مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی(ره)» ثبت شده است

۰

سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) در ماه مبارک رمضان

 بخش خبری مهدیه آمل امام خمینی(ره) ماه مبارک رمضان

سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) در ماه مبارک رمضان

سیره عملی حضرت امام خمینی(ره) در ماه مبارک رمضان

لیلة القدر امام

از جمله برنامه های ویژه حضرت امام(ره) در ماه مبارک رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهی می دانستند. و به صراحت بیان می کردند که در وادی عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله ای برای رسیدن به بهشت نگاه کرد.[۱] اکثر آشنایان امام نقل می کنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان می گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام می شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می کردم و می دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا می آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فکر می کردم که شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است.[۲] یکی از اعضای دفتر ایشان، دراین باره می گوید: پنجاه سال است که نماز شب امام، ترک نشده است. امام در بیماری و در صحت و در زندان و در خلاصی و در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.۳]
نوافل و افطار

امام توجه خاصی به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترک نمی کردند. نقل شده است که امام، در نجف اشرف، با آن گرمای شدید، ماه مبارک رمضان را روزه می گرفت و با این که در سنین پیری بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به جای نمی آوردند، افطار نمی کردند! و شب ها تا صبح، نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح، مقداری استراحت می کردند و صبح زود، برای کارهایشان آماده می شدند.[۴] خانم زهرا مصطفوی می گوید: راز و نیاز امام و گریه ها و ناله های نیمه شب ایشان، چنان شدید بود که انسان را بی اختیار، به گریه می انداخت.[۵]
عبادت در جوانی

اکثر آشنایان امام نقل می کنند که ایشان از سن جوانی، نماز شب و تهجد، جزء برنامه هایشان بود. بعضی از نزدیکان ایشان می گفتند که وقتی در ظلمت و تاریکی نیمه شب، آهسته وارد اتاق امام می شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس می کردم و می دیدم که با خضوع و خشوعی خاص، نماز می خواندند و قیام و رکوع و سجود را بجا می آوردند که حقا وصف ناپذیر بود. یکی از اساتید قم نقل می کرد: شبی میهمان حاج آقا مصطفی بودم. ایشان، خانه جداگانه ای نداشتند و در منزل امام زندگی می کردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صدای آه و ناله ای شنیدم، نگران شدم که مگر اتفاقی افتاده است، حاج آقا مصطفی را بیدار کردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صدای امام است که مشغول تهجد و عبادت است.»[۶]
باران اشک

در ماه مبارک رمضان، این شب زنده داری و تهجد، وضعیت دیگری داشت. یکی از محافظان بیت می گوید در یکی از شب های ماه مبارک رمضان، نیمه شب، برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم. حین عبور، متوجه شدم که امام، زار زار گریه می کردند! هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام، در آن موقع از شب، با خدای خویش راز و نیاز می کند.[۷]
آخرین رمضان و نماز نیمه شب

آخرین ماه مبارک رمضان دوران حیات امام، به گفته ساکنان بیت، از ماه مبارک رمضان های دیگر متفاوت بود!

به این صورت که امام همیشه، برای خشک کردن اشک چشمشان دستمالی را همراه داشتند، ولی در آن ماه مبارک رمضان، حوله ای را نیز همراه برمی داشتند تا به هنگام نمازهای نیمه شبشان، از آن استفاده کنند![۸]
توجه ویژه حضرت امام به قرآن کریم
روزی هفت بار قرآن خواندن

امام خمینی(ره) توجه خاصی به قرآن داشتند، به طوری که روزی، هفت بار قرآن می خواندند! امام در هر فرصتی که به دست می آوردند، ولو اندک، قرآن می خواندند. بارها دیده شد که امام، حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره - که معمولا به بطالت می گذرد - قرآن تلاوت می کنند![۹] امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن می خواند.[۱۰]
چشم برای قرائت قرآن

یکی اطرافیان امام می گوید: امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند. دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشم تان استراحت بدهید». امام خندیدند و فرمودند: «دکتر، من، چشم را برای قرآن خواندن می خواهم! چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»[۱۱]
ده جزء تلاوت قرآن

در ماه رمضان یکی از همراهان امام در نجف، اظهار می کرد که امام خمینی در ماه مبارک رمضان، هر روز ده جزء قرآن می خواندند، یعنی در هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می کردند.۱۲] علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارک رمضان، دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظر مبارکشان بود، قرائت شود.[۱۳]
گزیده ایی از توصیه ها و سفارش های امام به مناسبت ماه مبارک رمضان

شما در این چند روزی که به ماه رمضان مانده، به فکر باشید، خود را اصلاح کرده، توجه به حق تعالی پیدا نمایید. از کردار و رفتار ناشایسته خود، استغفار کنید! اگر خدای نخواسته، گناهی مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان، توبه کنید! زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید! مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتی، تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی، با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی، آلوده به معاصی باشید! شما اقلا، به آداب اولیه روزه عمل نمایید و همان طوری که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه می دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید! از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویی و دروغ نگهداشته، کینه، حسد و دیگر صفات زشت شیطانی را از دل بیرون کنید! اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند، محقق نشده است. اگر دیدید کسی می خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید! «ما، متعهد شده ایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان، از امور محرمه خود داری ورزیم.» و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید. توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید؛ فقط دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعی اش باشد.

 

منبع: راسخون
-----------------------------
پی نوشت:
[۱] روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۰ / ۱۱ / ۶۴.
[۲] امام در سنگر نماز، ص ۸۳ / هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته ۱۲۹.
[۳] هزار و یک نکته، حسین دیلمی، حبیب و محبوب، ص ۵۳ / سیمای فرزانگان، ص ۱۸۰.
[۴] سیمای فرزانگان، ص ۱۵۹/ برداشت هایی از سیره امام خمینی(ره)، ج ۳، ص ۹۹.
[۵] برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره)، ج ۳، ص ۱۳۲.
[۶] همان، ص ۲۸۶.
[۷] هزار و یک نکته، حسین دیلمی، نکته ۱۰۴ / جلوه ای از خورشید، ص ۹۰.
[۸] برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۲۶.
[۹] پا به پای آفتاب، ج ۱، ص ۲۷۰.
[۱۰] برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۹۸.
[۱۱] همان، ص ۷.
[۱۲] همان.
[۱۳] پا به پای آفتاب، ج ۱ ص ۱۸۱.

۰

طلیعه فتح

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب امام خمینی(ره)

طلیعه فتح

طلیعه فتح عنوان مجموعه‌‌ای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه که با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده، به مناسبت ایام‌الله دهه فجر در رسانه KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

۰

بازخوانی بیانیه امام خمینی در سال ۶۷؛ لحظه‌ای نباید از کید دشمن غافل شد

 بخش خبری مهدیه آمل امام خمینی(ره)

بازخوانی بیانیه امام خمینی در سال ۶۷؛ لحظه‌ای نباید از کید دشمن غافل شد

بازخوانی بیانیه امام خمینی در سال ۶۷؛ لحظه‌ای نباید از کید دشمن غافل شد

رهبر انقلاب امروز در سخنانش گفت که مخاطب بیانیه امام خمینی در سال ۶۷ همه بسیجیان تا دوره‌های آینده هستند؛ در آن بیانیه آمده است که «لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم» و «باید‌‎ ‌‏هسته‌های مقاومت در تمامی جهان به وجود آورد».
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، رهبر انقلاب اسلامی در سخنان امروزش در جمع بسیجیان به بیانیه امام خمینی در دوم آذر 1367 اشاره کرد و گفت: «بیانیه سال 67 امام، فقط برای بسیجیان دهه 60 نیست؛ همه بسیجیان تا دوره‌های آینده مخاطب آن هستند.»

آن بیانیه در سال پایانی حیات امام خمینی (ره) صادر و در جلد 21 صحیفه امام خمینی آمده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «به همۀ ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می‌کنم چه در جنگ و چه در صلح‌‎ ‌‏بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروی ‏از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند؛ لحظه‌ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.»

امام خمینی همچنین عنوان کرده است: «باید برای شکستن امواج طوفان‌ها و فتنه‌ها و جلوگیری از سیل آفت‌ها به‌‎ ‌‏سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی (ص) و مخالف با استکبار و پول‌پرستی و تحجرگرایی و مقدس‌نمایی است، باید‌‎ ‌‏همۀ افرادش بسیجی باشند.»

‏در یک بخش از این پیام به ضرورت تشکیل بسیج دانشجو و بسیج طلبه اشاره شده و آمده است: «بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از‌‎ ‌‏ضروریترین تشکل‌ها، بسیج دانشجو و طلبه است.»

در بخش پایانی این بیانیه امام خمینی به بُعد جهانی و منطقه‌ای بسیج پرداخته و نوشته است: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ‌‎ ‌‏اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید‌‎ ‌‏هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.‏»

متن کامل بیانیه امام خمینی به بسیجیان

متن کامل این بیانیه که در صفحات 194 تا 194 جلد 21 صحیفه امام خمینی (ره) آمده است، را در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیۀ خداوند‏‎ ‎‏تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد.‏

‏‏در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و‏‎ ‎‏گروههای فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت طلبی، کشور و انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی را بیمه کردند. ولی حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و‏‎ ‎‏فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و‏‎ ‎‏بسیجیان خواهند بود! بسیج شجرۀ طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های‏‎ ‎‏آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسۀ عشق و مکتب‏‎ ‎‏شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و‏‎ ‎‏رشادت سر داده اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامی است که تربیت‏‎ ‎‏یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست که‏‎ ‎‏دفتر تشکل آن را همۀ مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند.‏

‏‏من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با‏‎ ‎‏بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام. من‏‎ ‎‏مجدداً به همۀ ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می کنم چه در جنگ و چه در صلح‏‎ ‎‏بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروی‏ ‎‏از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و‏‎ ‎‏سرشت امریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم‏‎ ‎‏ـ موج می زند. باید برای شکستن امواج طوفانها و فتنه ها و جلوگیری از سیل آفتها به‏‎ ‎‏سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی ـ صلی الله ‏‎ ‎‏علیه و آله ـ و مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجرگرایی و مقدس نمایی است، باید‏‎ ‎‏همۀ افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند، چرا که در هنگامۀ خطر‏‎ ‎‏ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشد.‏

‏‏خلاصۀ کلام، اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع‏‎ ‎‏دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الاّ هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.‏‎ ‎‏بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از‏‎ ‎‏ضروریترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان‏‎ ‎‏دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان‏‎ ‎‏بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز‏‎ ‎‏دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به‏‎ ‎‏هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج‏‎ ‎‏است که این مهم انجام می پذیرد. مسائل اعتقادی بسیجیان به عهدۀ این دو پایگاه علمی‏‎ ‎‏است. حوزۀ علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار‏‎ ‎‏تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ‏‎ ‎‏اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید‏‎ ‎‏هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.‏‎ ‎‏شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می توان اسلام را فاتح‏‎ ‎‏جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامی در جهان‏‎ ‎‏نیازمند فداکاریهای شماست و مسئولین تنها با پشتوانۀ شماست که می توانند به تمامی‏‎ ‎‏تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی می شود به زندگی‏ ‎‏مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه ها موجب می شود که‏‎ ‎‏ریشۀ ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.‏

‏‏من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام‏‎ ‎‏اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأکید می کنم‏‎ ‎‏که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال‏‎ ‎‏خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر می کنم و از‏‎ ‎‏دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهدای عزیز و‏‎ ‎‏گمنام بسیج را به نعمت همجواری اهل بیت ـ علیهم السلام ـ متنعم و جانبازان عزیز را شفا‏‎ ‎‏و اسرا و مفقودین عزیز را سالماً به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این‏‎ ‎‏نهاد مقدس و مردمی که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیة الله الاعظم ـ ارواحنا لمقدمه‏‎ ‎‏الفداء ـ هستند بیفزاید. والسلام علیکم و رحمة الله.»

۰

اگر امام (ره) نبود «شاهرخ» اعدام می‌شد/ «حُر انقلاب» ره صد ساله را یک شبه پیمود

 بخش خبری مهدیه آمل امام خمینی(ره) زندگی به سبک شهدا جنگ ودفاع مقدس شهدا

اگر امام (ره) نبود «شاهرخ» اعدام می‌شد/ «حُر انقلاب» ره صد ساله را یک شبه پیمود

اگر امام (ره) نبود «شاهرخ» اعدام می‌شد/ «حُر انقلاب» ره صد ساله را یک شبه پیمود

گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: هر کسی در این عالم عمر خود را صرف پرداختن به موضوع خاصی می‌کند؛ یک نفر به دنبال جمع‌آوری مال و ثروت، کسب قدرت و ارضای هوای نفس می‌رود و دیگری نام فدایی اسلام را برای خود برمی‌گزیند، تا خود را فدای اسلام کند.
 
دوران انقلاب اسلامی جوانانی را از جهالت به راه سعادت رهنمون ساخت و «شهادت» عاقبت خیری را برایشان رقم زد. تاریخ نهضت اسلامی ما بسیاری از این آزادمردان را به خود دیده است. یکی از این افراد «شاهرخ ضرغام» است. مشعل هدایت سالار شهیدان، راه را به شاهرخ نشان داد و کشتی نجات، وی را از ورطه ظلمات به نور کشاند.

داستان زندگی شهید «شاهرخ ضرغام»، ماجرای حُر در کربلا را تداعی می‌کند. بسیاری از مورخین برای حُر گذشته زیبایی ترسیم نمی‌کنند.


شاهرخ پس از توبه دیگر به سمت گناهان گذشته نرفت. برای کسی هم از گذشته سیاهش نمی‌گفت. هر زمانی هم که یادی از آن ایام می‌شد، با حسرت و اندوه می‌گفت: «غافل بودم. معصیت کردم. اما خدا دستم را گرفت.»

ضرغام در 31 سال عمر خود زندگی جالب توجهی داشت. از همان دوران کودکی، با آن جثه درشت و قوی، نشان داد که خُلق و خوی پهلوانان را دارد. در جوانی به سراغ کُشتی رفت و پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و مدتی بعد همراه تیم المپیک ایران شد؛ اما قدرت بدنی و نبودِ راهنما وی را وارد مسیری نادرست کرد. زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت، تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. مسیحا نفسی آمد و از انفاس خوش او، مسیر زندگی شاهرخ تغییر کرد. بهمن 57 بود که شب و روز می‌گفت: «فقط امام، فقط خمینی (ره)»



وقتی در تلویزیون صحبت‌های حضرت امام (ره) پخش می‌شد، با احترام می‌نشست. اشک می‌ریخت و با دل و جان گوش می‌کرد. همیشه می‌گفت: «هر چه امام بگوید همان است.» حرف امام برای او فصل الخطاب بود. برای همین روی سینه‌اش خالکوبی کرده بود «فدایت شوم خمینی».

ولایت فقیه را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح می‌داد. از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد. وقتی حضرت امام (ره) فرمودند: به یاری پاسداران در کردستان بروید. دیگر سر از پا نمی‌شناخت. حماسه‌آفرینی‌های وی در سنندج، سقز، شاه نشین و بعدها در گنبد، لاهیجان، خوزستان و... هنوز در خاطره‌ها باقی است.

شاهرخ از جمله کسانی است که پیر جماران در وصفش فرمودند: «اینان ره صد ساله را یک شبه طی کردند. من دست و بازوی شما پیشگامان رهایی را می بوسم و از خداوند می‌خواهم مرا با بسیجیانم محشور گرداند.»

شاهرخ در همان روزهای اول جنگ، وارد عرصه نبرد شد و دلاورانه جنگید، تا آنجایی که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرد. شاهرخ پروازی داشت تا بی‌نهایت. در هفدهم آذر 59 دشت‌های شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد.

یاد شاهرخ زنده است. نه فقط در دل دوستان، بلکه در قلوب تمام ایرانیان. او سرباز ولایت و مرید امام (ره) بود.



سردار قاسم صادقی از نیروهای گروه فدائیان درخصوص شهید شاهرخ ضرغام به خبرنگار دفاع پرس می‌گوید: «شاهرخ گنده لات تهران بود، که زندگی متفاوتی را در دوران انقلاب و پس از آن می‌گذراند. او را به نام «حر انقلاب» می‌شناسند. قبل از انقلاب کارهایی انجام می‌داد که در شأن یک بچه مسلمان نبود؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی، متحول شد و به جرگه انقلابیان پیوست، به گونه‌ای که برای سرکوبی نخستین شورش ضد انقلابیون در کردستان به همراه نوچه‌هایش به آنجا رفت. زمانی که از مادرش در مورد عاقبت شاهرخ پرسیدم، گفت «اگر امام نبود بچه‌ام اعدام می‌شد». او به قدری ولایت پذیر شده بود که می‌گفت «اگر رگ دو دستم را بزنند، خونم نام خمینی را می‌نویسد». کتابی هم به نام «حر انقلاب» از زندگی این شهید به چاپ رسید، که مورد استقبال نیز قرار گرفت. شاهرخ ضرغام سرانجام در 17 آذر ماه 59 در دشت ذوالفقاری شربت شهادت نوشید.»

منبع:خبرگزاری دفاع مقدس