مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۵۰ مطلب با موضوع «رهبری انقلاب :: مراسمات» ثبت شده است

۰

انتظار فرج یعنی همه‌ی سختی‌ها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات

انتظار فرج یعنی همه‌ی سختی‌ها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید

انتظار فرج یعنی همه‌ی سختی‌ها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید

در بیست و هفتمین روز از ماه رمضان المبارک ۱۴۴۴(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

انتظار من هم از این جلسه همین بود که سخنان متقن با ادبیات خوب مطرح بشود و الحمدلله شد. ممکن است من مواردی با این حرفهایی که شماها زدید و آنچه شما گفتید موافق نباشم، امّا از کیفیّت بیان، از نظم مطالب عمیقاً خوشحالم و خدا را شکر میکنم. خب آخر ماه رمضان هم هست، شماها هم فرصت داشتید که بنشینید فکر کنید، مطالعه کنید و مطالب را منظّم کنید. اگر وقت بود، من حرفی نداشتم که ده نفر دیگر هم صحبت کنند؛ منتها بتدریج نزدیک افطار میشود  و حرفها میماند و جلسه نصفه‌کاره میماند.

من قبل از آنکه شروع کنم به عرایض خودم، اوّل دو سه مطلب درباره‌ی همین مطالبی که حضرات فرمودید عرض بکنم. اوّلاً بعضی‌ها به من سلام رساندند؛ من خواهش میکنم سلام من را به آن برادران و خواهرانی که به وسیله‌ی شما به من سلام رساندند برسانید، بخصوص خانواده‌ی شهدا. راجع به تولّد این حقیر، اصلاً قابل اعتنا نیست؛ حادثه‌ی بسیار کم‌اهمّیّت و کوچکی است. مطالبی [هم] که به عنوان اعتراض، اشکال، پیشنهاد گفته شد، قابل بحث است؛ خب اینها کجا باید بحث بشود؟ یعنی این‌جور نیست که خیلی روشن و قطعی باشد؛ بالاخره قابل خدشه است، قابل مباحثه است. به نظر من این‌جور رسید که اگر ما همین پیشنهادهای شما را به سازمان برنامه [و بودجه] محوّل کنیم ــ که علی‌الظّاهر یک تحرّک جدیدی هم داخلش پیدا شده ــ تا رسیدگی کنند، این کار خوبی است؛ شما مطالب را به آنها منتقل کنید یا ما واسطه بشویم، دفتر ما واسطه بشوند منتقل کنند و از شما بخواهند بروید صحبت کنید، بحث کنید و ان‌شاءالله به یک نقطه‌ی قابل قبول و مشترکی برسید.
۰

امام خامنه‌ای: معیشت مردم مهم‌ترین مسئله‌ کشور است

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات

امام خامنه‌ای: معیشت مردم مهم‌ترین مسئله‌ کشور است

امام خامنه‌ای: معیشت مردم مهم‌ترین مسئله‌ کشور است/ شعارهای اقتصادی به معنای بی‌اعتنایی به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیست

در سیزدهمین روز از ماه رمضان المبارک ۱۴۴۴(۱)
 
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را خیلی شاکرم و واقعاً از ته دل خرسندم که خدای متعال بار دیگر چشم ما را به تشکیل این جلسه‌ی مهم و استثنائی روشن کرد؛ مهم است زیرا که مسئولین بخشهای مختلف کشور ــ چه مسئولین کنونی، چه کسانی که قبلاً مسئولیّت داشته‌اند ــ در اینجا حضور پیدا میکنند و میتوان ذهنیّت واحدی را در مجموعه‌ی کارگزاران نظام در این کشور در این مجلس مشاهده کرد و ایجاد کرد؛ میتوان در این جلسه بعضی از سوءتفاهم‌ها را برطرف کرد، [اینکه] با همدیگر ملاقات کنند، با هم صحبت کنند؛ نشانه‌ی وحدت فعّالان سیاسی و اجتماعی و کشوری است و انعکاس مفید و مطلوبی ان‌شاءالله در فضای عمومی و افکار عمومی کشور خواهد داشت. جلسه، جلسه‌ی مهمّی است، جلسه‌ی حسّاسی است.

بنده مطالبی را آماده کرده‌ام که عرض بکنم. اوّلاً از جناب آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترممان واقعاً تشکّر میکنم، خوب گزارشی را ایشان بیان کردند؛ و این‌جور گزارشها لازم است؛ نه فقط برای مردم و افکار عمومی، بلکه برای خود مسئولین بخشهای مختلف هم لازم است. یکی از اشکالات کار ما این است که خیلی اوقات، بخشهای مختلف از کارهای هم خبر ندارند، مطّلع نیستند. اینکه یک وقتی بنده گفتم یک تور گردشگری بگذارند برای بعضی از مسئولین در بخشهای نظامی و غیر نظامی و مانند اینها،[۲] واقعاً همین جور است؛ ما هر از گاهی یک بار احتیاج داریم یک گزارش محسوس، ملموس، دیدنی از مسائل کشور، از پیشرفتهای کشور، از اقداماتی که شده، در مقابل چشم همه قرار بدهیم و مطّلع بشویم. خب بیانات ایشان در این جهت الحمدلله خیلی مفید بود. بنده هم در همین حدودِ مسائلِ ایشان عرایضی را عرض خواهم کرد.

مطلب اوّلی که من میخواهم عرض بکنم، یک مسئله‌ی معنوی است، یک تذکّری است به خودم و شما، و آن، این است که ماه رمضان، ماه ذکر است، ماه یاد است، ماه تابیدن انوار ذکر الهی بر دلها است؛ این را براحتی از دست ندهیم. هیچ‌ وقتِ سال دلها این اندازه آماده‌ی تلقّیِ انوار هدایت الهی، برکات الهی، رحمت الهی نیستند؛ این [خاصیّت] ماهِ رمضان است؛ ماهی که یک شب در آن هست که برتر از هزار ماه است: خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر؛[۳] اینها چیزهای مهمّی است. ماهی است که «اَنفاسُکُم فیهِ تَسبیحٌ وَ نَومُکُم فیهِ عِبادَة».[۴] ماه تلطیف دل و جان است. این زندگی مادّی، بخصوص زندگی ماشینی، روابط ما را، درون ما را، باطن ما را، عملکرد ما را از لطافت می‌اندازد؛ مثل چرخی که احتیاج به روغن‌کاری دارد تا راحت بچرخد و سایشِ مضر نداشته باشد، ذکر و دعا در این ماه چنین نقشی را ایفا میکند؛ دلهایمان را، جانهایمان را، با تلاوت قرآن، با دعاهای شبانه‌روزی، با خود روزه، با شب قدر تلطیف میکند. پس این مطلب اوّل که ذکر، دل را در معرض انوار الهی قرار میدهد؛ این را به یاد داشته باشیم.

۰

امام خامنه‌ای: باید هر مسجد یک پایگاه قرآن شود/ قرآن برای همه بخش‌های زندگی درس دارد

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات

امام خامنه‌ای: باید هر مسجد یک پایگاه قرآن شود/ قرآن برای همه بخش‌های زندگی درس دارد
امام خامنه‌ای: باید هر مسجد یک پایگاه قرآن شود/ قرآن برای همه بخش‌های زندگی درس دارد

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

امروز بسیار جلسه‌ی شیرین و مطلوبی بود برای ما. حقیقتاً حالا امروز شما با حضور خودتان، با برنامه‌های جذّاب و زیبای خودتان ماه رمضان را که طلیعه بخشیدید، سال را هم برای ما با این آغاز زیبا و شیرین، شیرین کردید؛ خیلی ممنون. برنامه‌هایی که اجرا شد بسیار خوب بود؛ آقای یراقبافان(۲) هم که مثل همیشه مشغول یراقبافی زرّین [بودند]؛ خدا ان‌شاء‌الله ایشان را حفظ کند.

بنده رادیو تلاوت را و برنامه‌های قرآنی تلویزیون را تا حدودی گوش میکنم. هر وقت یک تلاوتی را می‌شنوم که به نظرم جذّاب و پخته و برجسته می‌آید، از ته دل خدا را شکر میکنم؛ و بحمدالله این زیاد اتّفاق می‌افتد؛ یعنی ما امروز قاریان برجسته و خوش‌خوان و صحیح‌خوان و آشنا با شیوه‌های خوب تلاوت در کشور زیاد داریم. واقعاً انسان همین طور یکی پس از دیگری مشاهده میکند. باید خدا را شکر کنیم. اگر بخواهیم با قبل از انقلاب مقایسه کنیم که اصلاً قابل مقایسه نیست. قبل از انقلاب در همه‌ی مشهد که همان روز هم یکی از مراکز مهمّ مثلاً تلاوت و قرائت و مانند اینها محسوب میشد، شاید آن تلاوتگری که میتوانست قرآن را صحیح و خوب بخواند، دو نفر یا حدّاکثر سه نفر بیشتر نبودند. حالا آن استادهای پیرمرد را کاری ندارم. آنهایی که در جلسات ماها شرکت میکردند و میدیدیم آنها را، مثلاً فرض کنید آقای فاطمی، آقای مختاری، همین دو سه نفر بیشتر نبودند؛ [امّا] امروز قابل شمارش نیست. از بس بحمدالله تلاوتگران قرآن در همه‌جای کشور در سراسر کشور [زیادند].
خب دیدید این جوان بوشهری(۳) را که من یادم آمد، آن سال هم که اینجا خواندند، شرح دادند که [از] روستایی هستند که همه‌ی آنها مشغول کار قرآنی هستند. یک روستایی است که مرکز قرآن است. اینها را خب مشاهده [میکنید] و از این قبیل در سرتاسر کشور بحمدالله زیاد است، و جای شکرگزاری است. دوستان به من گزارش دادند که رشد قرآن در جامعه از همه‌ی شاخصهای رشد در کشور بالاتر است؛ این خیلی مایه‌ی خرسندی و خوشحالی است.

یک جمله عرض بکنم برای اینکه قدر قاری و تلاوتگر برای همه‌ی ماها و برای خودشان هم روشن بشود، قاری و تلاوت‌کننده‌ی قرآن، رساننده‌ی پیام خدای متعال به مستمعین است. یعنی شما که اینجا می‌نشینید تلاوت میکنید، دارید رسالتی انجام میدهید، دارید پیام‌آوری‌ای انجام میدهید، و پیام خدا را به دلهای ما میرسانید؛ این خیلی مقام والا و برجسته‌ای است، این افتخار بسیار بزرگی است. برای اینکه این پیام را خوب منتقل کنید، ابزارهایی لازم است که یکی‌اش صدای خوب است، یکی‌اش شگردهای اثرگذاری است، مثل لحن و بعضی از خصوصیّات دیگری که حالا بعضی را بعداً یک اشاره‌ی مختصری میکنم. و من میبینم بعضی از قرّاء عزیزِ ما، که من از رادیوی تلاوت صدایشان را می‌شنوم، با این نکات کاملاً آشنایند و آنها را به کار میبرند، از آنها استفاده میکنند و اثرگذاری تلاوتشان چند برابر میشود.

استماع قرآن یک کار واجب و لازمی است؛ حالا یا با تلاوت قرآن برای خود یا استماع قرآن از دیگری؛ [به هر حال] این یک کار لازمی است. اوّلاً لازمه‌ی ایمان به وحی است؛ اَلَّذینَ آتَیناهُمُ الکِتابَ یَتلونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اُولئِکَ یُؤمِنونَ بِه‌؛(۴) اینهایی که قرآن را تلاوت میکنند [با رعایت] حقّ تلاوت، اینها ایمان دارند؛ پس تلاوت قرآن لازمه‌ی ایمان است. یا [میفرماید:] «اَ فَلا یَتَدَبَّرونَ القُرآن»؛(۵)‌ خب تدبّر کِی حاصل میشود؟ آن وقتی که شما تلاوت کنید یا استماع کنید؛ در این صورت. بنابراین استماع قرآن یک امر تفنّنی نیست. بنده همیشه به دوستان مختلف، از مسئولین و غیر مسئولین، جوانها، [در مواقعی] که پیش می‌آید و راجع به قرآن صحبت میکنیم، میگویم شما هر روز حتماً قرآن بخوانید. حالا نمیگویم روزی مثلاً فرض کنید نیم جزء یا یک حزب بخوانید؛ [حتّی] روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در طول سال روزی نباشد که شما قرآن را باز نکنید و قرآن را تلاوت نکنید. خب، این استماع قرآن اوّلاً وظیفه است به خاطر ایمان، ثانیاً زمینه‌ساز رحمت الهی است؛ که میفرماید: وَ اِذا قُرِئَ‌ القُرآنُ فَاستَمِعوا لَهُ وَ اَنصِتوا لَعَلَّکُم تُرحَمون؛(۶) یعنی شنیدن قرآن و استماع قرآن، زمینه‌ساز رحمت الهی است؛ دیگر چه بهتر از این! این یکی از مهم‌ترین عواملی است که میتواند انسان را با رحمت الهی آشنا کند.

تلاوت را باید با تدبّر انجام داد. البتّه مشکل مردم عزیز ما این است که با زبان قرآن آشنایی درستی ندارند. در کشورهای عربی، که شما ملاحظه میکنید مردم معمولی که نشسته‌اند برای نماز، مثلاً در مسجد امام حسین (علیه السّلام)(۷) یا جاهای دیگر، که قرّاء پیش از نماز قرآن میخوانند، مردم مستقیم میفهمند مراد را، یعنی همان ظاهر قرآن را؛ که البتّه «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق‌»؛(۸) باطن عمیقی دارد که ممکن است بیشترِ آن در اختیار آحاد مردم نباشد و بیشتر احتیاج به تفسیر و توضیح اهلش داشته باشد، لکن همین ظاهر قرآن برای همه استفاده دارد؛ از همین ظواهر هم همه میتوانند استفاده کنند؛ مشکل ما اینجا است؛ این را باید یک جوری حل کنیم.

حالا من اینجا یادداشت کرده‌ام که یکی از کارهای مهم این است که ما بتوانیم تلاوت قرآن را بیامیزیم به ترجمه‌ی تفسیری، نه ترجمه‌ی صِرفِ معنی کلمات؛ یک ترجمه‌ی تفسیری که بعضی از ترجمه‌هایی که امروز رائج است و در دست مردم است، همین خصوصیّت را دارند که یک نکاتی را در آنجا توجّه داده‌اند. تفسیرهای بسیار خوب و روانی هم امروز خوشبختانه وجود دارد؛ یعنی ما امروز از لحاظ کتاب، از لحاظ ترجمه‌ی قرآن، از لحاظ تفسیر مشکلی نداریم؛ بحمدالله زیاد در اختیار هست؛ همین تفسیر نمونه، تفسیرهای دیگری که وجود دارد، تفاسیر زیادی از این قبیل هست. یک شکلی و یک شیوه‌ای باید پیدا کنید؛ این را بایستی متخصّصین کار قرآن و کسانی که سرگرم این مسائلند، یک راهی پیدا کنند که ما بتوانیم در محافل قرآنی که تلاوت قرآن میشود، به نحوی ترجمه را هم وارد کنیم.

البتّه الان یک کار کوچکی در رادیو تلاوت دارد میشود که من خوشم می‌آید: قبل از آنکه تلاوت را پخش کنند، آن مجری از روی همین تفاسیر متداولی که وجود دارد، مجملی از مضمون یک یا دو آیه از آیاتی را که بنا است این قاری بخواند بیان میکند؛ خیلی خوب است؛ این خیلی خوب است. حالا ولو مثلاً قاری ممکن است بیست آیه، سی آیه بخواند، این [مجری] یک آیه، دو آیه را بیان میکند امّا همان اندازه هم مغتنم است. این کاری است که الان در رادیو تلاوت انجام میگیرد. شبیه این را قبل از انقلاب بنده در جلساتی که درباره‌ی مسائل قرآنی صحبت میکردم [انجام میدادم]. این‌جوری بود که من شرح مفصّلی را ــ مثلاً به قدر شاید یک ساعت ــ درباره‌ی یک موضوعی بحث میکردم؛ آیات آن موضوع را انتخاب کرده بودیم. بعد از صحبت من، یک نفر از قرّاء، همین دوستانی که مشهد بودند ــ قاریانی که بعضی‌شان بحمدالله در قید حیاتند، بعضی هم به رحمت خدا رفته‌اند ــ اینها می‌آمدند می‌نشستند؛ من میگفتم [دیگران] قرآن را در مجالس مقدّمه‌ی سخنرانی قرار میدهند، من سخنرانی‌ام را مقدّمه‌ی قرآن قرار میدهم؛ سخنرانی میکردم ــ من ایستاده سخنرانی میکردم ــ بعد آنجا صندلی بود، منبر بود، قاری می‌آمد روی آن منبر می‌نشست و تلاوت قرآن میکرد؛ ما آن زمان این کار را میکردیم، حالا نمیدانم چقدر در این جلسات این‌جور کارها ممکن است. به هر حال شیوه‌ای باید انتخاب کرد. این کار شاید به عهده‌ی همین مجموعه‌های قرآنی باشد که ببینند چه کار میشود کرد که وقتی شما تلاوت میکنید، مردم بتوانند مضامین را، مفاهیم را همان جور به دست بیاورند و بفهمند.

یکی از کارهای خیلی خوب، رواج تلاوت و استماع قرآن در همه‌ی مساجد است. بعضی از مساجد این‌جور است که در آن تلاوت میشود. عرض من این است که اگر بتوانیم، هر مسجدی را یک پایگاه قرآن قرار بدهیم؛ یعنی از یک قاری، دو قاری دعوت کنند ــ الحمدلله قاری که خب زیاد است ــ قبل از نماز بیایند آنجا؛ حالا اگر میشود، هر روز این کار را بکنند، که خب یک قدری مشکل است، لااقل هفته‌ای یک بار یک قاری، یک تلاوتگر قرآن بیاید در مسجد و بنشیند و قرآن بخواند، مردم گوش کنند؛حالا احیاناً یا خود او، یا یک نفر در کنار او تفسیر و ترجمه‌ی تفسیریِ کوتاه و مختصری را هم برای فهم مردم بیان کنند. به نظر من اینها خوب است.

یک مقداری بایستی به مسائل مربوط به قرآن اهتمام ورزید. قرآن کتاب زندگی است، کتاب حکمت است، کتاب درس است؛ دیگر در این زمینه ما زیاد صحبت کرده‌ایم، نمیخواهم آنچه را گفته‌ایم مجدّداً تکرار کنم. قرآن برای همه‌ی بخشهای زندگی درس دارد. هر صفحه‌ای از قرآن را که شما نگاه کنید، وقتی دقّت کنیم، تدبّر کنیم، در هر صفحه‌ی قرآن انسان میتواند ده‌ها نکته‌ی اساسی برای زندگی پیدا کند. اینها مسائل مهمّی است. نه فقط مسائل مربوط به عالم آخرت ــ که آنها در قرآن خیلی سنگین و پُررنگ و قوی است ــ حتّی مسائل مربوط به زندگی شخصی ما، زندگی خانوادگی ما، مسئله‌ی حکومت ما، مسئله‌ی ارتباطات بین‌المللی ما، نسبت به همه‌ی اینها و برای همه‌ی اینها در قرآن حکمت هست، تدبیر هست. خب بایستی ما از این استفاده کنیم، از قرآن استفاده کنیم.

بحمدالله جامعه‌ی قرآنی امروز وسیع است. یک روزی بود این حرفها را میزدیم، هیچ زیرساختی برایش وجود نداشت؛ آن روز یک تعداد کمی با قرآن مأنوس بودند و کسانی هم که مثلاً برای مردم نصیحت و صحبت میکردند، در خیلی از بیانات و مانند اینها از قرآن خیلی استفاده نمیشد. امروز بحمدالله زیرساخت خیلی فراوان است؛ قاری قرآن زیاد داریم، حافظ قرآن زیاد داریم، تلاوتگر قرآن زیاد داریم، مستمعین و علاقه‌مندان به قرآن زیاد داریم؛ در مجالس قرآنی شرکت میکنند، انسان میبیند. بنابراین، بایستی روی مسئله‌ی تلاوت قرآن، روی مسئله‌ی آشنایی با قرآن و با مفاهیم قرآن، هر چه ممکن است کار کنیم، و بیشتر کار کنیم؛ این مسئله، مسئله‌ی مهمّی است.

چند نکته برای تلاوتگران عرض میکنم؛ به شما که حالا تلاوت میکنید و مردم استفاده میکنند و این شأن بزرگ را خدای متعال به شما داده، این توفیق بزرگ را پیدا کرده‌اید که میتوانید آورنده‌ی رسالت الهی به مردم باشید و دلهای ما را مخاطب خودتان قرار بدهید، چند نکته را من عرض بکنم. تلاوت باید برای اثرگذاری بر مخاطب باشد که البتّه این شگردهایی دارد که من بعضی از آنها را بعداً عرض میکنم؛ البتّه اغلب شماها هم آشنا هستید؛ «اثرگذاری بر مخاطب»؛ یعنی شما تلاوت را که شروع میکنید، نیّتتان باید این باشد که این تلاوتِ شما در مخاطبِ شما اثر بگذارد. ما دو جور تلاوت داریم: یک جور آن تلاوتی که هدفش اثرگذاری است، یک جور آن تلاوتی که هدفش آوازخوانی است. تعجّب میکنید؟ تعجّب نکنید. حالا شماها الحمدلله چون خودتان همه خوب و پاک و دارای نیّت صادق هستید، ممکن است برایتان تعجّب‌آور باشد؛ امّا نه، کسی که با این قرّاء بیرونی ــ خارج از کشور ما؛ اسم کشور را نمی‌آورم ــ آشنا باشد، میبیند؛ بعضی‌هایشان هستند که وقتی تلاوت میکنند، گویی اصلاً غرضشان این است که لحنها و شیوه‌ها را مدام به رخ مستمع بکشند! مستمع هم حرفه‌ای است، یک عدّه مستمع حرفه‌ای دارند؛ این هیاهوها که می‌شنوید ــ های‌وهوی، فریاد میزنند، آدم هم نمیفهمد چه میگویند! ــ اینها همان حرفه‌ای‌هایند؛ غالباً اینها دنبال این [هستند]. در اجتماعات عمومی که می‌بینید مردم فریاد میکشند، «الله» میگویند، گاهی گریه میکنند، آن تأثیرگذاری است؛ امّا در این مجالس خاصّی که پیدا است مثلاً بیست نفر، پنجاه نفر یا صد نفر هستند که دُوروبَر قاری را گرفته‌اند، سر و صدا میکنند، هیاهو میکنند، اینها از آن موسیقی زیبا و فعّالی که او به کار برده لذّت میبرند؛ شاید اصلاً توجّه به معانی هم نداشته باشند. خود آن قاری هم همین جور است.

من یک مثال بزنم. البتّه دلم نمیخواهد اسم بیاورم؛ یک قاری خیلی خوش‌خوان و خوش‌صدایی، مثلاً فرض کنید محمّد عمران ــ حالا اسم آوردیم ــ خیلی خوش‌صدا است، در موسیقی هم مسلّط است؛ شنیدم که میگفتند مسلّط‌ترین آدم در موسیقی‌های عربی است. او قرآن میخواند؛ سوره‌‌ی یوسف [را چنین خوانده:] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ * الر» بعد «تِلکَ آیاتُ الکِتابِ المُبین». چند آیه که میخواند، برمیگردد [دوباره میخواند:] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ * الر»؛ دنباله‌اش را نمیخواند. بعد دوباره «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌ *‌ الر». من شمردم در این چند دقیقه‌‌ی اوّل شاید حدود هشت نُه مرتبه گفت: بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ *‌ الر؛ خب چرا؟ تکرار آیات خیلی خوب است. وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَى الله‌؛(۹) این را مثلاً فرض کنید قاری میخواند، [تکرارش هم] خیلی خوب [است]؛ همین آیات اوّلی که آقای فردی خواند. من منتظر بودم ایشان آن دو سه آیه‌ی اوّل را تکرار کند. اینها تکرارکردنی است؛ تکرار اینها یک جاهایی خیلی خوب است و واجب و لازم است، یعنی تکرارش همین طور تأثیرگذار است؛ امّا [تکرار] «بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ‌‌ * الر» چه فایده‌ای دارد؟ چه تأثیری در مخاطب دارد؟ جز اینکه [نشان بدهد] شیوه‌های مختلف خواندن را ــ شیوه‌های موسیقایی را ــ او دارد عمل میکند؛ آنها هم گوش میکنند. این خواندن، این تلاوت، تلاوت مطلوب نیست؛ تلاوت باید برای اثرگذاری باشد. البتّه اثرگذاری در درجه‌‌ی اوّل به خود آن خواننده مربوط میشود. آن خواننده اگر چنانچه خودش از تلاوتش متأثّر باشد ــ که انسان میبیند بعضی از خواننده‌های مصری حقیقتاً خودشان از آن تلاوتشان متأثّرند ــ اثرش طبعاً زیادتر است؛ شگردهایی هم دارد که من حالا بعضی را عرض میکنم. [البتّه] غرضی دارم؛ نه اینکه بخواهم آن شگرد را به شما یاد بدهم؛ شما خودتان بهتر از من بلدید؛ مقصودی دارم از این کار.

یکی از شگردها استفاده‌‌ی از اختلاف قرائت است. اختلاف قرائت را بعضی‌ها [فقط] برای خودنمایی میخوانند، یعنی واقعاً هیچ فایده‌ای ندارد؛ قرائتهای شاذ و ضعیف، قرائتهای مهجور. گاهی اوقات یک آیه را مثلاً فرض کنید که در پنج شش قرائت به شکل مختلف تکرار میکنند، هیچ فایده‌ای هم ندارد. این‌جور اختلاف قرائت خواندن خیلی مطلوب نیست، بنده هیچ توصیه نمیکنم؛ با اینکه بعضی از اختلاف قرائتها خیلی خوب است، که حالا من نمونه‌هایی‌اش را عرض میکنم. بعضی از اختلاف قرائتها خیلی خوب است، امّا یک جاهایی هست که اختلاف قرائت ــ که موجب تکرار میشود ــ هیچ فایده‌ای برای اثرگذاری ندارد؛ هیچ؛ گاهی اوقات حتّی یک مقداری ذهن را دور هم میکند، متوجّه یک چیزهای دیگر میکند؛ امّا یک جاهایی خیلی خوب است. من دو سه نمونه را ذکر بکنم: یکی این تلاوت عبدالباسط است در سوره‌‌ی یوسف، هَیتَ لَک، که همین طور پشت سر هم تکرار میکند، یعنی منتظر نمیماند که آیه را تمام کند بعد تکرار کند. وَ قالَت هَیتَ لَک، وَ قالَت هِئتَ لَک، وَ قالَت هِئتُ لَک؛‌(۱۰) همین طور مدام تکرار میکند. او میخواهد اهمّیّت موقعیّت را نشان بدهد؛ اهمّیّت را میخواهد نشان بدهد. اگر همین طوری بخواند و عبور کند، یک چنین موقعیّت مهمّی مورد توجّه مستمع قرار نمیگیرد. یک جوانی در یک اتاق خلوتی و یک زنِ آن‌چنانی‌ای با این اصرار متوجّه او است و او امتناع میکند. این اهمّیّت این مسئله است؛ یعنی میخواهد موقعیّت را آن‌چنان مشخّص کند در ذهن مخاطب که کأنّه دارد در مقابل چشم او اتّفاق می‌افتد، لذاست که تکرار میکند. این‌جور تکرار هم در تلاوتهای قرّاء خوب برجسته‌ی عرب کم است که همین‌طور بلافاصله پشت سر هم تکرار کند. این یک نمونه است. اینها خوب است؛ اینها را اگر چنانچه دوستان تمرین کنند و این‌جور عمل کنند و اگر چنانچه مثلاً یک جایی اختلاف قرائتی وجود دارد، این را بیان کنند، به نظر میرسد خیلی خوب است. حالا مثلاً در آن «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»،(۱۱) قرائت وَرش «آل یاسین» است. «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین»؛ تنها وَرش اینجا «آل یاسین» خوانده؛ بقیّه همه «اِل یاسین» خوانده‌اند. مثلاً تکرارش بد نیست؛ «سَلامٌ عَلیٰ اِل یاسین»، «سَلامٌ عَلیٰ آلِ یاسین».

یک نمونه‌ی جالب دیگری که خیلی برای من شیرین و جذّاب بود، تلاوت شیخ مصطفیٰ اسماعیل است در سوره‌ی نمل که وقتی حضرت میفرماید که «اَیُّکُم یَأتینی بِعَرشِها»،(۱۲) اینجا «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنّ»؛ این [اختلاف قرائت] خودش را نشان میدهد. ضمناً جن تحت فرمان حضرت سلیمان بودند، امّا دلشان با حضرت سلیمان نبوده که «تَبَیَّنَتِ الجِنُّ اَن لَو کانوا یَعلَمونَ الغَیبَ ما لَبِثوا فِی العَذابِ المُهین»(۱۳) ــ که در سوره‌ی [سبأ است] ــ این نشان‌دهنده‌ی این است که اینها تحت فرمان بودند، اینها مجبور بودند، حضرت تسخیر کرده بود اینها را، امّا دلشان با حضرت نبوده. حالا اینجا [که میفرماید] «قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک»،(۱۴) شیخ مصطفیٰ اسماعیل چه کار میکند؟ اوّل همین را میخواند: قالَ عِفریتٌ مِنَ الجِنِّ اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن تَقومَ مِن مَقامِک؛ [بعد] «اَنَا آتیکَ بِه» را با قرائت وَرش [میخواند]؛ یعنی تکرار مطلب به صورت قرائت وَرش؛ چرا؟ برای خاطر اینکه قرائت وَرش در اینجا آن غرور این عفریت را بیشتر نشان میدهد. ببینید، این [نحوه‌ی خواندن] خودش را دارد نشان میدهد؛ به همین جهت تکرار میکند. به نظر من مصطفیٰ اسماعیل ــ با آن شناختی که آدم از این قاری بزرگ و برجسته دارد ــ تعمّداً این قرائت را اینجا بلافاصله تکرار میکند؛ یعنی نمیگذارد آیه تمام بشود، بعد شروع کند؛ همان جا بعد از «اَنَا آتیک» که قرائت معروف حفص از عاصم است، قرائت وَرش را تکرار میکند برای اینکه نشان بدهد دارد از خودش تعریف میکند.

بعد، آن «اَلَّذی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتاب» میزند توی دهن این؛ آن هم میگوید «اَنَا آتیکَ بِهِ قَبلَ اَن یَرتَدَّ اِلَیکَ طَرفُک».(۱۵) اینجا هم [شیخ مصطفیٰ اسماعیل] همین کار را میکند، اینجا هم همین جور [میخواند]؛ یعنی در واقع یک حرکت غرورآمیز غلط «عِفریتٌ مِنَ الجِنّ» را یک بنده‌ی خالص مؤمن از اصحاب حضرت سلیمان، به او جواب میدهد و در واقع توی دهن او میزند. ببینید، این استفاده‌ی از اختلاف قرائت به این شکل، کاملاً چیز خوبی است؛ امّا اگر چنانچه بدون این جهات، بدون این دقّتها و توجّهات، اختلاف قرائت انجام بگیرد، حالا در یک حدّ رقیقی، به نظر بنده اشکال ندارد. میدانید چون وَرش ساکن مصر بوده و در واقع میراث مصری‌ها همین قرائت وَرش است از نافع، لذاست که اهمّیّت میدهند. حتماً شنیده‌اید که آنجا حتّی ترتیلهایی دارند صرفاً با قرائت وَرش؛ از اوّل تا آخر، فقط قرائت وَرش است. در مصر و بعضی از کشورهای شمال آفریقا که غربِ دنیای اسلام میشود، قرائت وَرش از نافع [رایج] است. قرائت حمزه هم به خاطر همزه‌ی بعد از حرف ساکن که یک سَکتی در آن ایجاد میکند، یک زیبایی‌ای دارد که آن هم در مواردی اشکال ندارد؛ امّا افراط کردن در بیان این قرائتهای مختلف و توسّل به انواع و اقسام حرفهای آنها و بخصوص بعضی از این اِماله‌های عجیب و غریبی که انجام میدهند که واقعاً آدم نمیتواند درست هضم کند که این چرا این‌جور است، [درست نیست.] گمان هم نمیکنم امروز در دنیای عرب هیچ عربی این‌جور اِماله‌ی در بیان داشته باشد؛ حالا شاید آن روزی که مثلاً جناب حمزه ــ یکی از قرّاء سبعه ــ این‌جور چیزی را بیان کرده، آن روز [رایج] بوده، امّا گمان نمیکنم امروز در دنیای عرب ــ یعنی من تا حالا نشنیده‌ام و ندیده‌ام ــ این‌جور حرف بزنند یا کسره‌ها را این‌جور اِماله کنند. علی‌ایّ‌حال، این در مورد این معنا.

یک نکته‌ی دیگر هم در واقع یک شگرد است دیگر، در واقع در مورد قطع‌ووصل‌ها است. یکی از قرّاء محترمی که امروز اینجا تلاوت کردند، خیلی خوب بود از این جهت؛ یعنی تقریباً اغلبِ آقایانی که امروز تلاوت کردند، بخصوص یکی‌شان، خیلی خوب مواردی را قطع میکردند که مستمع دلش متوجّه آنجا بشود. گاهی اوقات هست که قطعِ مطلب در آیه‌ی قرآن موجب این میشود که مطلب در ذهن جا بگیرد، گاهی اوقات موجب این میشود که اهمّیّت مطلب و خصوصیّت و نکته‌ای که در مطلب هست نشان داده بشود؛ گاهی هم این‌جوری است که البتّه اینها را باید مثال زد تا درست روشن بشود که مقصود چیست که حالا مجال نیست، خیلی‌هایش را هم من یادم نیست. حالا آنچه مثلاً در ذهنم هست، باز تلاوت مصطفیٰ اسماعیل است در سوره‌ی قصص: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ.(۱۶) خب این را ما اگر بخواهیم بخوانیم چه‌جوری میخوانیم؟ ما همین‌جوری میخوانیم: فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی عَلَی استِحیاءٍ؛ یکی از آن دو دختر آمد، با حیا حرکت میکرد؛ خیلی خب، این خواندنِ عادّی است. مصطفیٰ اسماعیل این‌جوری نمیخوانَد؛ او میگوید «فَجائَتهُ اِحداهُما تَمشی»، «عَلَی استِحیاءٍ» را نمیگوید؛ یک فاصله‌ای میکند، بعد میگوید «عَلَی استِحیاءٍ»؛ چرا؟ برای اینکه این حیا کردنِ دختر معنا دارد. خب این همان دختری است که نیم ساعت قبل از این یا یک ساعت قبل از این، پهلوی همین جوان بوده و گوسفندانش را آب داده و رفته؛ حالا چرا خجالت میکشد، [ولی] آن‌وقت خجالت نمیکشید؟ [چون] اینجا رفته‌اند پیش پدر صحبت کرده‌اند و از این جوان تعریف کرده‌اند، یک گفتگویی داخل خانه شده راجع به این جوان، لذاست که این دختر حالت حیا دارد وقتی که می‌آید؛ «عَلَی استِحیاءٍ». این را میخواهد مشخّص کند، میخواهد این را برجسته کند؛ لذاست «تَمشی» را میگوید، «عَلَی استِحیاءٍ» را جدا میکند، جدا میگوید. از این قبیل هست؛ اگر چنانچه توجّه به اینها باشد، به نظر بنده خیلی خوب است. یا تکرار بعضی از آیات یا تکرار بعضی از جملات یا ارتفاع و انخفاض صوت ــ بالا رفتن و پایین آمدن صوت ــ در بعضی از جاها، اینها همه شگردهای مهمّی است که کمک میکند به تأثیرگذاری قرآن در دلها.

به هر حال، کار شما کار مهمّی است، کار بزرگی است، کار برجسته‌ای است، کار فنّی‌ای است، هنر مرکّبی است. این کاری که شماها میکنید یک هنر است؛ تلاوت قرآن یک هنر بزرگ و مرکّب است؛ یعنی ترکیب است از آهنگ و خصوصیّات گوناگونی که در تلاوت مورد توجّه است برای اینکه انسان بتواند اثر بگذارد. فقط توجّه داشته باشید که تلاوت را برای نوع لحن انجام ندهید؛ تلاوت را با هر لحنی که میخوانید، به قصد تأثیرگذاری در طرف مقابل انجام بدهید؛ یعنی نیّت و هدف این باشد، نه مثل بعضی از همین خواننده‌های معروف عرب؛ حالا من از مصطفیٰ اسماعیل تعریف کردم، امّا ایشان هم گاهی اوقات همین جور است؛ یک وقتهایی جوری میخوانَد که آدم احساس میکند گویا میخواهد لحن را و کیفیّت خواندن را به رخ مخاطب بکشد و تحت تأثیر قرار بدهد، لکن در موارد زیادی هم تلاوت او تلاوت تأثیرگذار معنوی است.

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال به همه‌ی شما توفیق بدهد، به همه‌ی ما توفیق بدهد با قرآن بیشتر مأنوس بشویم، با قرآن بیشتر آشنا بشویم، بتوانیم ان‌شاءالله وظیفه‌ی خودمان را در این بخش از مسائل قرآنی عمل کنیم. بخش مهم، عمل به قرآن است که آن یک باب دیگری است و مقوله‌ی بسیار وسیعی است؛ در بخش مربوط به تلاوت و احترام به قرآن، این خصوصیّات را عرض کردیم. امیدواریم ان‌شاءالله خداوند شماها را موّفق بدارد.

پروردگارا! به حقّ محمّد و آل محمّد ما را با قرآن محشور کن؛ ما را با قرآن زنده بدار؛ با قرآن در قبر و قیامت محشور بفرما؛ بیشترین بهره‌ی قرآنی را برای ما مقدّر بفرما؛ جامعه‌ی ما را جامعه‌ی قرآنی قرار بده؛ کسانی که به ما قرآن تعلیم کردند، کسانی که تجوید یادمان دادند، کسانی که رموز قرآنی را به ما تعلیم کردند، پروردگارا!  آنها را مشمول لطف و رحمت و مغفرت خودت قرار بده؛ اساتید قرآنی ما را خداوند ان‌شاءالله با اولیائش محشور کند.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
 
 
 
 در ابتدای این دیدار ــ که در اوّلین روز ماه رمضان ۱۴۴۴ برگزار شد ــ تعدادی از قاریان و گروه‌های همخوانی به تلاوت آیاتی از قرآن کریم و نغمات قرآنی پرداختند.
 آقای مجید یراقبافان (مجری برنامه)
 آقای سیّد طه حسینی، از اهالی روستای چارک خور موج
 سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۲۱
 از جمله، سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۸۲؛ «آیا در [معانى] قرآن نمیاندیشند؟ ...»
 سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۲۰۴
 در قاهره
 نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۸؛ «قرآن داراى ظاهرى زیبا و باطنى ژرف و ناپیدا است.»
 سوره‌ی فصلت، بخشی از آیه‌ی ۳۳؛ «و کیست خوش‌گفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید ...؟»
(۱۰ سوره‌ی یوسف، بخشی از آیه‌ی ۲۳
(۱۱ سوره‌ی صافات، آیه‌ی ۱۳۰؛ «درود بر پیروان الیاس.»
(۱۲ سوره‌ی نمل، بخشی از آیه‌ی ۳۸؛ «... کدام یک از شما تخت او را براى من میآورد؟ ...»
(۱۳ سوره‌ی سبأ، بخشی از آیه‌ی ۱۴؛ «... براى جنّیان روشن گردید که اگر غیب مىدانستند، در آن عذاب خفّت‌آور [باقى] نمىماندند. ...»
(۱۴ سوره‌ی نمل، بخشی از آیه‌ی ۳۹؛ «عفریتى از جن گفت "من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزى براى تو میآورم." ...»
(۱۵ سوره‌ی نمل، بخشی از آیه‌ی ۴۰؛ «کسى که نزد او دانشى از کتاب [الهى] بود، گفت "من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنى برایت میآورم." ...»
(۱۶ سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «پس یکى از آن دو زن ــ در حالى که به آزرم گام برمیداشت ــ نزد وى آمد. ...»
۰

امام خامنه‌ای: منظور دشمن از دگرگونی، تغییر هویت جمهوری اسلامی است

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات

امام خامنه‌ای: منظور دشمن از دگرگونی، تغییر هویت جمهوری اسلامی است

امام خامنه‌ای: منظور دشمن از دگرگونی، تغییر هویت جمهوری اسلامی است

سم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین ارواحنا له الفداء.

اوّلاً از پروردگار بزرگ سپاسگزاریم که بعد از یک محرومیّت چندساله این توفیق را مجدّداً عنایت کرد که در خدمت مردم عزیز این شهر و زوّار محترم که از نقاط مختلف کشور به اینجا تشریف آورده‌اند باشیم. تحقیقاً اینجا برترین و بهترین نقطه‌ی کشور عزیز و پهناور ما است و خدا را سپاسگزارم که در این مرکز مهم و پایگاه معنویّت و محلّ تنزّل ملائکه‌ی الهی با شما مردم عزیزمان، مردم مؤمن و پُرانگیزه، مجاور و زوّار ملاقات میکنم.

این دو سه سال یک ابتلاء عمومی‌ای وجود داشت که بحمدالله تا حدود قابل توجّهی، تا حدود زیادی مهار شده است. من همین جا وظیفه‌ی خودم میدانم که از همه‌ی کسانی که در مهار این بلیّه‌ی عمومی و بیماری عام تلاش کردند صمیمانه تشکّر کنم؛ از محقّقانی که در آزمایشگاه‌های مختلف کشور این ویروس منحوس را شناسایی کردند و برای آن، واکسن تهیّه کردند، تا کسانی که در مراکز دارویی و بهداشتی کشور این واکسن را تولید کردند و تکثیر کردند، تا پزشکان و پرستارانی که به رساندن این واکسن به مردممان و علاقه‌مندان به تزریق واکسن کمک کردند و تلاش کردند، یا از بیمارانشان پذیرایی کردند، تا آن کسانی که به صورت داوطلب در کنار پزشک و پرستار به بیماران کمک کردند، تا آن کسانی که در تهیّه‌ی لوازم مصونیّت از بیماری مثل واکسن، مثل امکاناتی که لازم بود تولید بشود، همراهی کردند، کمک کردند، لازم است از همه‌ی اینها تشکّر کنم. و دعا کنیم خدای متعال این بلیّه را از سر ملّت عزیزمان و ملّتهای مسلمان و همه‌‌ی مردم عالم ان‌شاءالله مرتفع کند. اگر ان‌شاءالله برادران و خواهران عزیز این همهمه را یک‌خرده کاهش بدهند، من مطلبی را که آماده کرده‌ام تا به شما عرض بکنم، عرض خواهم کرد. حالا برای اینکه کمکی بشود به فرو نشاندن این همهمه‌ی موجود در فضا، یک صلوات بلند بفرستید.

موضوعی که برای بحث امروز انتخاب کرده‌ام، از دعای اوّل سال گرفته شده است. در دعای تحویل سال میخوانیم: یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوالِ حَوِّل حالَنا اِلىٰ اَحسَنِ الحال.(۲) بحث امروز من عبارت است از تحوّل، یعنی تغییر حال، تغییر وضع. البتّه از خدا باید خواست، لکن باید تلاش کرد. دعا و تضرّع و طلب از خدای متعال غالباً آن وقتی اجابت میشود که انسان در راه آنچه از خدا خواسته است قدم بردارد. برای شفای بیماری‌تان دعا میکنید لکن به پزشک هم مراجعه میکنید، و خدای متعال دعای شما را اجابت میکند. ما تحوّل را از خدا میخواهیم، لکن بایستی خودمان هم تلاش کنیم؛ تلاش ما است که موجب میشود خدای متعال تفضّلاتش را شامل حال ما بکند و این مطلوب را برآورده کند.

من در گذشته چند بار در سخنرانی‌های عمومی راجع به تحوّل در جامعه، در نظام، در کشور صحبت کرده‌ام؛ امروز یک مقدار با خصوصیّات بیشتری در این زمینه صحبت میکنم؛ این لازمه‌ی اهمّیّت مسئله است. ببینید، مسائل اساسی باید با افکار عمومی مطرح بشود، افکار عمومی با نیازهای اساسی آشنا بشوند؛ [این‌گونه] اندیشه‌ها فعّال خواهد شد. اندیشه‌های نو، جوانهای صاحب فکر درباره‌ی مسائل مهمّی که با افکار عمومی مطرح میشود، فعّال میشوند، آن را به نصاب لازم میرسانند؛ لذا مسائل مهم را، از جمله همین مسئله‌ی تحوّل را مطرح میکنیم. اگر افکار عمومی استقبال نکند از یک فکر، این فکر به عمل و تحقّق نمیرسد؛ صرفاً یک امواجی در فضا خواهد بود، یک چیزی انسان میگوید، بعد هم فراموش میشود؛ یا چند سطر بر روی کاغذ [خواهد بود]. برای اینکه خواستهها و مطالبات بزرگ تحقّق پیدا بکند، باید با مردم، با صاحبان فکر، با افکار عمومی مردم مطرح بشود. خب، من حالا امروز این مسئله را مطرح میکنم و بعضی از زوایای این مسئله را بحث میکنم، [منتها] ادامه‌ی بحث و دنباله‌ی بحث به عهده‌ی شما است؛ به عهده‌ی شما جوانها است، به عهده‌ی شما صاحبان فکر است، به عهده‌ی شما دانشجویان و دانشگاهیان است؛ باید بنشینید بحث کنید.
۰

نماهنگ | نوگلان ایران

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب نماز نمآهنگ مراسمات

نماهنگ | نوگلان ایران

نماهنگ | نوگلان ایران

نماهنگ عیدانه KHAMENEI.IR از لحظات ماندگار و دیده‌نشده مراسم جشن تکلیف دختران در حضور رهبر انقلاب برای نخستین‌بار منتشر میشود.

۰

حادثه۱۹بهمن۵۷پیش‌درآمدمؤثری برای پیروزی انقلاب اسلامی بود/ارتش از روزهای اول،انقلابی‌تر وآماده‌تراست

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب مراسمات

حادثه۱۹بهمن۵۷پیش‌درآمدمؤثری برای پیروزی انقلاب اسلامی بود/ارتش از روزهای اول،انقلابی‌تر وآماده‌تراست

امام خامنه‌ای: حادثه ۱۹ بهمن ۵۷ پیش‌درآمد مؤثری برای پیروزی انقلاب اسلامی بود/ ارتش به مراتب از آن روزهای اول، انقلابی‌تر و آماده‌تر است

همزمان با سالروز حادثه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ و بیعت تاریخی از جمعی از همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) امروز صدها تن از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با فرمانده کل قوا دیدار کردند.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، با تجلیل از ارتش مؤمن، انقلابی، عزیز، مردمی و پیش‌برنده کارهای بزرگ و شگفت‌آور، حادثه ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ را عاملی مهم و موج‌آفرین در پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن آن سال و همچنان پیشقراول و روحیه بخش در ۲۲ بهمن‌های سالهای پس از انقلاب دانستند و با تبیین هدف اصلی دشمن برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی و از بین بردن آن از طریق ایجاد اختلاف و بی اعتمادی ، تأکید کردند: مهمترین وظیفه در مقابل این نقشه پلید، حفظ راهبرد وحدت است و به توفیق الهی ۲۲ بهمن امسال مظهر اتحاد و اعتماد ملی خواهد شد و مردم این پیام را به طور صریح به همه بدخواهان خواهند رساند که تلاش آنها برای ایجاد بی‌اعتمادی و از بین بردن اتحاد ملی، خنثی شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حادثه ۱۹ بهمن را همچنان پیش‌درآمدی اثرگذار و روحیه‌بخش به مردم برای روز ۲۲ بهمن و نشان دادن عظمت و عزت ملت ایران خواندند و گفتند: ۲۲ بهمن، اوج قله حرکت پر افتخار ملت ایران و یادآور پر شکوه‌ترین روز تاریخ ملت ایران است چرا که مردم در این روز عزت، عظمت و قدرت خود را به دست آوردند.


ایشان با تأکید بر اینکه ۲۲ بهمن همچنانکه تا کنون زنده نگه داشته شده، باید در آینده نیز زنده نگه داشته شود، افزودند: انقلابِ زنده، انقلابی است که پیرایه‌ها و آرایش‌های خود را زنده نگه دارد و در هر دوره، با شناخت نیازها و خطرات، آن نیازها را برطرف و خطرات را خنثی کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علت شکست یا بازگشت دیکتاتوری‌های سخت و تلخ در انقلاب‌های بزرگ جهان مانند انقلاب فرانسه و شوروی را غفلت از نیازها و خطرات اصلی و مشغول شدن به مسائل و دعواهای شخصی دانستند و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی خود را از این آفات مصون نگه داشت. البته ما هم مشکلاتی داشتیم و همت‌ها و تشخیص‌ها در دولت‌های مختلف یکسان نبود اما حرکت کلی، حرکت به سمت قله، و پیشرفت مادی و معنوی بود.

ایشان با اشاره به ابتکار، پیشرفت، دست پُر و منطق قوی ملت ایران در عرصه‌های گوناگون، به حضور برجسته جوانان دهه هشتادی در مراسم اعتکاف امسال به عنوان نمونه‌ای از رشد ملی پرداختند و گفتند: دیدید که چقدر راجع به دهه هشتادی‌ها لطیفه‌های مسخره‌آمیز تولید کردند اما در آمارها و گزارش‌های اعتکاف امسال بیان شد که جمع زیادی از آنها، دهه هشتادی‌ها بودند.

رهبر انقلاب لازمه حیات و پویایی انقلاب را توجه به رفع نیازها دانستند و با تمرکز و تأکید بر یک نیاز اساسی و مهم یعنی «اتحاد ملی» گفتند: اتحاد ملی نقش بسیار مهمی در پیروزی و پیشرفت انقلاب داشت و سدّ و دیواره‌ای محکم و سر به فلک کشیده در برابر دشمن است که باید امروز هر چه ممکن است این وحدت افزایش پیدا کند.

ایشان، نقشه و هدف واضح دشمن علیه نظام اسلامی را به زانو درآوردن انقلاب خواندند و گفتند: البته آنها خلاف این را می‌گویند همچنانکه حدود ۱۵ سال قبل رئیس‌جمهور وقت آمریکا صریحاً در نامه‌ای به من نوشت که ما قصد تغییر نظام شما را نداریم ولی ما همان زمان گزارش‌هایی داشتیم که در مراکز خود در حال طراحی برای از بین بردن جمهوری اسلامی بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان علت تلاش‌های بدخواهان برای از بین بردن جمهوری اسلامی گفتند: جمهوری اسلامی، این منطقه مهم، راهبردی و پُر منفعت را از دست آنها خارج کرده و علاوه بر آن، ندای استقلال و باج ندادن را نه فقط به عنوان یک مسئله سیاسی بلکه به عنوان یک باور و ایمان دینی بلند کرده است.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است برخی کشورهای دیگر نیز خواهان سیاست استقلال از آمریکا باشند اما این سیاست با داد و ستد، گفتگو، نشستن پشت میز مذاکره و احیاناً پرداخت زیر میزی به افراد مؤثر عوض می‌شود همچنانکه نمونه‌های آن را در دنیا می‌بینید اما استقلال و باج ندادن جمهوری اسلامی، برخاسته از ایمان و تأکید قرآن به اعتماد نکردن به مستکبران، و غیرقابل خرید و فروش است و کسی که حاضر به عبور از این عقیده ایمانی باشد صلاحیت اشتغال در نظام جمهوری اسلامی را از دست می‌دهد.

ایشان پس از برشمردن هدف دشمن یعنی به زانو درآوردن جمهوری اسلامی و بیان علت دشمنی‌ها، به تبیین راهبرد تحقق این هدف پرداختند و گفتند: راهبرد آنها «ایجاد اختلاف» است زیرا در این صورت ، امید به آینده از بین خواهد رفت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: ایجاد بدبینی میان دسته‌جات سیاسی ، بی‌اعتمادی مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به حکومت، و ایجاد بدبینی بین سازمانها، جزو راهبردهای تحقق اهداف بدخواهان ایران است.

ایشان خاطرنشان کردند: اختلاف‌هایی قهراً وجود دارد اما نباید آنها را به گسل تبدیل کرد؛ همچنانکه یک وقت مسئله زن را مطرح می‌کنند یک وقت مسئله شیعه و سنی، و زمان دیگر مسئله اختلاف نسلی را.

رهبر انقلاب مهمترین تاکتیک برای گسترش اختلاف را دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی دانستند و تأکید کردند: وقتی دشمن، وحدت ملی را آماج حملات خود قرار داده باید با حفظ این اتحاد و وحدت، نگذاریم در خواسته پلید خود پیروز شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ۲۲ بهمن امسال را مظهر اتحاد ملی خواندند و گفتند: به توفیق الهی ۲۲ بهمن امسال مظهر حضور، عزت، اعتماد مردم به یکدیگر و اتحاد ملی است.

ایشان تأکید کردند: توصیه من به آحاد مردم عزیزمان این است که سعی کنند این راهپیمایی و روز بزرگ و حرکت با شکوه را مظهر اتحاد و اعتماد ملی قرار دهند و این پیام را به صراحت به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی خنثی شده است و نمی‌توانند مردم را از یکدیگر و از نظام جدا و نظام را به مردم بدبین کنند یا گروههای مختلف مردم را به جنگ با یکدیگر بکشانند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اختلاف نظر و اختلاف سیاسی به طور طبیعی اشکالی ندارد، افزودند: اما این اختلافها نباید به زد و خورد و تهمت زنی و افترا به یکدیگر منتهی شود و در مقابل راهبرد دشمن، همه باید راهبرد وحدت را اتخاذ کنیم.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در بخش دیگری از سخنانشان، حادثه ۱۹ بهمن ۵۷ را مقدمه‌ای مؤثر و موج‌آفرین در پیروزی انقلاب دانستند و گفتند: انتشار تصویر بیعت همافران با امام بزرگوار درآن روز، تغییری اساسی در اوضاع ایجاد کرد چرا که تنها ابزار رژیم حقیر و ظالم پهلوی برای سرکوب مردم، ارتش بود اما مردم و انقلابیون با دیدن هم‌جهتیِ ارتش با انقلاب روحیه گرفتند و در مقابل سران رژیم و پشتیبانان آمریکایی آن، شکست روحی مهمی خوردند.

ایشان مهمترین پیام ۱۹ بهمن ۵۷ را نشان دادن ترکیب ارتش آینده انقلاب خواندند و گفتند: حضور همافران در مدرسه علوی که هر روز هزاران نفر از مردم برای بیعت با امام به آنجا می‌آمدند، نشان داد که ارتش آینده، ارتشی مردمی، انقلابی، مؤمن، مقیّد به نظم و خطرپذیر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: خطرپذیری جوانان ارتشی در مقابل متجاوزان آن روز یعنی رژیم آمریکا و عوامل پهلوی، آن هم در شرایطی که هنوز سرنوشت انقلاب معلوم نبود، در سالهای متمادی پس از انقلاب نیز ادامه یافت و ارتش در مقابل همه متجاوزان سینه سپر کرد.

ایشان، تصویر امام در روز ۱۹ بهمن را تصویر و مظهر قدرت، عزت، ایمان تزلزل‌ناپذیر، مستحکم همچون قله دماوند و در عین حال همراه با نگاه مهربانانه و پدرانه به جوانهای متعلق به ارتشِ دوران پادشاهی دانستند و خاطرنشان کردند: ارتش در کنار مردم ایستاد و انقلابی ماند که این انقلابی بودن مسئله مهمی است زیرا بعضی‌ها انقلابی می‌شوند ولی انقلابی نمی‌مانند اما ارتش جمهوری اسلامی امروز به مراتب انقلابی‌تر، مؤمن‌تر و خالص‌تر از روزهای اول است و هر جا لازم بوده با جوانمردی و از خودگذشتگی در کنار مردم نقش‌آفرینی، و برای دفاع از کشور ایستادگی کرده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقایسه ارتش امروز با ارتش دوران پهلوی را نشان‌دهنده قدرت و توانایی انقلاب برای تحقق کارهای بزرگ خواندند و با برشمردن نمونه‌هایی همچون متلاشی شدن چند ساعته ارتش پر طمطراق و پر ادعای رضاخانی در مقابل تهاجم شهریور ۱۳۲۰، یا همدستی ارتش محمدرضا با جاسوس‌های آمریکایی و انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی و مردم گفتند: ارتش در آن دوره به حدی بی‌هویت، توسری خور و زیر یوغ بیگانگان بود که یک تیمسار ارتش جرأت حرف زدن در مقابل یک افسر جزء آمریکایی را نداشت.

ایشان ارتش امروز را نماد استقلال و استحکام، و مورد اعتماد و عزیز در بین مردم و مسئولان خواندند و افزودند: امروز ارتش با مردم و در کنار مردم و جزو مردم است و اگر در گذشته حتی حق دست زدن به قطعه هواپیمای خریداری شده از آمریکایی‌ها را نداشت امروز با وجود تحریم، خودش سازنده و مبتکر هواپیما و رقم زننده کارهای شگفت‌آورو بزرگ و عزت‌آفرین برای مردم است که نمونه آن دیروز نمایش داده شد.

رهبر انقلاب، نتیجه معنوی این تلاشها را دستیابی به بالاترین ارزش یعنی محبوب شدن نزد پروردگار دانستند و خطاب به ارتشیان گفتند: عزیزان افتخار کنید که جزو ارتش جمهوری اسلامی هستید. هم ملت و هم مسئولان قدر ارتش را می‌دانند و شما نیز با تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف سازمان، قدردان خود باشید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان با ابراز همدردی با مردم مصیبت‌زده از زلزله اخیر در سوریه و ترکیه و طلب رحمت برای جان‌باختگان، گفتند: مسئولان کشور ما نیز بحمدالله کمک‌هایی کرده و باز هم خواهند کرد.

در ابتدای این دیدار، امیر سرتیپ خلبان واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش، گزارشی از تولیدات امیدآفرین و اقدمات اثربخش این نیرو در بخش‌های مختلف علمی و دانش‌بنیان، ساخت تجهیزات، آمادگی‌های رزمی، آموزش، سازندگی و امداد بیان کرد.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* حادثه ۱۹ بهمن ۵۷ یک پیش‌درآمد موثری بود برای پیروزی نهضت، برای پدیدآمدن عملی و واقعی انقلاب. این حادثه صرفاً این نبود که حالا یک جمعی جوان مثلاً از نیروی هوایی بیایند به رهبر انقلاب مهم آن روز سلام بدهند. نه، این یک حرکتی بود که در خود پیروزی انقلاب اثر داشت. چرا؟ چون موج‌آفرینی کرد. این حرکت موج‌آفرینی کرد. علت موج‌آفرینی‌اش هم انعکاس سریع آن بود. به فاصله‌ی دو سه ساعت، سه چهار ساعت بعد از آن که این حادثه اتفاق افتاد، روزنامه‌ِی عصر آن روز تهران تصویر حادثه را منتشر کرد و یکباره اوضاع مبالغ زیادی تغییر پیدا کرد. از طرفی مردم روحیه گرفتند، احساس کردند که ارتش در مقابلشان نیست. چون تنها ابزار رژیم حقیر و ظالم پهلوی فقط همین بود دیگر که به وسیله‌ی ارتش مردم را سرکوب کنند. مردم دیدند نه، ارتش در جهت آنها، در جهت مردم است، در جهت انقلاب است. روحیه گرفتند. در طرف مقابل روحیه‌ها باخته شد.

* در هنگام حادثه ۱۹ بهمن هیچ روشن نبود که نتیجه چه خواهد شد؛‌ ممکن بود تا یک ماه دیگر دو ماه دیگر قضایا طول بکشد پدر اینها را درمی‌آوردند در آن صورت. این جوانان نیروی هوایی ارتش نمیدانستند چه اتفاقی بناست بیفتد، خطرپذیری کردند، شجاعت به خرج دادند آمدند. این نشان داد که ارتش آینده خطرپذیر است و ارتش خطرپذیری کرد انصافاً در طول این سالهای متمادی. اینها نشان دادند که ارتش مشت گره کرده‌ای است در مقابل متجاوز. متجاوز آن روز البته عوامل آمریکا بودند و عوامل حکومت پهلوی بودند بعدها متجاوزین دیگری هم پیدا شدند ارتش در مقابل همه‌ی اینها سینه سپر کرد.

آن تصویری که از آن روز در روزنامه‌ها منتشر شد و همه دیدند در طول این سالهای متمادی آن تصویر را، امام، آنجا، مظهر قدرت، مظهر عزّت، مظهر ایمان تزلزل‌ناپذیر کاملاً پیداست، مثل یک کوه، مثل قله‌ی دماوند این امام است آنجا. همین انسان بزرگ و با عزّت و با اقتدار نگاهش به این جوانهای متعلق به ارتش دوران پادشاهی است؛ آن نگاه مهربانانه و پدرانه دارد نگاه میکند به آن. آن روز هنوز اینها جزو ارتش بودند دیگر، ارتش پهلوی. امام نگاهش به این جوانها نگاه پدرانه است، همراه با عطوفت کامل، همراه با اعتماد کامل. آن روز یک نفر حتی تصور نکرد که ممکن است که در این جمع کسی باشد که یک سوءِ نیتی داشته باشد نه،‌ اعتماد کامل، اطمینان کامل امام با اینها نگاه کرد از اینها به شکلی سان دید و با اینها حرف زد. خب، این یک الگوی ارتش جدید شد یعنی معلوم شد که ارتش جدید اینجوری تشکیل خواهد شد.

ارتش بنا بود کنار مردم بایستد و ایستاد و انقلابی ماند. یکی از چیزهای مهمی که بنده همیشه روی آن تکیه میکنم انقلابی ماندن است؛ بعضی‌ها انقلابی‌اند ولی انقلابی نمی‌مانند. انقلابی میشوند ولی انقلابی نمی‌مانند. ارتش انقلابی ماند. من به شما عرض کنم من از روز اول در ارتش بودم، اول انقلاب تقریباً از همان روزهای اول انقلاب من در ارتش بودم در بخشهای مختلف ارتش رفت و آمد داشتم با همه ارتباط داشتم. امروز ارتش ما ــ ارتش جمهوری اسلامی ــ به مراتب از آن روزهای اول انقلابی‌تر است، از روزهای هیجان مؤمن‌تر است، معتقدتر است، آماده‌تر است.

* مقایسه‌ی ارتش جمهوری اسلامی با ارتش دوران پهلوی یکی از معرفه‌های حقیقت و هویت انقلاب ماست.
ارتش پیش از انقلاب، ارتش دوران پهلوی خب پرطمطراق بود. حالا شماها اغلب‌تان یادتان نیست، حالا شاید بعضی‌ها دیده‌اید آن روزها را؛ یک چیز پرطمطراق و پر خرج پر ادعایی بود ارتش. اما همین ارتش پر ادعا در قضیه‌ی شهریور ۱۳۲۰ که کشور مورد تهاجم قرار گرفت چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند، اصلاً متلاشی شد. ارتش متلاشی شد با آن همه طمطراق. این در حالی است که قبل از آن کسی در رأس ارتش بود که خودش ارتشی بود. رضاخان خب ارتشی بود دیگر یعنی نظامی بود و هر چه هم میتوانست روی ارتش کار میکرد تلاش میکرد اعمال قدرت میکرد همین ارتشی که زیر نظر دست رضاخان بود در شهریور ۱۳۲۰ چند ساعت بیشتر نتوانست مقاومت کند.
بعد در دوره‌ی محمدرضا مجدداً دست زدند به ساختمان ارتش و بسازند و تقویت کنند. ارتشی درست کردند که در بیست و هشتم مرداد سال ۳۲ این ارتش در کنار جواسیس آمریکایی و انگلیسی علیه حکومت قیام کرد و علیه مردم؛ مردم را سرکوب کرد. آن ارتش آن روز این جوری بود. ارتش بی‌هویت، ارتش مغلوب سیطره‌ی بیگانگان.

امروز ارتش به جای اینکه حق نداشته باشد به قطعه‌ی هواپیمای جنگنده‌ی خریداری شده‌ی با پول گزاف از آمریکاییها، نگاه کند و دست بزند، امروز خودش آن هواپیما را میسازد. بلد است بسازد. امروز ارتش در قطعه‌سازی، در ساخت کارهای بزرگ، در ساخت کارهای شگفت‌آور، مثل همان چیزی که دیروز نشان دادند -آقای سرلشکر موسوی و دیگران آنجا حضور داشتند، در تلویزیون نشان دادند- این جور کارهایی که امروز ارتش میکند، مایه‌ی خرسندی و احساس عزت مردم است. وضع ارتش امروز سازنده است، مبتکر است، دارای ابتکار است.

* انقلاب زنده آن انقلابی است که بتواند خودش را از این آفتها مصون نگه دارد. انقلاب خودش را مصون نگه داشت. بله، ما هم مشکلاتی داشتیم.
اما حرکت، حرکت مستمر به سمت قله بود و حرکت به سمت پیشرفت بود. هم پیشرفت مادی هم پیشرفت معنوی. دیدید راجع به دهه‌ی هشتادی‌ها چقدر برای مردم لطیفه‌های مسخره‌آمیز بیان کردند. در آمارها و گزارشها آمده که در اعتکاف امسال دهه‌ی هشتادی‌ها حدود هفتاد درصد جمعیتی بودند که اعتکاف کردند. اینجوری است دیگر. پیشرفت کرده ملت پیشرفت کرده؛ هم از لحاظ معنوی هم از لحاظ مادی. حالا من ارتش را اشاره کردم چند ده‌برابر این هم در غیر ارتش در دستگاه‌های مختلف دیگر پیشرفت کردند. پیشرفتهایی ابتکار، پیشرفت، نوآوری، دست پر،‌ منطق قوی، در همه‌جا گسترده است. این پیشرفت انقلاب است. انقلاب زنده این است. لازمه‌ی زنده بودن این است که بتواند این نیازها را تأمین کند و تحقق ببخشد.

یکی از نیازهای مهم امروز ما اتحاد ملی است. اتحاد ملی سدّ است، دیواره‌ی محکم سر به فلک کشیده است در مقابل دشمن. اتحاد ملی؛ اتحاد ملی همان چیزی است که نقش بسیار عظیمی در پیشرفت در پیروزی انقلاب و بعد هم در پیشرفت انقلاب داشت، اتحاد ملی. امروز ما نیاز داریم به اینکه این اتحاد را هرچه ممکن است بیشتر کنیم.

* هدف دشمن به زانو درآوردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. البته خلاف این را میگویند. رئیس‌جمهور آمریکا به بنده نامه نوشت صریحاً در نامه‌اش ده پانزده سال پیش گفت؛ که ما قصد تغییر نظام شما را نداریم. همان وقت‌ها ما گزارش داشتیم که در مراکز خصوصی‌شان بحث‌شان این است که چه جور میشود نظام اسلامی را جمهوری اسلامی را واژگون کرد و از بین برد. دروغ میگویند دیگر.

چرا میخواهند جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند و نابود بکنند؛ خب علل مختلفی دارد بالاخره جمهوری اسلامی آمده این منطقه‌ی مهم و راهبردی و پرمنفعت و پرمعدن طبیعی و انسانی را از دست اینها خارج کرده یک علتش این است. اما یک علت دیگرش هم این است که این جمهوری اسلامی ندای استقلال و ندادن باج را بلند کرده.

راهبرد به زانو درآوردن جمهوری اسلامی چیست؟ ایجاد اختلاف، ایجاد بی‌اعتمادی. وقتی بی‌اعتمادی به وجود آمد، امید و امید به آینده هم از بین خواهد رفت. بی‌اعتمادی دستجات سیاسی نسبت به همدیگر، گروههای مردمی نسبت به همدیگر، بی‌اعتمادی مردم با حکومت، بی‌اعتمادی حکومت به مردم، بی‌اعتمادی این به آن، این سازمان با آن سازمان به هم بی‌اعتماد باشند، به هم بدبین باشند.

خب یک اختلافاتی قهراً وجود دارد. این اختلافات را نباید تبدیل کرد به گسل. یک وقت زن را مطرح میکنند، یک وقت بحث شیعه و سنی را مطرح میکنند، یک وقت مسائل گوناگون دیگر، یک وقت اختلاف نسلی را مطرح میکنند برای اینکه اختلاف ایجاد کنند.

* وقتی که ما میبینیم دشمن وحدت را آماج حمله‌های خودش قرار داد، وظیفه‌مان چیست؟ وظیفه این است که این اتحاد را، این وحدت را حفظ کنیم. نگذاریم دشمن در این خواسته‌ی پلید خودش پیروز بشود.

بیست و دوم بهمن امسال ان‌شاءاللّه به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیه‌ام هم این است به همه‌ی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.

این پیام را به طور صریح به دشمن برسانند که تلاش او برای از بین بردن اتحاد ملی، تلاش خنثی شده‌ای است و نمیتوانند مردم را از هم جدا کنند، نمیتوانند مردم را از نظام جدا کنند، نمیتوانند نظام را به مردم بدبین کنند، نمیتوانند گروههای مختلف مردم را به جنگ با یکدیگر وادار کنند.

۰

جشن فرشته‌ها/درس بخوانید و جزو زنان بزرگ آینده شوید

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب نماز مراسمات

جشن فرشته‌ها/درس بخوانید و جزو زنان بزرگ آینده شوید

جشن فرشته‌ها/درس بخوانید و جزو زنان بزرگ آینده شوید

بچّه‌های عزیزم! اوّلاً سرودتان خیلی عالی بود؛ هم شعرش خوب بود، هم آهنگش خوب بود، هم شماها خوب اجرا کردید. جشن تکلیفتان را به شما تبریک میگویم، عید ولادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را هم به همه‌ی شما دختران عزیزم تبریک عرض میکنم. ان‌شاءالله که موفّق باشید. شما دختران عزیز، نوگلان عزیز من، امشب نماز واجبتان را به جماعت در این حسینیّه به جا آوردید؛ خدا ان‌شاءالله قبول کند.

بچّه‌های عزیزم! جشن تکلیف یک جشن واقعی است، واقعاً جشن است، واقعاً عید است. چرا؟ چون شما از لحظه‌ای که تکلیف میشوید، با خدای متعال حرف میزنید و خدا با شما حرف میزند؛ یعنی شما این قابلیّت را پیدا کردید که خدای متعال با شما حرف بزند، به شما تکلیف بدهد و شما آن تکلیف را به جا بیاورید؛ این یک رتبه‌ی باارزشی در عالم انسانیّت است که انسان مخاطب خدا بشود، خدا با انسان حرف بزند. معنای جشن تکلیف این است که شما دیگر بعد از این، بچّه نیستید، کودک نیستید، شما نوجوانید، مسئولیّت‌پذیرید و در خانواده‌تان، در محیط مدرسه‌تان، در محیط‌های بازی با دوستان میتوانید اثر بگذارید، شما میتوانید دیگران را هم به راه راست راهنمایی کنید، هدایت کنید؛ این مسئولیّتی است که بر عهده‌ی همه‌ی ماها است. یک دخترِ تازه‌مکلّف‌شده‌ی مثلِ شما، پیش خدای متعال از لحاظ تکلیف، با یک زن بزرگسال یا با یک مرد مسن هیچ تفاوتی ندارد.

آن توصیه‌ای که من میخواهم به شما نوجوان‌ها بکنم، به شما دختران عزیزم توصیه کنم، این است که با خدا دوست بشوید؛ سعی کنید از همین آغاز نوجوانی‌تان، با خداوندِ مهربان دوست بشوید. دوستی با خدا چه جوری است؟ یکی از راه‌های دوستی با خدا همین است که شما در نماز با خدا حرف میزنید؛ توجّه داشته باشید که دارید با خدا صحبت میکنید، با خدا حرف میزنید؛ معنی این کلمات نماز را یاد بگیرید؛ ترجمه‌ی حمد، سوره و آنچه را در رکوع یا در سجود میخوانید، از بزرگ‌ترهایتان و از معلّمهایتان یاد بگیرید. وقتی نماز میخوانید، جوری نماز بخوانید که دارید با خدا حرف میزنید؛ این میشود دوستی با خدا؛ یکی از راه‌های دوستی این است. یکی دیگر از راه‌های دوستی [با خدا] هم این است که مواظب باشید آن کارهایی را که خدا گفته نکنید، نکنید؛ آن چیزهایی را که خدای متعال گفته انجام بدهید، انجام بدهید. راه دوستی با خدا این است؛ و شما امروز دلهای روشنی دارید، دلهای نورانی‌ای دارید، دلهای باصفایی دارید، میتوانید از همین امروز با خدای متعال دوست بشوید.

الان در سرودِ شما، به زیبایی این را تکرار کردید؛ شماها میگفتید اینجا ایران است. کشور شما، ایران عزیز شما در گذشته زنهای بزرگی داشته و من به شما بگویم امروز زنهای برجسته‌ی ما از گذشته بسیار بیشتر است. ما در همه‌ی بخشهای علمی و عملی و جهادی و مسئولیّت‌پذیری و مدیریّتی و غیره زنهای برجسته‌ی مهمّی داریم؛ اینها مایه‌ی افتخارند. زنهای برجسته‌ی در کشور ــ هر کشوری زنان برجسته‌ای داشته باشد ــ مایه‌ی افتخارند و در کشور ما زیاد هستند و شما سعی کنید جزو این زنان بشوید. چه جوری؟ درس بخوانید؛ درسهایتان را باید خوب بخوانید، تکالیف درسی را باید خوب انجام بدهید، کار کنید، فکر کنید، کتاب بخوانید تا ان‌شاءالله در آینده جزو زنهای بزرگ بشوید.

امیدوارم که خدای متعال همه‌ی شما را موفّق بدارد. شما میتوانید در این مبارزه‌ی عظیمی که ملّت ایران در دوران انقلاب با ظلم و بدبختی و تبعیض شروع کرده، نقش ایفا کنید، همچنان که قبلاً زنان زیادی نقش ایفا کردند و کارهای بزرگی انجام دادند که امروز کارهای اینها کتاب شده، پخش شده و زحمات و تلاشهای بانوان برجسته‌ای را که در طول این سالهای انقلاب در کشور بوده‌اند مردم میخوانند؛ ان‌شاءالله شما هم از آنها باشید.

حالا برای اینکه بتوانیم نماز عشائمان را شروع کنیم یک صلوات بلند بفرستید.

۰

رهبر انقلاب: نوگلان عزیز با خدا دوست باشید و کاری کنید جزو زنان بزرگ کشور شوید

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب نماز مراسمات

رهبر انقلاب: نوگلان عزیز با خدا دوست باشید و کاری کنید جزو زنان بزرگ کشور شوید

رهبر انقلاب: نوگلان عزیز با خدا دوست باشید و کاری کنید جزو زنان بزرگ کشور شوید

در شب ولادت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) مراسم معنوی و پرطراوت «جشن فرشته‌ها» با حضور صدها تن از دختران دانش‌آموزی که به سن تکلیف رسیده‌اند، با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.


در این مراسم که در فضایی روح‌بخش و با نشاط برگزار شد، دانش آموزان دختر آغاز فصل عبادت و بندگی خود را جشن گرفتند.

همچنین رهبر انقلاب اسلامی در سخنان کوتاهی با تبریک عید و جشن تکلیف به دختران، گفتند: دختران و نوگلان عزیز من! جشن تکلیف یک جشن و عید واقعی است چون از لحظه تکلیف این قابلیت را پیدا کرده‌اید که خدا با شما حرف بزند و به شما تکلیفی بدهد که آن را انجام دهید و این رتبه یعنی «مخاطبِ خدا شدن»، رتبه‌ای بسیار با ارزش در انسانیت است.

ایشان خطاب به دختران افزودند: جشن تکلیف یعنی شما دیگر کودک نیستید بلکه نوجوان و مسئولیت‌پذیرید و می‌توانید در خانواده، مدرسه و محیط بازی با دوستان خود اثرگذار باشید و دیگران را نیز به راه راست هدایت و راهنمایی کنید که این مسئولیتی بر عهده همه ما است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دختران نوجوان را به دوست شدن با خداوند مهربان توصیه کردند و گفتند: شما با دلهای نورانی، روشن و با صفای خود از همین امروز می‌توانید با خدا دوست شوید. یکی از راههای دوستی با خدا این است که در نماز توجه داشته باشید که در حال سخن گفتن با خدا هستید بنابراین معانی و ترجمه کلمات نماز را فرابگیرید. راه دیگر دوستی با خداوند هم این است که کارهایی را که گفته انجام بدهید انجام دهید و آنچه را نهی کرده، انجام ندهید.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درخشش زنان بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ ایران عزیز، خاطرنشان کردند: امروز زنان برجسته و مسئولیت‌پذیر ما در بخشهای علمی، عملی و جهادی که مایه افتخار کشور هستند، زیاد و بیش از گذشته هستند. شما نیز سعی کنید با درس و کتاب خواندن و کار و فکر کردن، در آینده جزو زنان بزرگ کشور عزیزتان شوید.


ایشان خطاب به نوگلان تازه مکلّف شده افزودند: شما می‌توانید در این مبارزه عظیمی که ملت ایران در دوران انقلاب با ظلم، بدبختی و تبعیض آغاز کرده است، نقش‌آفرین باشید همچنانکه قبلاً نیز زنان زیادی نقش‌آفرینی کردند و امروز مردم با مطالعه کارهای بزرگ آنها در کتابها از زحمات برجسته آنها در طول سالهای انقلاب آگاه می‌شوند.

در پایان این مراسم، تعدادی از دختران نوجوان در فضایی صمیمانه با رهبر انقلاب گفتگو کردند و مورد تفقد ایشان قرار گرفتند.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* جشن تکلیفتان را به شما تبریک میگویم. عید ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام را هم به همه‌ی شما دختران عزیزم تبریک عرض میکنم... شما دختران عزیز، نوگلان عزیز من امشب نماز واجبتان را به جماعت در این حسینیه به جا آوردید. خدا ان‌شاءالله قبول کند.

بچه‌های عزیزم، جشن تکلیف یک جشن واقعی است. واقعاً جشن است. واقعاً عید است. چرا؟ چون شما از لحظه‌ای که تکلیف میشوید، با خدای متعال حرف میزنید، خدا با شما حرف میزند. یعنی شما این قابلیت را پیدا کردید که خدای متعال با شما حرف بزند، به شما تکلیف بدهد و شما آن تکلیف را بجا بیاورید. این یک رتبه‌ی با ارزشی است در عالم انسانیت که انسان بشود مخاطب خدا، خدا با انسان حرف بزند.

* سرودتان خیلی عالی  بود. هم شعرش خوب بود، هم آهنگش خوب بود، هم شماها خوب اجرا کردید. ... شماها میگفتید اینجا ایران است الان در سرود شما به زیبایی این را تکرار کردید، کشور شما، ایران عزیز شما زنهای بزرگی داشته در گذشته و من به شما بگویم امروز زنهای برجسته‌ی ما از گذشته بسیار بیشتر است. ما زنان برجسته‌ای داریم در همه‌ی بخشهای علمی و عملی و جهادی و مسئولیت‌پذیری و مدیریتی و غیره، زنهای برجسته‌ی مهمی داریم، اینها مایه‌ی افتخارند، زنهای برجسته‌ی در کشور، هر کشوری زنان برجسته‌ای داشته باشد اینها مایه‌ی افتخارند و در کشور ما زیاد هستند و شما سعی کنید جزو این زنان بشوید. چه جوری؟ درس بخوانید، درس‌هایتان را باید خوب بخوانید، تکالیف درسی را باید خوب انجام بدهید، کار کنید، فکر کنید، کتاب بخوانید تا ان‌شاءاللّه جزو زنهای بزرگ بشوید در آینده.

* آن توصیه‌ای که من میخواهم به شما نوجوانها بکنم، به شما دختران عزیزم توصیه کنم، این است که با خدا دوست بشوید، سعی کنید از همین آغاز نوجوانی‌تان با خداوند مهربان دوست بشوید. دوستی با خدا چه جوری است؟ یکی از راههای دوستی با خدا همین است که شما در نماز با خدا حرف میزنید، توجه داشته باشید که دارید با خدا صحبت میکنید، با خدا حرف میزنید.

* وقتی نماز میخوانید جوری نماز بخوانید که دارید با خدا حرف میزنید، این میشود دوستی با خدا، یکی از راه‌های دوستی این است. یکی دیگر از راه‌های دوستی هم این است که مواظب باشید آن کارهایی را که خدا گفته نکنید، نکنید. آن چیزهایی را که خدای متعال گفته انجام بدهید، انجام بدهید. راه دوستی با خدا این است و شما امروز دلهای روشنی دارید، دلهای نورانی‌ای دارید، دلهای باصفایی دارید، میتوانید از همین امروز با خدای متعال دوست بشوید.

۰

آمیختن سرود با مداحی گامی بلند برای افزایش ظرفیت جهانی شدن فرهنگ تشیع

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی رهبری انقلاب مراسمات میلادحضرت زهرا(س)

آمیختن سرود با مداحی گامی بلند برای افزایش ظرفیت جهانی شدن فرهنگ تشیع

آمیختن سرود با مداحی گامی بلند برای افزایش ظرفیت جهانی شدن فرهنگ تشیع

در آستانه سالروز ولادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)(۱)
 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید. شروع این‌جور مجالس با خودمان است، ختمش با خدا است.(۲) امروز خیلی جلسه‌ی خوبی بود؛ جدّاً، حقّاً، بهره‌مند شدیم. انوار و فیوضاتِ وجودِ مبارکِ فاطمه‌ی زهرا، سیّدةالنساء، صدّیقه‌ی کبریٰ (سلام الله علیها)، فضا را انباشته؛ خدا را شکر! محبّت و ارادت و شوق دلهای پاک شما به اُمّ الائمّة النّجباء قطعاً تأثیرات بنیانی خواهد داشت در همه‌ی اموری که در پیش داریم در زندگی‌مان؛ در امور شخصی، در امور عمومی، در آینده‌ی این کشور. من در جمع شما مدّاحان اهل‌بیت (علیهم السلام) که حقیقتاً مفتخرید به اینکه مدّاح این بزرگواران هستید ــ که «مادحِ خورشید مدّاحِ خود است»(۳) ــ مایلم اوّلاً یادآوری کنم افتخار بزرگ شما را؛ افتخار کنید به این خصوصیّت و سعی کنید همه‌ی شما شرایط مدّاحی این انوار مقدّسه را هر چه بیشتر تأمین کنید، هم در خودتان، هم در مستمعینتان.

امروز، من فقط چند جمله در مورد مسئله‌ی مدّاحی میخواهم عرض بکنم. مدّاحی میراث ما است، میراث شیعه است. بله، معلوم نیست که کُمیت و دعبل و سیّد حمیری مثلاً با آهنگ میخواندند [یا نه]، امّا شعر میگفتند، شعر میخواندند، معارف اهل‌بیت را منتشر میکردند. شما آمده‌اید این را تبدیل کرده‌اید به یک هنر مرکّب. مدّاحی، امروز، یک هنر ترکیبی است. «هنر است» یعنی زیبایی است؛ هنر، زیبایی است دیگر؛ هم زیبایی است، هم زیباسازی است. شما چند هنر را با هم جمع کرده‌اید که مجموع اینها میشود مدّاحی. صدای خوش؛ این اوّل. بعد، شعر خوب، از لحاظ شعری؛ این دو. بعد، آهنگ خوب؛ این سه. البتّه هر کدام از اینها یک خصوصیّاتی، شرایطی، حدودی دارد که بعضی از آنها را عرض میکنم. بعد، مضمون خوب، محتوای خوب؛ چون شعر خوب یک مسئله است، محتوای خوب یک مسئله‌ی دیگر است. ممکن است یک شعری خیلی خوب باشد، امّا محتوای آن‌چنان برجسته‌ای نداشته باشد یا محتوای درستی نداشته باشد؛ یعنی در محتوا اشکال باشد. ما در شعرهای بسیار خوبمان از این‌جور شعرها داریم که شعر خوب است، امّا محتوا بی‌اشکال نیست. من یک شعری را از صائب یادداشت کرده بودم که بخوانم؛ میگوید:
نسازد لن‌ترانی چون کلیم از طور مأیوسم
نمک‌پرورده‌ی عشقم زبانِ ناز میدانم
وقتی که به حضرت موسیٰ فرمودند «لَن تَرانی»،(۴) خب دیگر رها کرد؛ این میگوید من مأیوس نمیشوم. قشنگ بود، ولی غلط بود؛ یعنی خدای متعال، ذات اقدس الهی (جلّ جلاله)، ناز کرده گفته «لَن تَرانی»! نه، «لَن تَرانی»، «لَن تَرانی» است دیگر؛ در کلام خدا مبالغه وجود ندارد. خب شعر به این قشنگی است، امّا مضمون، مضمون نادرست. پس ما اینجا دو چیز داریم: یک شعر خوب، یک مضمون خوب و محتوای خوب که همه‌ی اینها را شما باید در نظر بگیرید.

البتّه به نظرم الان چهل سال است که این جلسه تشکیل میشود؛ امروز که من نگاه میکنم، نسبت به سالهای قبل، از لحاظ نوع مدّاحی و شعری که خوانده میشود، کاری که انجام میگیرد خیلی پیشرفته‌تر و بهتر است؛ در این شکّی نیست، امّا میخواهم عرض بکنم که به اینها باید توجّه کنید. خب این شد یک هنر مرکّب؛ کار شما یک هنر مرکّب است، هنر هم که زیبایی است. این را ما از متون دینی‌مان داریم؛ متون دینی ما یعنی قرآن، نهج‌البلاغه، صحیفه‌ی سجّادیّه و بسیاری از دعاها. درباره‌ی قرآن فرمود «ظاهِرُهُ اَنیق»؛ «اَنیق» به معنای زیبا نیست، به معنای زیبای شگفت‌آور است. ظاهِرُهُ اَنیق؛ قرآن این‌جوری است، از لحاظ زیبایی و هنر نظیر ندارد. تقریباً بهترین اشعار عرب، شیرین‌ترین، زیباترین و فصیح‌ترین شعر عرب مال دوره‌ی جاهلی و مخضرمین(۵) است؛ اینها در زمان نزول قرآن بودند، زنده بودند، [امّا] هیچ‌ کدام نتوانستند یک ذرّه‌ ایراد بگیرند یا بگویند ما هم میتوانیم مثل این را بگوییم. قرآن چند بار گفته «فَأتوا بِسورَةٍ مِن مِثلِه»؛(۶) یک آیه‌اش را هم نتوانستند بیاورند. نهج‌البلاغه در نهایتِ فخامت و استحکام و زیبایی است؛ صحیفه‌ی سجّادیّه همین‌طور؛ دعای ابوحمزه‌ی ثمالی، دعای روز عرفه‌ی امام حسین و دعاهای گوناگون، در نهایتِ زیبایی است؛ این هنر شما دنباله‌ی آن هنر است. جامع بودن این هنر به این است که همه‌ی بخشهایش زیبا باشد؛ فقط زیبایی ظاهری کافی نیست، محتوا هم بایستی زیبا باشد، همچنان که فرمود «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق»؛(۷) باطن قرآن عمیق و پُر از محتوا است. حالا ما از خودمان، از شماها، توقّع نداریم که یک چنین جرئتی به خودمان بدهیم، مثلاً فرض کنید بگوییم ما هم میتوانیم؛ نه، این شیوه‌ی کار است؛ یعنی ظاهر، زیبا و باطن، پُرمحتوا و محکم.

آهنگ هم همین‌جور است؛ من مخصوصاً بنا داشتم، یعنی در یادم نگه داشتم که این را به شما مدّاحهای عزیز بگویم. آهنگ مفهوم دارد، معنا منتقل میکند؛ یعنی شما اگر چنانچه یک آهنگی را اجرا کنید که لفظ هم نداشته باشد ــ‌ مثلاً بعضی‌ها با حنجره‌شان آهنگ تولید میکنند یا بعضی با این وسایل و سازها آهنگ ایجاد میکنند ــ زبان ندارد، امّا معنا دارد، معنایی را منتقل میکند؛ آهنگ این‌جوری است. یک آهنگ هست که شجاعت را القا میکند؛ این آهنگی که ایشان(۸) میخواند «ای لشکر صاحب‌زمان آماده باش، آماده باش»، اگر این کلمه را هم نخوانند، این لحن، لحن آماده‌سازی است. یک آهنگ هست که افسردگی می‌آورد، افسرده میکند انسان را، مأیوس میکند انسان را؛ اینها فرق میکند. یک آهنگ هست که انسان را به گناه میکشاند؛ خیلی از آهنگها که قبلاً اینها را در ترانه‌های مربوط به دستگاه‌های موسیقی تنظیم کرده بودند، از این قبیل است. این دستگاه‌های موسیقیِ معروف، هر کدام یک ترانه‌ای قبلش دارد که این آهنگ، ترانه‌ را القا میکند به آن خواننده؛ این ترانه‌ها اغلب، ترانه‌های نامناسب است. مواظب باشیم شعری که میخوانیم، آهنگی که میخوانیم،‌ مدّاحی‌ای که میکنیم ــ چه آنجایی که مصیبت میخوانیم، چه آنجایی که سینه میزنیم، چه آنجایی که مدح میخوانیم ــ با اینها مخلوط نشود؛ این نکته‌ی مهمّی است؛ من اصرار دارم به این توجّه کنید.

پس بنابراین، محتوا باید خوب باشد، کالبد شعر هم باید خوب باشد. قواره‌ی شعر، کالبد شعر، ظاهر شعر باید خوب باشد؛ این، سطح فکر مخاطب را بالا میبرد. اگر بهترین مضامین را شما در یک شعرِ سست بریزید و ارائه کنید، تأثیرش خیلی کاهش پیدا میکند. ذهن مخاطب را عادت بدهید به اینکه با ادبیّات فاخر اُنس پیدا کند؛ این به رشد فکری جامعه کمک میکند. من چند سال قبل از این، در همین جلسه اشاره کردم به بعضی از غزلهای صائب(۹) که غزلهای عشقی نیست، غزلهای حکمتی است، پُر از حکمت است، شعر هم در نهایت استحکام و زیبایی است؛ [خوب است] اینها را آدم پیدا کند بخواند. الحمدلله حالا بعضی از شعرا شعرهای خیلی خوبی میگویند در این زمینه.

در مدّاحی، علاوه بر معرفت‌آموزی، احساس‌برانگیزی هم هست؛ این هم نکته‌ی مهمّی است. [مدّاحی] معرفت‌آموزی دارد؛ یعنی شما با شعری که میخوانید درس میدهید. خیلی از چیزها را ما پای مدیحه‌خوانی مدّاحان یاد میگیریم که خودمان آنها را قبلاً به زبان عادّی بارها گفته‌ایم به دیگران، حالا که مدّاح با صدای خوش و با آهنگ خوب همان مضمون را میخواند، ما یک چیز تازه‌ای کأنّه می‌شنویم و میفهمیم و یاد میگیریم. معرفت‌آموزی دارد، البتّه در امتداد منبر؛ مدّاحی منبر نیست؛ یک طبیعت دیگر است، یک حقیقت دیگر است. هم این است، هم احساس‌برانگیزی است. این مسئله‌ی احساس را نباید دستِ‌کم گرفت. خصوصیّت ما شیعیان این است که در تعالیم ما و معرفت‌آموزی ما، از اوّل تا آخر، احساس وجود دارد، انباشته‌ی از احساس است؛ دیگران کمتر دارند. ذکر مصیبتمان احساس است، مدح‌خوانی‌مان احساس است، دعایمان احساس است، زیارتمان احساس است؛ احساسات را برانگیخته میکنند. البتّه احساس اگر بدون تعقّل باشد، فایده ندارد. حُسن کار معرفت‌آموزی متون شیعی این است که در کنار برانگیختن احساس، عمق معرفتی را هم به انسان اهدا میکند؛ این خصوصیّتی است که در غیر شیعه من ندیده‌ام؛ یعنی تا آنجا که من اطّلاع دارم، ندیده‌ام. البتّه هر کدام از این ادیان مختلف و مذاهب مختلف ــ اسلامی و غیر اسلامی ــ یک چیزهایی دارند، امّا آن اوج متعلّق به شیعه است. من یک وقتی دعاهای رایج بین غیر شیعه را از مسلمین نگاه میکردم ــ که در یکی از کتابهای زمخشری مفصّل ذکر کرده دعاها را ــ دیدم اگر ما مثلاً فرض کنید ده سطر از دعای عرفه‌ی امام حسین را یا دعای چهل‌وهفتم صحیفه‌ی سجّادیّه را بغل اینها بگذاریم، ده سطر آنها از همه‌ی اینها بیشتر مطلب دارد، بیشتر روح دارد.

خب، همین حالت احساس در معرکه‌های حسّاس کشور به داد کشور رسید؛ یکی‌اش دفاع ‌مقدّس. در دفاع مقدّس، این مدّاحها بودند، این شعرگوها بودند، این شاعرهای خوب بودند که واقعاً توانستند فضا را آماده کنند برای آن حماسه‌ی بزرگ. من این بیت شعر را بارها در مورد همین مسئله تکرار کرده‌ام:
عشّاق را به تیغ زبان گرم میکنیم
چون شمع، تازیانه‌ی پروانه‌ایم ما(۱۰)
وصف حال شما است: «چون شمع، تازیانه‌ی پروانه‌ایم». در مراسم اعزام بسیجی‌ها و دیگران به جبهه، در شبهای عملیّات، در صبحگاه‌های نظامی، در تشییع پیکر شهدا، در مراسم ختم شهدا، در مسجد، در حسینیّه، در میدان جنگ، همه ‌جا مدّاحی نقش بزرگ خودش را ایفا میکرد، دلها را آماده میکرد، فضا را معنوی میکرد. آن نورانیّتی که در منطقه‌ی دفاع مقدّس ما حضور داشت ــ که در هیچ جای دنیا و در هیچ وقت تاریخ، جز در صدر اسلام، سابقه ندارد ــ بخش عمده‌ای‌ از آن مربوط به همین مدّاحی‌ها بود، بخشی هم مربوط به بعضی از عوامل دیگر. در سالهای بعد از جنگ هم تا امروز همین‌جور؛ مدّاحی نقش‌آفرینی کرده؛ در قضایای گوناگون، در فتنه‌ی ۸۸، در نهم دی، در موارد گوناگون، مدّاحی نقش ایفا کرده.

اینکه من تکرار میکنم، برای شما تکرار میکنم؛ برای اینکه شما به‌ عنوان مدّاح بدانید کجا ایستاده‌اید، بدانید چه کار میکنید و چه کار میتوانید بکنید؛ مقصودم این است. الحمدلله عدّه‌ هم زیاد است. اوایل که ما این جلسه را تشکیل میدادیم، با صد نفر یا دویست نفر این جلسه تشکیل میشد؛ امروز هزاران نفر در سراسر کشور، با تسلّط بر شگردهای گوناگونِ جذبِ مخاطب، مشغول کار مدّاحی‌اند. خب این یک پدیده‌ای است در کشور، این چیز کوچکی نیست؛ از این باید استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ مقصود استفاده‌ی مسئولین دولتی و زید و عمرو و بنده‌ی حقیر و دیگری نیست؛ مقصود استفاده‌ی کشور، استفاده‌ی نظام، استفاده‌ی انقلاب است. انقلاب باید استفاده کند؛ انقلاب محتاج پیشرفت است، محتاج تحوّل روزبه‌روز است. شما میتوانید در این زمینه نقش ایفا کنید؛ حرف من این است. شما باید مبارزه‌ی با طاغوت را، مبارزه‌ی با ظالم را، مبارزه‌ی با استکبار را، مبارزه‌ی با فساد را در فضای کشور منتشر کنید. اشکال کار ما در بسیاری از جاها این است که دستور میدهیم، نصیحت میکنیم، استدلال میکنیم، منطق می‌آوریم، اثر نمیکند؛ چرا؟ برای اینکه فضای عمومی فضای متناسب با آنچه ما خواسته‌ایم نیست. من بارها تکرار کرده‌ام «فرهنگ‌سازی»؛ فرهنگ‌سازی یعنی همین کاری که شما میتوانید بکنید. یک جا لازم است فضای کشور فضای استقامت در مقابل دشمن باشد، یک جا لازم است فضای هجوم به دشمن باشد، یک جا لازم است فضای پیروی از دانش و علم باشد، یک روز لازم است فضای تعقّل و تدبّر باشد؛ فضاسازی باید بشود. من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما در این زمینه میتوانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است. میتوانید فضا به وجود بیاورید، میتوانید بصیرت‌دهی کنید، میتوانید امیددهی کنید. امروز می‌بینید که یکی از مهم‌ترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است. کجا؟ در مهم‌ترین نقطه‌ی وجودی کشور، یعنی جوانان که آنها را با انواع شیوه‌ها و طرق و شگردها مأیوس کنند. شما میتوانید درست ضدّش عمل کنید، امیددهی کنید؛ شما میتوانید در فکر و عمل هدایت کنید، منتها خب شرط دارد.

اگر بخواهید این توفیقات نصیب شما بشود، شرط لازم و اوّلش این است که دغدغه‌ی هدایتِ مردم را داشته باشید. دغدغه‌‌ی مدّاح این باشد که مخاطب خودش را میخواهد هدایت کند، [نه] پول و شهرت و جایگاه اجتماعی و مانند اینها؛ حالا نمیگویم بکلّی ــ ماها آن‌جوری نیستیم، آدمهای ضعیفی هستیم، بکلّی نمیتوانیم خودمان را برکنار کنیم ــ امّا [آنها] تحت‌الشّعاع باشد؛ دغدغه‌ی اصلی، هدایتِ مردم باشد. شما وقتی که شعر را حفظ میکنید یا روی کاغذ مینویسید که بخوانید، وقتی دعوت مجلس را قبول میکنید، وقتی میروید روی منبر می‌نشینید، همه‌ی فکرتان این باشد که میخواهید مخاطب را هدایت کنید؛ این شرطِ اوّل است.

شرط دوّم معرفت‌اندوزی است.
ذات نایافته از هستی ‌بخش
کِی تواند که شود هستی‌بخش(۱۱)
اگر خود انسان مبانی معرفتی مستحکمی در درون نداشته باشد، بعید است که بتواند در دیگران معرفت ایجاد کند. خودمان را [تقویت کنیم]. شماها جوانید، شماها باحوصله‌اید، شماها وقت دارید؛ مطالعه کنید، کتاب بخوانید؛ هم کتاب شعر، هم کتاب نثر؛ کتابهای شهید مطهّری را بخوانید، کتابهای اخلاق را بخوانید، کتابهای حدیث را بخوانید، تفسیر بخوانید. ما تفسیرهای خوبی داریم؛ اگر به عربی هم مسلّط نیستید، تفسیرهای فارسیِ خیلی خوبی امروز در دسترس همه هست.

یک شرط دیگر این است که به‌روز باشید. شرایط جهانی روزبه‌روز دارد تغییر پیدا میکند. به‌روز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطه‌ی ذهن خودتان و در حیطه‌ی فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت میکنیم؛ این دوّمی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر میکند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمیشود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها بتدریج انجام میگیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق می‌افتد، در کشور چه اتّفاقی دارد می‌افتد.

الان [مثلاً] همین قضایای اخیر؛ من یک جمله درباره‌ی این قضایای اخیر بگویم. در این قضایای اخیر، نقشه‌ی دشمن نقشه‌ی جامعی بود، [امّا] محاسبه‌ی دشمن محاسبه‌ی غلطی بود؛ این مهم است. نقشه‌ی دشمن نقص نداشت، منتها محاسبه‌ی دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبه‌ی غلطی بود. اینکه میگوییم «نقشه‌ی دشمن نقشه‌ی جامعی بود»، یعنی همه‌ی عوامل مسلّطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت، همه‌ی این عوامل را ردیف کرد. عامل اقتصادی وجود داشت که البتّه وضعیّت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست و مشکل معیشت مردم زمینه‌ای بود که آنها بتوانند از این عامل استفاده کنند. عامل امنیّتی، نفوذ، تیم‌های جاسوسی از همه طرف. غوغای ایران‌هراسی در دنیا؛ از چند ماه قبل، تبلیغات ایران‌هراسی به شکلهای مختلف به وسیله‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن، آمریکا و صهیونیسم و کلّاً استکبار جهانی شروع شد؛ این هم یک عامل تخریب است. همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزه‌های مختلف، انگیزه‌ی قومی، انگیزه‌ی مذهبی، انگیزه‌ی سیاسی، انگیزه‌های شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید، چرا من را فلان جا نگذاشتید [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی. عامل تبلیغات فراگیر؛ تلویزیون‌ها، ماهواره‌ها، فضای مجازی، اینترنت. اینها عواملی است که دشمن همه‌ی اینها را ردیف کرد. بنده به عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه میکنم و زیر نظر دارم و میفهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم! خوب مهندسی کرده بود؛ همه چیز را در جای خود، به اندازه‌ی خود، آماده کرده بود. چرا موفّق نشد؟ چون یک پایه‌ی دیگر، یعنی محاسبه‌اش، غلط بود. بله، این کارها همه کارهای مهمّی است،‌ کارهای مؤثّری است، در یک کشورهایی هم اثر میگذارد، [امّا] اینجا نتوانست؛ چون محاسبه‌ای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبه‌ی درستی نبود. من دو سه مورد از غلط بودن محاسبه‌ی دشمن را میگویم، قبلاً هم در صحبتها اجمالاً به بعضی از آنها اشاره کرده‌ام.(۱۲)

خیال میکرد ملّت ایران به ‌خاطر مشکلات اقتصادی ــ که وجود دارد ــ با نقشه‌ی براندازی و تجزیه‌طلبی دشمن همراهی خواهد کرد؛ این یک محاسبه است که غلط بود. خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند. وقتی یک خرده بدگویی شد، هتّاکی شد، بعضی‌ها منفعل میشوند دیگر. محاسبه‌ی غلطی بود. خیال کردند با وسوسه‌ها و هیاهوها میتوانند مسئولان سطح بالای کشور را دچار اختلاف نظر کنند؛ یکی بگوید این کار را بکنیم، یکی بگوید نکنیم، بینشان اختلاف بیفتد؛ این مشکلی که الان در خود آمریکا هست، در رژیم صهیونیستی هست، در بعضی از کشورهای دیگر هست که این اختلافات نمیگذارد کارهای بزرگ را انجام بدهند؛ خیال میکردند میتوانند این اختلاف را ایجاد کنند. محاسبه کرده بودند‌، [امّا] محاسبه‌ی غلطی بود. خیال میکردند میتوانند با دلارهای نفتی فلان کشور مزدور آمریکا اراده‌ی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار بدهند. اشتباه کردند؛ اراده‌ی قوی جمهوری اسلامی از همه‌ی این عواملِ قدرتِ آنها قوی‌تر بود، عزمشان راسخ‌تر بود؛ محاسبه‌ی آنها محاسبه‌ی غلطی بود. خیال میکردند با اینکه چند عنصر خودفروخته را تشویق کنند که بروند پناهنده بشوند به این کشور یا به آن کشور و علیه کشور خودشان لجن‌پراکنی کنند، این موجب میشود جوانهای ما ناامید بشوند؛ اشتباه کردند؛ رفتند پناهنده شدند،‌ لجن‌پراکنی هم کردند، کسی به آنها اعتنائی نکرد. این محاسباتِ دشمن بود، محاسباتِ غلطی بود. چهل سال است که دشمن، با انواع طرق، علیه نظام جمهوری اسلامی تلاش میکند و چون محاسباتش غلط بوده و غلط است، تا حالا شکست خورده، در این قضیّه هم شکست خورد، در آینده هم هر وقت اقدام کند شکست خواهد خورد.

خب، این درباره‌ی دشمن؛ امّا ما هم خودمان حواسمان باشد! ما هم مغرور نشویم، ما هم غفلت نکنیم، غافل نشویم بگوییم خب قضایا تمام شد، از میدان عقب نرویم، در میدان باشیم. ما هم بدانیم آن چیزی که ملّت را نگه میدارد امید است و وحدت؛ اتّحاد میان آحاد مردم. بله،‌ سلایق مختلفی وجود دارد، اختلافات نظر در مسائل گوناگون وجود دارد، امّا درباره‌ی اسلام، درباره‌ی نظام، درباره‌ی انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست؛ نگذاریم این وحدت نظر از بین برود. به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هر کس در زمینه‌ی خدشه‌ی به اتّحاد ملّت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشه‌ی دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجّه داشته باشند! منبری باشد، مدّاح باشد، روحانی باشد، دانشگاهی باشد، نویسنده باشد، شاعر باشد؛ هر کسی باشد. دشمن را دستِ‌کم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید. باید سعی کنیم قوی بشویم؛ این تأکید و تکرار و اصرار این حقیر برای اینکه کشور باید قوی بشود به ‌خاطر این است. باید دشمن را مأیوس کرد. بحمدالله ملّت با معنویّت، با کمک الهی، با هدایت الهی، در خدمت انقلابند، پشت سر انقلابند، پشت سر نظامند، کمک میکنند. عوامل خوبی داریم، نهادهای مؤثّر و بسیار مفیدی داریم، روزبه‌روز رشحات انقلاب در خارج از مرزهای کشور بیشتر بُروز میکند.

یک نکته‌ای که میخواستم بگویم و حالا یادم آمد، مسئله‌ی آمیختن مدّاحی با سرود است که اخیراً این کار باب شده و کار خیلی خوبی است. سرودهای خوبی گفته میشود. همین سرود «[سلام] فرمانده» سرود خوبی بود. دیدید جاهای دیگر این سرود را ترجمه کردند، بازخوانی کردند؛ در بعضی از کشورها ــ که البتّه خبرهایش منعکس نشد، امّا ما اطّلاع پیدا کردیم ــ همان [چیزی را] که بچّه‌ها اینجا خوانده بودند، با همان زبان فارسی در کشورشان تکرار میکردند، در حالی ‌که زبان فارسی را هم بلد نبودند امّا همان را تکرار میکردند. اینها عواملی است که میتواند به اقتدار این کشور کمک کند.

البتّه شما وقتی وارد این میدان شدید ــ که همه هم بحمدالله وارد این میدان هستید ــ یک عدّه‌ای به شما ارادت پیدا میکنند، امّا یک عدّه‌ای هم با شما دشمن میشوند. استکبار با شما دشمن میشود، عوامل استکبار با شما دشمن میشوند، علیه شما کارشکنی میکنند، علیه شما اقدام میکنند؛ خب بکنند؛ این دشمنی یک چیزی است که وجود دارد. آن چیزی که جوهر شما را نشان میدهد و میتواند تکلیف نهایی را فراهم کند ایستادگی شما است، استقامت شما است، توکّل شما است. گفت:
گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم
ای عشق دل‌افروز دل من به تو گرم است(۱۳)
خب، ظهر شد دیگر؛ ان‌شاء‌الله که خداوند همه‌ی شماها را موفّق بدارد. حتماً دعایتان میکنم؛ شما هم ما را دعا کنید.(۱۴)
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، برکات خودت را به برکت نام مبارک زهرای مرضیّه بر این جمع و بر این ملّت نازل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


 در ابتدای این دیدار، شماری از مدّاحان به ذکر فضائل و مناقب حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) پرداختند.
 خنده‌ی حضّار
 مولوی. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱؛ «مادح خورشید مدّاح خود است / که دو چشمم روشن و نامُرمَد است»
 سوره‌ی اعراف، بخشی از آیه‌ی ۱۴۳؛ «... هرگز مرا نخواهى دید. ...»
 کسانی که اسلام و جاهلیّت را درک کرده بودند امّا با پیامبر ملاقات نکردند.
 از جمله سوره‌ی بقره‌، بخشی از آیه‌ی ۲۳؛ «... پس سورهاى مانند آن بیاورید. ...»
 نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۸
 آقای صادق آهنگران
 از جمله بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان اهل‌بیت (۱۳۸۴/۵/۵)
(۱۰ صائب تبریزی. دیوان اشعار، غزلیّات؛ از غزلی با مطلع «عمری است حلقه‌ی درِ میخانه‌ایم ما / در حلقه‌ی تصرّفِ پیمانه‌ایم ما»
(۱۱ جامی. هفت‌اورنگ، سبحة‌الابرار، بخش ۱۹
(۱۲ از جمله بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور (۱۴۰۱/۹/۵)
(۱۳ فصیحی هروی. دیوان اشعار، غزلیّات؛ از غزلی با مطلع «ای گل نه همین معرکه‌ی من به تو گرم است / هنگامه‌ی صد سوخته‌خرمن به تو گرم است»
(۱۴ در جواب شعار بانوان حاضر در جلسه که میگفتند: «هدیه‌ی روز زنم / دعای خیر رهبرم»