و استقلال خود را از دست داده است ولی نباید به این حرفها که از روی غرض یا بی‌اطلاعی از مصلحت است، اعتنا کنید.

توصیه بعدی رهبر انقلاب به نمایندگان، «پرهیز از بعضی سخت‌گیری‌ها در قبال وزرای معرفی شده به مجلس» بود که در این زمینه گفتند: در تشخیص صلاحیت‌ها دقت کافی و در حد معقول و منطقی سخت‌گیری کنید اما نه به شکلی که موجب شود وزارتخانه تا مدتها بدون وزیر بماند که اکنون هم چند وزارتخانه وزیر ندارند و به مجلس معرفی خواهند شد.

«همراه کردن تقوا و صداقت با حریّت و صراحت» توصیه دیگر رهبرانقلاب به نمایندگان بود که گفتند: اگر موردی از طریق تذکر دادن به دستگاههای مسئول و اطلاعاتی و دولتی قابل حل است لزومی ندارد علنی بیان شود و در مواردی هم که بیان علنی لازم است، تقوا و صداقت رعایت شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نکته‌ای مهم افزودند: گاهی برخی می‌خواهند به فلان مسئول سیلی بزنند اما در عمل به مجلس سیلی می‌زنند در حالی که تعرّض به آبروی افراد و هویت دینی و انقلابی آنها جایز نیست. البته این توصیه مربوط به مردم هم هست ولی ما مسئولان که روی منبرهای بلند نشسته‌ایم و همه صدای ما را می‌شنوند، باید این ملاحظات را بیشتر رعایت کنیم.

ایشان در توصیه‌ای دیگر با اشاره به سال آخر مجلس یازدهم، به نمایندگان گفتند: نگذارید وجاهت‌طلبی روی حرفها و اقدامات شما اثر بگذارد و این را که فلان حرف یا فلان کار موجب علاقه‌مندی مردم و افزایش احتمال رأی‌آوری می‌شود، بکلی از ذهن خود خارج کنید که این کار از مجاهدت‌های مهم و لازم است.

رهبر انقلاب در توصیه پایانی با تأکید بر به سرانجام رساندن کارهای بزرگ مجلس در سال آخر همچون برنامه هفتم، پیگیری شعار سال، نهایی کردن لوایح نیمه‌کاره و جبران خلأها و قصورها، خطاب به نمایندگان گفتند: سرافراز وارد مجلس شدید، ان‌شاءالله سرافراز از مجلس خارج شوید.

در ابتدای این دیدار رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن بیان گزارشی از عملکرد مجلس یازدهم، «ایجاد نقشه راه برای اولویت‌بندی در قانون‌گذاری» را از مهمترین وجوه تمایز این دوره مجلس برشمرد.

بسته تحول قوانین اقتصادی برای اصلاح نظام بانکی؛ تصویب قوانین در حوزه‌هایی نظیر مالیات، مسکن، خودرو، بیمه، شفافیت، کشاورزی و تولید؛ قانون رتبه‌بندی معلمان، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، طرح اصلاح قانون انتخابات، تصویب کلیات لایحه ارتقاء امنیت زنان، طرح نظام‌بخشی به فضای مجازی و تصویب دو فوریت لایحه حجاب و عفاف از جمله کارنامه تقنینی یا موضوعات در دست بررسی مجلس یازدهم بود که آقای قالیباف درباره آنها توضیح داد.

رئیس مجلس، «خلافیت در ظرفیت‌سازی بسترهای نظارتی» را وجه دیگر تمایز این دوره مجلس خواند و افزود: در این دوره، ابزارهای نظارتی همچون «سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص» به پشتوانه نظارت میدانی و ستادی و همچنین ناظر بر حل مسائل عینی مردم به کار گرفته شده است.

کنش فعالانه در عرصه دیپلماسی و مقابله حقوقی با تهدیدات خارجی، تلاش برای اصلاح ساختار بودجه با ایجاد سامانه هوشمند بودجه‌ریزی و نظارت جدی بر شرکت‌های دولتی دیگر نکاتی بود که رئیس مجلس به آنها اشاره کرد.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* حماسه‌ی عظیم فتح خرمشهر، حقاً و انصافاً کار بزرگ کم‌نظیری بود.
فتح خرمشهر یک حادثه‌ی معجزه‌آسا بود. بعد از فتح خرمشهر، بعضی از رؤسای جمهور و واسطه‌ها می‌آمدند؛ آقای سکوتوره که شخصیت جاافتاده‌ی مهمی بود در آفریقا، آمد، به من گفت که امروز وضع شما با دیروز فرق میکند به خاطر فتح خرمشهر.

عظمت فتح خرمشهر چشمها را به خود جلب میکند اما من میخواهم بگویم از فتح خرمشهر یا مهمتر یا لااقل به همان اندازه مهم، جریانات این عملیات بیت‌المقدس است، این عملیاتی که منتهی شد به فتح خرمشهر، این عملیات، آن فداکاریها، آن ابتکارها، آن نقشه‌ها و طرحهای جنگی که به نظر بنده باید در دانشگاههای جنگ تدریس بشود.

اگر شما نمایندگان مجلس فرصت پیدا میکنید که در شهر خودتان تبلیغات انتخاباتی بکنید با خیال راحت بروید بین مردم حرف بزنید، بعد مردم با خیال راحت بروند پای صندوق اسم شما را بیندازند در صندوق، بعد بیایید در مجلس، بخاطر آن فداکاری‌هاست، بخاطر آن شهادت‌هاست، بخاطر‌ آن از خودگذشتگی‌های به معنای واقعی کلمه است.

* برخی از این قوانینی که شما در مجلس تصویب کردید، قوانین راهبردی است برای کشور که واقعاً جای احترام و تمجید دارد.

قانون اقدام راهبردی کشور را از سرگردانی در قضیه‌ی هسته‌ای نجات داد.

این قانون کاملاً مشخص کرد که باید چه کار کنیم، الان هم داریم نشانه‌هایش را در دنیا مشاهده میکنیم. یا قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که این از آن قانونهای حیاتی است.

قانون شما غیر از گفتن ماست، گفتن ما مثل حالت نصیحت پیدا میکند؛ قانون شما اجرایی و الزامی است.

* قانون باید صریح باشد. جوری نباشد که مجدداً احتیاج به استفساریه‌ی مجلس داشته باشد یا باز یک بحث تکراری‌ای پیش بیاید. اتکا به کارشناسی جامع داشته باشد. اتقان داشته باشد. یکی از خصوصیات قانون خوب قابل اجرا بودن است.

ثبات قانون یکی از خصوصیات است. تغییرات پی‌درپی [نباشد]؛ البته قانون باید به روز بشود در این شکی نیست لکن به روز شدن قانون یک حرف است تغییرات پی‌درپی، تبصره زدن، یک حرف دیگر است. منقح و بدون تعارض باید باشد.

وقتی قانون بین این تعارضات معطل است، تکلیف معطل است بین قوانین مختلف، آدمی که میخواهد سوء‌استفاده کند سوء‌استفاده میکند. این قانوندانان قانون‌شکن که بنده بارها تکرار کردم همین‌جاهاست که استفاده میکنند.

* من از اول تشکیل این مجلس اعتقاد خودم و علاقه‌ی خودم به این مجلس را که از روی اطلاع بود، عرض کردم. گفتم مجلس، مجلس انقلابی است. الان هم من بعد از سه سال همین را تکرار میکنم. این مجلس بحمدالله مجلسی است انقلابی، با سواد، جوان، پرتحرک، پرکار. مجموعه را که نگاه میکند انسان، با نگاه مجموعی این مجلس انصافاً یک مجلس انقلابی است.

مجلس یازدهم مشکلات کشور را شناخته. براساس شناخت مشکلات، قانون گذاشته شده. کارهایی که شده، قانونهایی که تصویب شده یا در مجرای تصویب قرار دارد الان، اینها همه حاکی از آشنایی با مشکلات کشور است.

هدف این قوانین مبارزه با فساد بوده، رفع تبعیض بوده، رفع انحصار بوده، بهبود فضای کسب و کار بوده و بقیه‌ی مسائل اقتصادی دیگر.

* یکی از امتیازات مجلس یازدهم که من اصرار دارم این را بگویم و به زبان بیاورم ساده‌زیستی است یعنی تا‌ آنجایی که به من گزارش شده نسبت به بسیاری از افراد این مجلس رفتار اشرافی‌مآبانه و از نگاه از موضع بالا و به مردم بی‌اعتنایی کردن یا نیست یا کمتر هست. روش کلی این است، این خیلی چیز خوبی است اینها را از دست ندهید. این نشست و برخاست با مردم، این تواضع در مقابل مردم، این شنیدن حرف مردم، این را از دست ندهید. البته شنیدن حرف مردم غیر از وعده دادن به مردم است.

* توصیه‌ی اول عبارت است از نوع رابطه‌ی مجلس با قوای دیگر به خصوص با قوه‌ی مجریه. این آن مطلب اساسی است. باید نوع رابطه را تنظیم کرد.

یک دوگانه‌ای اینجا وجود دارد،‌ دوگانه‌ی تقریب و تخریب. یک نگاه، نگاه تقریبی است یک نگاه، نگاه تخریبی است. در نگاه تخریبی رقیب‌پنداری قوه‌ی دیگر حاکم بر ذهنیت‌هاست. رقیبی است که باید شانه‌ی طرف مقابل را به زمین برساند. این نگاه، نگاه خطرناکی است. حالا هم از ناحیه‌ی دولت ممکن است این اتفاق بیفتد هم از ناحیه‌ی مجلس...

یک نگاه دیگر، نگاه یک پیکره دیدن مجموعه‌ی نظام است. توصیه‌ی اول و مهم من این است که در مجلس نگاه، نگاه همکاری و هم‌افزایی باشد.

* نگذارید وجاهت ‌طلبی روی حرفها و شعارها اثر بگذارد. یعنی اینکه حالا ما اگر چنانچه این حرف را زدیم، این شعار را دادیم، مردم به ما علاقه پیدا میکنند، احتمال رأی‌آوری بالا میرود، این را به کل از ذهنتان خارج کنید. این یکی از آن مجاهدتهای مهم و لازم هست.

همین ماههای پیش رو که در پیش دارید و مهم هم هست، کارهای بزرگی در مقابلتان هست. یکی‌اش برنامه‌ی هفتم است. یکی‌اش همین مسئله‌ی شعار سال است، مسئله‌ی مهار تورم و رونق تولید. اینها کارهای بسیار مهمی است. یکی این لوایح نیمه‌کاره مانده است. هنوز تصویب نشده. خب اینها به جایی برسد، به یک نقطه‌ای برسد. بالاخره این سال آخر یک فرصتی است که انسان نگاه کند پشت سرش، اگر چنانچه در این دو سه سال گذشته یک خلائی باقی مانده، یک قصوری انجام گرفته، آن را در این سال آخر ان‌شاءالله جبران کنید.

۰

مقام معظم رهبری /اسرار حج تمدن ساز/اسلام ازمسلمانان خواسته که نگاهشان فراسرزمینی باشد

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

مقام معظم رهبری /اسرار حج تمدن ساز/اسلام ازمسلمانان خواسته که نگاهشان فراسرزمینی باشد

مقام معظم رهبری /اسرار حج تمدن ساز/اسلام ازمسلمانان خواسته که نگاهشان فراسرزمینی باشد

در آستانه‌‌ی اعزام حجاج بیت‌الله‌الحرام به سرزمین وحی(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران و خواهران عزیز؛ بخصوص جمع شما خانواده‌های معظّم و مکرّم شهیدان و همچنین بالخصوص خدمتگزاران به فریضه‌ی عظیم حج و حج‌گزاران عزیز. به مناسبت شهادت حضرت امام صادق (سلام ‌الله ‌علیه) به همه‌ی حضّار محترم تسلیت عرض میکنم.

در مسئله‌ی حج یک اصل اساسی برای همه، هم برای حج‌گزار، هم برای خدمتگزار، عبارت است از فهم اهمّیّت حج؛ [اینکه] حج در مجموعه‌ی نظام اسلامی و در مجموعه‌ی عباداتی که انسان انجام میدهد چه اهمّیّتی دارد؛ این مهم است. اهمّیّت حج را [باید فهمید]. یک وقت یک سفری است انسان انجام میدهد؛ خب در این سفر ممکن است زیارت هم باشد، سیاحت هم باشد، تجارت هم باشد؛ یک وقت نه، مسئله فراتر از یک سفر است؛ مسئله یک مسئله‌ی جهانی، یک مسئله‌ی بین‌المللی، یک مسئله‌ی تمدّنی در معارف اسلامی است. حج را با این چشم باید نگاه کرد و دید.

حالا آیات حج متعدّد است در قرآن، و هر کدام هم یک نکته‌ی خاصی دارد لکن دو آیه از این آیات را که اشاره‌ به منافع حج دارد، من اینجا یادداشت کرده‌ام که عرض کنم. یکی این آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی مائده است که میفرماید: جَعَلَ اللهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قیامًا لِلنّاس؛(۲) خدا کعبه را مایه‌ی قوام جامعه دانسته؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ «قیامًا لِلنّاس». یعنی اگر چنانچه حج وجود نداشته باشد و تحقّق پیدا نکند، امّت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی فرو خواهد پاشید؛ لذاست که فقها میگویند که حج در مواردی واجب کفائی است؛ یعنی اگر چنانچه شما دیدید یک روزی ــ که خدا نیاورد آن‌چنان روزی را ــ حاجی‌ای وجود ندارد از هیچ جای دنیا، بر شما شخصاً واجب است که حج بروید ولو ده بار هم قبل از آن حج رفته باشید. هرگز نباید این خانه، این قرارگاه اصلی، این مرکز اساسی، خالی بماند. «قیامًا لِلنّاس»؛ این خیلی تعبیر مهمّی است.

یک آیه‌ی دیگر آیه‌ی مبارکه‌ی سوره‌ی حج است: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجِّ یَأتوکَ رِجالاً وَ عَلیٰ‌ کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ * لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛(۳) مردم، ملّت، امّت اسلامی، از اکناف جهان بیایند حج، تا به چشم خودشان منافع خود را ببینند: لِیَشهَدوا؛ مشاهده کنند، ببینند، حضور پیدا کنند در مجموعه‌ی منافعی که وجود دارد. از امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) پرسیدند مراد از این منافع، منافع اخروی است، یعنی ثواب و مانند اینها؟ فرمود نه، هر دو. البتّه منافع اخروی هم هست، امّا منافع دنیوی [هم هست]. امّت اسلامی در حج منافعی میبرد که با هیچ عامل دیگری این منفعت قابل استیفاء نیست؛ جز با حج، جز با این میقات بین‌المللی [ممکن نیست]؛ فقط با این میعاد جهانی ممکن است. خب، از جمله‌ی منافع دنیوی، ارتقاء سطح مدنیّت دنیای اسلام است، به خاطر همین تفاهم و هماهنگی‌هایی که وجود دارد. یک چیزهایی هست که خیلی ظاهر است، امّا از چشم انسان پوشیده میماند؛ یکی از آنها همین قضیّه است. شارع مقدّس همه‌ی آحاد امّت اسلامی را [خطاب میکند]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَج. در این کلمه‌ی «ناس» هم نکاتی وجود دارد، نمیخواهم حالا وارد بشوم. در چند آیه‌ی شریفه‌ی قرآن بحث «ناس» است، بحث «مؤمنین» نیست؛ یکی همین آیه [است]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَج؛ مال آحاد مردم و همه‌ی بشریّت است. ندای حضرت ابراهیم خطاب به همه‌ی بشریّت بود. در روایت دارد که وقتی خداوند متعال به ابراهیم (علیه السّلام) وحی فرمود که مردم را دعوت کن، رفت روی کوه ابوقُبیس و گفت «اَیُّهَا النّاس»؛(۴) بحثِ کسانی نیست که به من اعتقاد دارند، من را قبول دارند؛ همه‌ی بشریّت را دعوت کرد به حج. در طول تاریخ، در طول زمان، تا وقتی دنیا دنیا است، این دعوت ابراهیم وجود دارد. خب، در یک ایّام مشخّص، در یک محدوده‌ی معیّنی از زمان ــ که در سوره‌ی بقره «اَیّامٍ مَعدودات»(۵) و در سوره‌ی حج «اَیّامٍ مَعلومات»(۶) ذکر شده است ــ و در یک نقطه‌ی خاصّی از مکان، همه‌ی آحاد بشریّت را خداوند متعال دعوت کرده. البتّه پیدا است آن کسانی که ایمان به این دعوت دارند، قبول میکنند، می‌آیند و عمل میکنند، پس مؤمنینند، مال مسلمانها است؛ دیگرانی که قبول ندارند قهراً اجابت نمیکنند این دعوت را، محروم میمانند. اینکه همه‌ی آحاد مردم از اطراف عالم برای یک روز معیّن و تاریخ معیّن در یک مکان معیّن جمع بشوند، این یک چیز تصادفی نیست، این یک امر حساب‌شده است، پیدا است اینها را برای کاری دعوت میکنند.

شما ملاحظه کنید، اگر حالا یک فراخوانی داده بشود که مثلاً فلان گروه از مردم یا فلان شهر از شهرهای کشور یا همه‌ی مردم کشور در فلان روز، فلان جا و در فلان نقطه حاضر بشوید، معنایش چیست؟ معنایش این است که این حضور برای یک غرض و یک مقصودی است؛ معنایش این نیست که به آنجا بیایید و بروید؛ نه، [یعنی] بیایید تا یک کاری انجام بگیرد، بیایید تا یک هدفی تأمین بشود؛ حج این است. دعوت کردند برای یک هدفی؛ آن هدف چیست؟ ارتقاء امّت اسلامی است؛ آن هدف، نزدیکی دلهای آحاد امّت اسلامی به یکدیگر است؛ آن هدف، اتّحاد امّت اسلامی است؛ در مقابل چه چیزی؟ در مقابل کفر، در مقابل ظلم، در مقابل استکبار، در مقابل بتهای بشری و غیر بشری، در مقابل همه‌ی آن چیزهایی که اسلام آمد برای اینکه آنها را از بین ببرد؛ جمع بشوند تا با اینها مقابله کنند. مثلاً فرض کنید که امروز مسئله‌ی اسرائیل، رژیم صهیونیستی، مطرح است؛ همه‌ی دنیای اسلام باید جمع بشوند و این اجتماع، پیغامی داشته باشد علیه رژیم صهیونیستی. امروز مسئله‌ی دنیا، نفوذ قدرتهای استکباری است؛ همه باید جمع بشوند برای اینکه اعلام حضور بکنند، اعلام قدرت بکنند، سینه سپر کنند در مقابل قدرتهای استکباری؛ اصلاً قضیّه این است. این منافع دنیوی است. البتّه منافع دنیایی را [اگر] بخواهیم بشمریم، باید ده‌ها صفحه نوشت و گفت؛ حالا ما دو جمله عرض کردیم.

منافع اخروی؛ منافع اخروی، آمیخته‌ی با همین منافع دنیوی است؛ تأثیر حج در دلها است؛ ایجاد اُنس با خدای متعال؛ تقویت رابطه‌ی با خدای متعال؛ ایجاد اخلاص در عمل؛ پاک کردن دل از هر آنچه با یاد خدا معارض و مخالف است؛ اینها است؛ اینها باید اتّفاق بیفتد. این اعمالی که در حج هست ــ این احرام و این طواف و این نماز و این سعی و این عرفات و این مشعر و این اعمال منیٰ و مانند اینها ــ هر کدام یک بابی است، یک دریچه‌ی روشنگر و منوّرکننده‌ای است به سوی عالم معنا و عالم غیب که دل شما از این دریچه استفاده میکند. این‌جوری باید حج رفت، این‌جوری باید حج کرد.

یک مسئله‌ی مهم در مورد حج، نگاه جهانی و فراسرزمینی آحاد مسلمان است؛ از این نباید غفلت کرد. اسلام از آحاد مسلمان خواسته است که نگاهشان، نگاه فراسرزمینی باشد. طبعاً انسان با مسائل بلندمدّت و کوتاه‌مدّت و روزمرّه‌ی زندگی مواجه است؛ در این تردیدی نیست، از این گزیری نیست امّا در این منحصر نباید بود. ضمن اینکه شما به زندگی شخصی‌تان، زندگی خانوادگی‌تان، به فرزندانتان، به آینده‌تان،‌ به شغلتان، به آینده‌ی کشورتان، به پیشرفت و اعتلای کشورتان فکر میکنید، باید به دنیا هم فکر کنید؛ تعلیم اسلام این است. یک روایتی من اینجا یادداشت کرده‌ام که اتّفاقاً به مناسبت همین حج است که آن هم از امام صادق (علیه السّلام) است؛ البتّه روایت، طولانی‌تر از این است؛ این روایت در وسائل، ابواب «وجوب الحج» است. توجّه کنید نکته این است که این حرفها را امام (علیه السّلام) به مناسبت وجوب حج میزنند.

از جمله‌ی تعابیری که در این روایت هست، [این است که] میفرمایند: وَ لَو کانَ کُلُّ‌ قَومٍ‌ اِنَّما یَتَّکِلونَ عَلیٰ بِلادِهِم وَ ما فیها؛ اگر قرار باشد که هر جمعیّتی، هر ملّتی فقط به خودشان، به مسائل کشور خودشان، به مسائل شهر خودشان بپردازند، به آنها فقط تکیه کنند و اهمّیّت بدهند، هَلَکوا؛ از بین میروند. اگر شما ندانید در دنیا چه میگذرد، ضعیف میشوید؛ هَلَکوا، تعبیر امام صادق (علیه السّلام) است. وَ خَرُبَتِ البِلاد؛ همان کشور خودتان، منطقه‌ی مورد نظر خودتان هم نابود میشود، خراب میشود. وَ سَقَطَتِ الجَلَبُ وَ الاَربَاح ــ‌ «جَلَب» یعنی درآمد ــ درآمدهای ملّی‌تان هم کاهش پیدا میکند. باید بدانید دنیا چه خبر است. وَ عَمِیَتِ الاَخبَار؛(۷) از دنیا بی‌خبر میمانید. باید نگاه کنید به دنیا، ببینید دنیا چه خبر است.

اینکه ما تکرار میکنیم مسئله‌ی دشمن‌شناسی را، اینکه ما عرض میکنیم دشمن را بشناسید، روشهای دشمن را بشناسید، کارکرد دشمن را بشناسید، مقدار پیشرفت دشمن را بشناسید، ضعف دشمن را بشناسید، قوّت دشمن را بشناسید، این فقط خطاب به مسئولین نیست، به آحاد مردم [هم هست]. کشوری که جوانش، غیر جوانش، عالِمش، درس‌خوانش، کاسبش، همه، توجّه به مسائل جهانی دارند، این کشور، هرگز سرش کلاه نمیرود. ما خیلی‌ جاها در معاملات جهانی سرمان کلاه رفته؛ برای خاطر اینکه به مسئله‌ی جهانی توجّه نداشتیم. این طرفِ ما با چه نیّتی وارد میدان شده، با چه نیّتی این حرف را به ما میزند، این اصرار را روی فلان مسئله انجام میدهد، مشکل او چیست، ما چقدر احتیاج داریم، او چقدر احتیاج دارد؛ اینها را باید [بدانیم]. اگر اینها را بدانیم، سرمان کلاه نمیرود. هر جا اینها را دانستیم و بر طبق این دانسته‌ها عمل کردیم، پیش رفتیم. ما الان در سطح جهانی، در سطح بین‌المللی، در سطح منطقه‌ای پیشرفتهای خوبی داریم؛ همین که آمریکایی‌ها خیلی از آن عصبانی‌اند پیشرفتهای ما است. این پیشرفتها به ‌خاطر این بوده که آن کسانی که مسئول کار بودند حواسشان جمع بوده؛ میفهمیدند دنیا چه خبر است. حج آن نقطه‌ی اساسی است که شما میتوانید این را پیدا کنید.

در حج، از اروپا می‌آیند، از آفریقا می‌آیند، از سرتاسر آسیا می‌آیند، از کشورهای متمایل به فلان سیاست می‌آیند، از کشورهای متمایل به فلان سیاست دیگر می‌آیند، همه‌جور آدم می‌آید. شما میدان دارید، مجال دارید، برای اینکه از مسائل جهان از نزدیک آشنا بشوید، نه از طریق فلان روزنامه‌ی دروغ‌گو و دروغ‌نویس یا فلان خبرگزاری کذّاب خبیثی که در سطح دنیا اخبار پخش میکند، شایعاتِ دروغ پخش میکند، واقعیّات را وارونه میکند. از نزدیک میتوانید بفهمید؛ حج این است دیگر؛ حج را با این چشم باید نگاه کرد.

یک نکته‌ی مهمّ اساسی در حج این است که اسلام عملاً نشان میدهد که این تمایزهایی که در دنیا وجود دارد، در کشورهای مختلف، این تمایزها را قبول ندارد؛ تمایز نژادی، تمایز جغرافیایی، تمایز طبقاتی؛ اینها را قبول ندارد؛ این نکته خیلی مهم است. امروز کشورهای به ادّعای خودشان متمدّن که به نظر بنده هیچ بویی از تمّدن نبرده‌اند ــ همین کشورهایی که میدانید خودشان را متمدّن میدانند و بقیّه‌ی دنیا را وحشی ــ گیرند در مسئله‌ی سیاه و سفید، گیرند در مسئله‌ی نژاد اروپایی و نژاد غیر اروپایی، گیرند در مسئله‌ی مهاجرین. هزاران آدمِ مهاجر [اگر] در دریا غرق بشوند، ککشان نمیگزد، اهمّیّتی به آنها نمیدهند، اصلاً کأنّه [آنها را] انسان نمیدانند، موجود قابل توجّه نمیدانند. به حیوانِ خانگیِ خودشان بمراتب بیشتر اهمّیّت میدهند تا یک بیگانه‌ای که در همسایگیِ آنها زندگی میکند. این حوادثی است که روزمرّه انسان دارد مشاهده میکند در دنیا؛ گیرند، نتوانسته‌اند این مشکل را حل کنند. اسلام حل کرده، آن هم نه در زبان؛ حالا در زبان که قرآن کریم [میفرماید]: «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَة»(۸) و آیاتی مانند این، در روایات و در کلمات بزرگان اسلام [هم] که این حرفها پُر است؛ امّا در عمل، اسلام زبان رفع تمایزش زبان عملی است؛ کجا؟ در حج؛ سیاه هست، سفید هست، از فلان نقطه‌ی دنیا هست، از فلان تمدّن هست، از فلان تاریخ هست، همه در کنارِ هم هستند بدون هیچ تمایزی؛ هیچ تمایزی با همدیگر ندارند؛ با هم راه میروند، با هم طواف میکنند، با هم سعی میکنند، با هم وقوف میکنند. اینها خیلی مهم است. اینها از اسرار حج است؛ اینها را بایستی با معرفت انجام داد.

من حالا در این [مطلبی] که عرض میکنم ــ خب بارها گفته‌ایم این مسائل را ــ اصرارم بر این است که مسئولان محترم حج در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کنند. کاری کنید که تا اسم حج می‌آید، تا اسم کعبه‌ی معظّمه می‌آید، آن جوانِ امروزیِ ما این مفاهیم به ذهنش خطور کند: مفهوم تمدّن‌سازی، مفهوم اتّحاد جهانی، مفهوم نگاه فرامرزی و بین‌المللی، مفهوم رفع تمایز و مانند اینها به ذهنش بیاید. فرهنگ‌سازی در این زمینه‌ها باید انجام بگیرد؛ این، هم به عهده‌ی روحانیّونی است که در کاروانها هستند، هم به عهده‌ی مسئولین حج است، هم به عهده‌ی مسئولین بعثه است؛ همه؛ هر کسی که توانایی دارد، در این زمینه‌ها فرهنگ‌سازی کند در باب حج. کاری کنید که حج را مردم با این نیّت به جا بیاورند. آن‌وقت اگر ما توانستیم این فرهنگ را در ذهن مردم رسوخ بدهیم، دیگر نگرانِ این نخواهیم بود که حالا فلان برادر ما یا خواهر ما در حج مشغول بازارگردی است برای اینکه یک جنس بنجلی را بخرد به عنوان سوغاتی بیاورد. این نگرانی است دیگر، این جزو نگرانی‌ها است؛ اگر آن‌جور بشود، این نگرانی‌ها را دیگر نخواهیم  داشت.

اینکه امام بزرگوار (رضوان الله علیه) اصرار کردند، بنده هم به تبعِ ایشان تأکید کردم که حتماً در نمازهای مسجدالحرام ــ نمازهای اهل‌سنّت ــ شرکت کنید، این به خاطر همین است؛ وَالّا آنجا در مسجدالحرام یک جمعیّت میلیونی جمع میشوند نماز میخوانند، شما هم در هتلِ خودت با پنجاه نفر آدم نماز بخوانید، این نمیشود. در اجتماعات شرکت کنید، حرف بزنید، صحبت کنید، تماس بگیرید. بله، مخالفت هست با اینها، میدانیم؛ ممانعت هست، امّا آن کسی که ممانعت میکند یک انسان است، شما هم یک انسانی؛ شما میتوانید [حرف بزنید]. این منافع را باید به دست آورد. منافع معنوی، همین دعا و تضرّع است. هر چه میتوانید دعا کنید، هرچه میتوانید تضرّع کنید. هر چه میتوانید در مسجدالحرام، در مدینه‌ی منوّره آن عملی را که خدای متعال دوست میدارد که عبارت است از آن عمل مخلصانه و نگاه مخلصانه و تضرّع الی الله تعالیٰ، این را تکرار کنید، زیاد کنید، افزایش بدهید. اَللهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلیٰ قُربِک؛(۹) عملی که ما را به خدا نزدیک میکند؛ [مثل] همین تضرّع و همین توجّه و ادعیه‌ای که وارد شده. یا ادعیه‌ای که مخصوص آنجا هم نیست، [مثل] همین دعای کمیل؛ این [خواندن] دسته‌جمعی دعای کمیل بسیار کار خوبی است؛ مسئولان محترم با طرفهای مسئول در‌ آن کشور صحبت کنند، تفاهم کنند، توافق کنند که این [کار] انجام بگیرد. این، این بخش مثبت قضیّه، [یعنی] بخش تقرّب الی الله؛ آن طرف هم بخش برائت از مشرکین، و این حرکت عظیمی که وجود دارد و ادامه دارد و باید ادامه پیدا کند.

یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که این ظرفیّتها را شناساند؛ نمیگوییم حالا به طور کامل احیا کرد که نکردیم ــ به طور کامل احیا نکردیم، باید بکنیم ــ امّا این ظرفیّتها را به آحاد مردم شناساند. قبل از انقلاب، این چیزها مطرح نبود؛ نه آحاد مردم متوجّه این چیزها بودند، نه ماها که عمامه به سر داشتیم و برای مردم موعظه میکردیم؛ ماها هم متوجّه این چیزها نبودیم. اینها را انقلاب به ما یاد داد، اینها را حرکت انقلابی به ما یاد داد؛ این ظرفیّتهای عظیم حج را به ما نشان داد. خیلی خب، این ظرفیّتها را به مردم معرّفی کنیم، بعد هم سعی کنیم که عمل کنیم.

خداوند ان‌شاءالله شماها را موفّق بدارد، حجّتان را قبول کند؛ ان‌شاءالله خداوند حجّ همه‌ی حجّاج از سراسر عالم را مقبول کند و به آنها توفیق بدهد و عزّت و احترام برای آنها فراهم کند و روح مطهّر امام و شهدای عزیز را ان‌شاءالله شاد کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

 
 
 در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدعبدالفتّاح نوّاب (نماینده‌ ولیّ‌فقیه در امور حج و زیارت) گزارشی ارائه کرد.
۲) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۹۷
 سوره‌ی حج، آیه‌ی ۲۷ و بخشی از آیه‌ی ۲۸؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ــ که از هر راه دوری می‌آیند ــ به سوی تو روی آورند، تا شاهد منافع خویش باشند ...»
 کافی، ج ۴، ص ۲۰۵
 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۳
 سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۸
 وسائل‌الشّیعه، ج ۱۱، ص ۱۴
 سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند ...»
 بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۱۴۹ (با اندکی تفاوت)
۰

دیدار معلمان با رهبر انقلاب

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب دیدارها

دیدار معلمان با رهبر انقلاب

دیدار معلمان با رهبر انقلاب

به مناسبت هفته‌ی معلّم
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، نمونه‌ای از برترین و شریف‌ترین قشرها و خدمتگزاران کشور، یعنی جامعه‌ی معلّمین کشور. از بیانات این برادر عزیزمان، سرپرست محترم، تشکّر میکنم؛ نکات بسیار خوب و مهمّی را بیان کردند. آنچه اطّلاع دادند که انجام گرفته ــ که بنده از بعضی از آنها بی‌خبر بودم ــ مهم است، آنچه هم که گفتند بنا است انجام بدهند و اقدام بکنند بسیار حائز اهمّیّت است. باید همّت کنند؛ اینها همه‌ شدنی است. اگر کسی تصوّر بکند که این بلندپروازی است و رفتن به سوی یک افقهایی است که دستمان به آن نمیرسد، قطعاً اشتباه کرده. همه‌ی اینهایی که گفتند توقّعاتِ ما است و شدنی است؛ همّت میخواهد، کاردانی میخواهد، پیگیری میخواهد و کمک الهی شامل یک چنین حرکتی خواهد بود ان‌شاءالله. از سرودی هم که اجرا کردید تشکّر میکنم؛ سرود متفاوتی بود که با توحید الهی شروع شد، با مدح معلّم ادامه پیدا کرد؛ انصافاً جای همین هم هست که بعد از حمد الهی، انسان به مدح معلّمین بپردازد؛ خیلی خوب بود.

یاد شهید عزیزمان مرحوم آیت‌الله مطهّری را گرامی میدارم که به معنای واقعی کلمه یک معلّم بود. همه‌ی آن خصوصیّاتی که ما در معلّمین مدارسمان یا مدرّسین دانشگاه‌هایمان انتظار داریم، در این مرد وجود داشت؛ علم داشت، تعهّد داشت، دقّت داشت، پیگیری داشت، نظم و انضباط در کار داشت؛ خیلی خصوصیّات مثبت در این مرد بزرگ وجود داشت. بحمدالله شهادت او هم برکاتی برای کشور داشت؛ خود ایشان که خب به مقامات عالی رسید و آثار ایشان [هم] بر اثر این شهادت، در دل جامعه جا باز کرد. من توصیه میکنم نوشته‌های ایشان و تنظیم‌شده‌های سخنرانی‌های ایشان را، بخصوص معلّمین، حتماً نگاه کنند و بخوانند؛ خیلی به دردتان میخورد.

خب، این جلسه در واقع اوّلاً برای تکریم جامعه‌ی معلّمین کشور است که بنده خودم را موظّف میدانم این تکریم را هر سال انجام بدهم، ثانیاً نکاتی در باب آموزش‌وپرورش که امروز هم چند جمله‌ای عرض میکنیم.

به گمان من اوّلین مطلبی که در باب معلّم باید بنده امروز عرض بکنم، سپاس از جامعه‌ی معلّمان است؛ این سربازان گمنام نظام اسلامی و اسلام و مسلمین که در اطراف کشور، در دورترین نقاط کشور، بی‌سروصدا مشغول کارند، مشغول مجاهدتند و با سختی‌ها، با مشکلات فراوان، دارند کار میکنند. در واقع، فرزندان ملّت را این جامعه‌ی معلّمین دارند تربیت میکنند و آنها را برای آینده‌ی روشنی آماده میکنند. حالا همه‌ی معلّمین یک‌جور نیستند؛ مثل همه‌ی جوامع دیگر، مثل همه‌ی قشرهای دیگر، سطوح مختلفی دارند، امّا آن نگاه کلّی به معلّم این است که عرض کردم. کمبود امکانات هم دارند که این فقط مال امروز هم نیست. در گذشته هم معلّمین در آزمونهای گوناگون سربلند بیرون آمدند. در دفاع مقدّس، معلّمین کشور نزدیک به پنج هزار شهید دادند؛ معلّمان کشور چهار هزار و نهصد و خرده‌ای شهید دادند. دانش‌آموزانی که غالباً تحت تأثیر نَفَس گرم معلّمین به جبهه رفتند و شهید شدند، حدود ۳۶ هزار نفرند؛ این دانش‌آموزان ممکن است تحت تأثیر خانواده و مسجد و رفقا هم بودند، امّا اغلب یا بسیاری از این جوانان دانش‌آموز و دبیرستانی که جبهه رفتند، تحت تأثیر نَفَس گرم این معلّمین بودند.