مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۱۴۴ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

۰

امام حسین علیه السلام، الگوی زندگی (3)

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی شهادت امام حسین(ع) زندگی درمکتب اهل بیت(ع) ماه محرم حسینیه مجازی مهدیه شهرستان آمل مقالات

امام حسین علیه السلام، الگوی زندگی (3)

امام حسین علیه السلام، الگوی زندگی (3)

8. قدردانی و ستایش
در قرآن کریم، واژه «شکر» که به معنای سپاس گزاری و قدردانی است، به صورتهای مختلف بیش از 77 بار به کار رفته است. گاه می فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاَءَزیدَنَّکُمْ»؛(1) «اگر سپاس گزاری کردید، من [نیز بر نعمتها] می افزایم.» و گاه دستور می دهد که از خدا، و والدین خود سپاس گزاری و قدردانی نمایید «اَنِ اشْکُرْ لی وَلِوالِدَیْکَ»؛(2) «از من و پدر و مادرت سپاس گزاری کن!» و در آیاتی هم دستور می دهد که از نعمتهای خدا قدردانی کنید «وَاشْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ»؛(3) «و نعمتهای خدا را سپاس گزاری نمایید!»

یکی از بارزترین مصداقهای تشکر از خداوند و نعمتهای او، قدردانی از بندگان خداست؛ کسانی که نسبت به انسان خدمت و احسانی انجام می دهند و یا در مسیر حق و هدایت گام برمی دارند. لذا امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «اَشْکَرُکُمْ لِلّهِ اَشْکَرُکُمْ لِلنّاسِ»؛(4) سپاس گزارترین شما برای خدا [کسی است که[ سپاس گزارترین شما برای مردم است.»

و امام هشتم علیه السلام فرمود: «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقینَ لَمْ یَشْکُرِ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ؛(5) کسی که نعمت دهنده از مردم را سپاس گزاری نکند خدای عزیز و جلیل را سپاس گزاری نکرده است.»

و امام سجاد علیه السلام فرمود: «وَ اَمّا حَقُّ ذِی الْمَعْرُوفِ عَلَیْکَ فَاَنْ تَشْکُرَهُ وَ تَذْکُرَ مَعْرُوفَهُ؛(6) حق کسی که کار نیک انجام داده بر تو این است که از او سپاس گزاری نمایی، و کار نیک او را یادآور شوی.»

امام حسین علیه السلام و قدردانی از دیگران
امام حسین علیه السلام می فرماید: «شُکْرُکَ لِنِعْمَةٍ سالِفَةٍ یَقْتَضی نِعْمَةً آنِفَةً؛(7) سپاس گزاری نعمتهای گذشته، نعمتهای آینده و زودرس را به دنبال دارد.» او در سخت ترین لحظه های زندگی حتی در اوج جنگ و جهاد روز عاشورا، قدردانی و سپاس گزاری از بندگان خدا را که به او خدمتی نمودند، و در مسیر او گامی برداشتند، فراموش نکرد.

ابتدا در شب عاشورا به صورت کلی از تمامی بستگان و یارانش با این کلمات زیبا تشکر و قدردانی کرد: «بارخدایا! من تو را سپاس می گویم که ما را به نبوت و رسالت گرامی داشتی و... .» آن گاه فرمود: «اَمّا بَعْدُ فَاِنّی لا اَعْلَمُ اَصْحابا اَوْفی وَلا خَیْرا مِنْ اَصْحابی، وَلا اَهْلَ بَیْتٍ اَبَرُّ وَلا اَوْصَلُ مِنْ اَهْلِ بَیْتی فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنّی خَیْرا...؛(8) بعد از حمد و ستایش، من یارانی باوفاتر و نیکوتر از یاران خودم، و خاندانی نیکوتر و مهربان تر از خاندان خودم نمی شناسم. خداوند از جانب من به شما پاداش نیک عنایت فرماید!»

و در طول روز عاشورا از تک تک یاران با نام و نشان قدردانی کرد مثل:

1. خانواده عبدالله عمیر(9)

یکی از شهدای سرفراز عاشورا «عبدالله بن عمیر کلبی» بود. او دارای دستان بلند و بازوان تنومند بود.

وقتی «یسار» غلام زیاد بن ابی سفیان و «سالم» غلام عبیدالله بن زیاد به میدان آمدند و مبارز طلبیدند، «حبیب بن مظاهر» و «بُرَیْر» برخاستند که جواب آنها را بدهند، امام مانع شد تا اینکه عبدالله بن عمیر اجازه خواست و یک تنه بر آن دو نفر یورش برد و آن دو را به هلاکت رساند و سپس خود را به قلب سپاه عمر سعد زد، و رجز حماسی می خواند.

اینجا بود که همسرش عمود خیمه را گرفت و به یاری شوهر شتافت و گفت: شوهرم! از خاندان پیامبر دفاع کن! من به خیمه ها باز نمی گردم تا با تو کشته شوم.

حضرت ابا عبدالله علیه السلام او را فرا خواند و از او و شوهرش تشکر و قدردانی کرد، آن گاه فرمود: «جَزَیْتُمْ مِنْ اَهْلِ بَیْتٍ خَیْرا اِرْجِعی رَحِمَکِ اللّهُ اِلَی النِّساءِ فَاجْلِسی مَعَهُنَّ فَاِنَّهُ لَیْسَ عَلَی النِّساءِ قِتالٌ؛(10)] در راه حمایت از اهل بیت] به پاداش نیک از طرف اهل بیت نائل شوید! خدا رحمتت کند! برگرد به سوی آنها و با آنها بنشین! به راستی بر زنان جهاد واجب نیست.»

2. امّ وهب
عبدالله عمیر و مادرش «امّ وهب» نصرانی بودند که به دست امام حسین علیه السلام مسلمان شدند. این جوان وقتی با اجازه امام حسین علیه السلام پا به میدان گذاشت، 24 نفر از شجاعان سپاه عمر سعد را کشت و 12 نفر از سواران را زخمی کرد.

لشکریان عمر سعد، اطراف او را گرفته و اسیرش کرده، نزد عمر سعد بردند. عمر سعد با شگفتی گفت: «چقدر شجاعت و قدرت تو زیاد است.» سپس او را شهید کردند و سر بریده او را به طرف خیمه زنها پرتاب کردند. مادرش سر را به طرف لشکریان یزید انداخت و عمود خیمه را گرفت و به لشکریان حمله نمود و 2 تن از سربازان دشمن را کشت. در این لحظات حساس، امام دخالت کرد و با زبان تشکر و قدردانی فرمود: «اِرْجِعی یا اُمَّ وَهَبِ، اَنْتِ وَابْنُکِ مَعَ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَاِنَّ الْجِهادَ مَرْفُوعٌ عَنِ النِّساءِ لا یَقْطَعُ اللّهُ رَجاکِ یا اُمَّ وَهَبٍ؛(11) برگرد ای ام وهب! تو و پسرت با پیامبر [در بهشت[ هستید؛ جهاد از زنان برداشته شده است. ای مادر وهب! خداوند امید تو را قطع نکند.»

جملات فوق که از آینده درخشان ام وهب و فرزندش خبر می دهد، خود برترین قدردانی از زحمات و تلاش ام وهب و فرزند او به شمار می رود.

بقیه مطالب درادامه مطلب

۰

معرفت قاسم بن الحسن(ع)

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب ماه محرم

معرفت قاسم بن الحسن(ع)

معرفت قاسم بن الحسن(ع)

هم‌زمان با فرارسیدن ایام عزادارای شهادت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR پوستر «معرفت قاسم بن الحسن(ع)» را با استفاده از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتشر می‌کند.

۰

«بعثت خون»

 بانک صوت بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب

«بعثت خون»

«بعثت خون»

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
امام خمینی(ره)
همزمان با فرا رسیدن ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان،حضرت امام حسین علیه‌السلام، پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، ویژه نامه‌ای صوتی، با عنوان «بعثت خون» منتشر کرده است.
این مجلس عزاداری اینترنتی، شامل دو بخش «منبر و عزاداری» است. در بخش «منبر»، سخنان رهبر معظم انقلاب درباره بصیرت عوام و خواص و نقش آن در وقوع حوادث سال شصت و یکم هجری قمری، عبرت‌ها و تحلیل واقعه‌ی عاشورا پخش می‌شود. بخش دوم نیز، برنامه‌ی عزاداری «ترکیبی» است در عزای شهادت سید و سالار شهیدان و یاران باوفای او که در دهه اول محرم، هر روز بر روی خروجی سایت، در اختیار عزاداران حسینی قرار خواهد گرفت.

روضه اباعبدالله(ع)، محرم 1432 منبر عزاداری
فصل اول، فصل بی‌وفایی سرانجام نامه‌های کوفیان میوه‌های رسیده‌ی کوفه!
فصل دوم، فصل آزادگی  بصیرت برای همه تاختن حرّ تا بهشت
فصل سوم، فصل یتیمی معنی همراهی خانواده با امام کاخ یزید
فصل چهار، فصل یاران انواع خواص طرفدار حق یاران؛ شمع و پروانه
فصل پنحم، فصل آخرین یاور مباهله امام حسین(ع) در رثای عبدالله بن حسن(ع)
فصل ششم، فصل طعم عسل معنای تضعیف مجلس عزای اباعبدالله در رثای قاسم بن حسن(ع)
فصل هفتم، فصل عطش تکلیف اصلی سیدالشهدا(ع) در سوگ شیرخواره اباعبدالله
فصل هشتم، فصل پیامبر دوباره اشک، خاصیت عاطفی دنیای اسلام مقتل خوانی حضرت علی‌اکبر(ع)
فصل نهم، فصل علمدار نشانه‌های حضرت اباالفضل(ع) شهادت حضرت اباالفضل(ع)
فصل دهم،‌ فصل وداع عظمت مقام زینب کبری(س) امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
فصل یازدهم، فصل عاشقی بعثت خون سیدالشهدا(ع) فصل عاشقی
فصل آخر، فصل انتقام - یا لثارات الحسین(ع)

۰

فیلم‌نوشت | از تبیین تا قیام

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی شهادت امام حسین(ع) ماه محرم بانک رسانه مهدیه آمل

فیلم‌نوشت | از تبیین تا قیام

فیلم‌نوشت | از تبیین تا قیام

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ایام محرم، مجموعه فیلم‌نوشت «از تبیین تا قیام» را منتشر میکند.

فیلم‌نوشت | دعای امام حسین (ع) در ماجرای عاشورا(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | قیام امام حسین (ع) علیه انحطاط ارزشهای دین(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | جهاد تبیین در هیئت‌ها برای احیای مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | هیئت، محل تبیین است(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | مداحی موسیقی پاپ نیست(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | علت اشک بر امام حسین (ع) را فراموش نکنید(از تبیین تا قیام)

فیلم‌نوشت | درس امام حسین (ع) برای مردم(از تبیین تا قیام)
فیلم‌نوشت | هدف قیام امام حسین (ع) شهادت یا حکومت نبود(از تبیین تا قیام)
۰

امام تبیین و قیام

 بخش خبری مهدیه آمل رهبری انقلاب

امام تبیین و قیام

امام تبیین و قیام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: امام حسین (ع) را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین (ع) است. ایشان را به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او خطاب به علما، خطاب به نخبگان و مردم باید شناخت. در میدان جنگ در کربلا هم حضرت اهل تبیین بودند، از هر فرصتی استفاده میکردند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «امام تبیین و قیام» را منتشر میکند.

۰

شهید مدافع حرم سردار روح الله سلطانی

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل مدافعان حرم شهدا

شهید مدافع حرم سردار روح الله سلطانی

شهید مدافع حرم روح الله سلطانی

شهید مدافع حرم روح الله سلطانی

زندگی نامه شهید :

آخرای شهریور ۱۳۵۹ باشروع جنگ تحمیلی به دنیا اومدم
زمان تولدم برام شمع روشن کرده بودند، نه اینکه جشن گرفته باشن، نه!
اوضاع اون روزها خیلی پر استرس بودو برق ها قطع!
پرستارها مجبورشدن شمع روشن کنند مادر بزرگم علاقه زیادی به امام خمینی ره داشت
پیروزی انقلاب اسلامی،این مرد بزرگ رو به یک اسطوره و الگو تبدیل کرده بود
اسم منم به همین دلیل شد روح الله
ازکودکی،سنگینی این اسمو حس میکردم بازی های کودکانه
شیطنت های گاه و بیگاه ما برای پدربزرگم لذت بخش بود

برای ما هم که توی خونه شون لحظات مون رو سپری میکردیم لذتی وصف نشدنی داشت

پدرم برقکار ساده ای بود
مجبوربودیم مدتی اونجا زندگی کنیم کمی وروجک اما درس خون و منظم بودم
و جزو شاگردان ممتاز وزرنگ مدرسه!
یه رسم خوبی بزرگان محل داشتن
اسامی بچه های ممتاز رو از بلندگو مسجد اعلام می کردند
اگر بدونین چه لذتی داشت پدرم خدابیامرز فردی مذهبی و دلسوز بود
صدای دعا و نماز نیمه های شبش هنوز تو ذهنم هست
صدای زیبای قرآن خوندنش قبل خوابیدن ما

مادرم هم انقدر معتقد بود که هربار برای شیردادن من، وضو می گرفت... سال ۷۵ بخاطر ادامه تحصیل به شهر آمل اومدیم.
سالها بعد نزدیک دیپلم، به دختردایی مریم علاقمند شدم و با مشورت مادربزرگم رفتیم خواستگاری

همه موافق بودند به جز عروس خانم!
خلاصه نشد که ما داماد بشیم خدا کمک کرد و آرزوم برآورده شد

دانشجوی دانشگاه پاسداری امام حسین ع شدم
تا اونجایی که میتونستم درس خون و منظم بودم
تقریبا سال بعد دانشجویان برتر رو عازم مکه کردند و اسم منم افتاد اللهم لک لبیک...
چه عاشقانه زیبایی با خدا در طواف کعبه داشتم..
برای شهادتم دعا کردم
برای سلامتی رهبرم و همه مسلمانان
برای خانواده و مهم تر از همه انتخاب همسری خوب, بهتر بگم؛ رضایت مریم!
دعا کردم... وقتی برگشتم بااستقبال زیادی روبه رو شدم

مادرم برای ولیمه کل فامیلو دعوت کرده بود و همه به صورت دو ستون تو کوچه منتظر من بودن
تودل جمعیت مریم خانمو دیدم
خشکم زد برای چندلحظه!
دستمو کشیدن وحرکت کردم اصرار من برای خواستگاری مجددا شروع شد
خداروشکر این بار جواب بله رو گرفتم وصیغه محرمیتی خوندیم وانگشتر زدیم
قبل ازدواج هم ساعتها باهم صحبت کردیم
ایشون از انتظاراتش گفت و من هم قول دادم خوشبختش کنم ۸۱/۷/۱۸ عقد کردیم

همراه همیشگی من دیگه پذیرفته بود به کسی بله گفته که عاشق رهبرشه و حتی حاضره برای دین و مردمش در سخت ترین
مأموریت ها شرکت کنه
و شهید بشه
میدونست میخوام به وزن اسمم دربیام خانمم خواهرزاده شهیدان:
علی اکبر، نورالله، عزیزالله امین تبار بود

بعد ازدواج بهم گفت، یکی از دلایل رضایتش،اعتقاد به شهادت بود
میخواست تکیه گاه زندگی اش یک پاسدار باشه دوسال بعد از ازدواجمان
پسر اولمون به دنیا آمد
از آنجایی که من ارادت خاصی به
حضرت علی اکبر ع داشتم
دوست داشتم که نام علی اکبر
رو براش بگیریم ولی به خاطر نذری که کردیم ، اسمش رو ابوالفضل گذاشتیم در زمان بارداری یا نگهداری بچه ها، همیشه همسرم روکمک می کردم
و وقت هایی که
بچه ها تب می کردن
تا صبح بیدار می موندم و
با دستمال خیس پاشویه شون می کردم. فیلمی از سید جلال داشتم و بارها اونو می دیدم و گریه می کردم
وقتی بابچه هام نماز میخوندم
بعد نماز رو به بچه ها می کردم
و می گفتم :
اولین دعاهایتان شهادت من باشد. دیدار با جانبازان
از کارهای مهم و اساسی من بود

شهدا با شهادتشون از این دنیا میرن
ولی جانبازان با مجروحیتشون تازه باید زجرهای جدیدو تحمل کنن
دردهای جسمی
ودردهای فرهنگی جامعه که اونهارو از پا درمیارن به سربازان گردانهای پیاده
بسیجیان در گردان های امام حسین(ع) آموزش های نظامی می دادم
در کار جدی بودم و بعد آموزش با بچه ها میگفتیم و می خندیدیم
اعتقاد داشتم
اخلاق در هرکاری حرف اول است ارادت خاصی به سردار رستمیان فرمانده لشکر ۲۵کربلا
داشتم
یک شب قرار شد
جلسه ای کاری در منزل ما داشته باشیم
قبل حضورشون بچه هامو آموزش دادم وقتی ایشون اومدن احترام نظامی بذارن
شب قشنگی شد وکلی خندیدیم بچه ها!!
من از یک بسیجی ساده شروع کردم و نهایتا معاون عملیات لشکر ۲۵کربلا شدم
هیچ وقت به دنبال جایگاه سازمانی نبودم
پس پاسداری رو
سربازی رهبری ببینید
که اگر پشتیبان ولی فقیه باشین
دشمن غلطی نمیکنه! من و محمود رادمهر
از طرف استان مازندران برای دوره رشد و ارتقای سازمانی یا به عبارتی دوره آموزش فرماندهی معرفی شدیم به تهران
دوران خوبی بود
دعا میکردم این دوره ها زمینه خدمت منو به اسلام بیشتر کنه مأموریتی در آذربایجان غربی، پیرانشهر،ارتفاعات مرزی حاج ابراهیم داشتیم

پس از مبارزه با گروهک تروریستی پژاک و موفقیت از انجام عملیات در دفاع از حریم کشور و مردمم
به بالاترین درجه انسانیت رسیدم

ﺁﺭﺯﻭﻱ ﻳﻚ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻬﻴﺪ
چند سال پیش، پسرم برای ماموریتی به یکی از استان های شمالی رفته بود.
بعد ها فهمیدیم که افتخار حفاظت از مقام معظم رهبری را بر عهده داشت.
همان روز، گویا سر سفره ناهار، ایشان نزدیک آقا نشسته بودند. معظم له، نگاهی توام با مهربانی به روح الله می اندازند و می فرمایند:ماشا الله چه قد رعنایی داری. اهل کجایی؟
روح الله گفت بچه آمل هستم.
بعد حضرت آقا دستی به سر روح الله کشیدند و گفتند: «پس شما دانه بلند مازندران هستی!»
همه ی جمع خندیدند.
این خاطره شیرین ترین خاطره عمر روح الله شده بود. پسرم حقش شهادت بود. به اشرار و ضد انقلاب هم می‌گویم سربازان سید علی خامنه‌ای پیروزند.
اما تنها یک آرزو دارم و آن این است که هرچه زودتر به محضر آقا و مولایم امام خامنه ای برسم و از نزدیک ادای احترام کنم.

سامانه قرائت صلوات وفاتحه برای شهید مدافع حرم سردار روح الله سلطانی

۰

یاران عاشورایی : عبدالله بن حسن (ع) (+عکس نوشته و پوستر)

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی شهادت امام حسین(ع) ماه محرم حسینیه مجازی مهدیه شهرستان آمل یاران عاشورایی

یاران عاشورایی : عبدالله بن حسن (ع) (+عکس نوشته و پوستر)

یاران عاشورایی : عبدالله بن حسن (ع) (+عکس نوشته و پوستر)

ستاره ای بر سینه خورشید: عبدالله بن حسن (علیه السلام)

عبدالله فرزند امام مجتبی (علیه السلام) کودکی یازده ساله بود و روز عاشورا  در خیمه گاه با زنان به سر می برد.
امام حسین (علیه السلام) از شدت جراحات بر زمین افتاده بودند و در محاصره دشمن بودند  که عبدالله از خیمه بیرون دوید و شتابان به  جانب امام رفت. سید الشهدا (علیه السلام) به حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: «خواهرم ! او را نگه دارید.» عبدالله در حالی که زینب او را گرفته بود، فریاد زد: «سوگند به خدا زا عمویم جدا نمی شوم!» . سپس به سختی از دستان عمه اش زینب جدا شد و به میدان رفت.
هنگامی که ابجربن کعب شمشیر خود را به سوی امام پائین آورد. عبدالله فریاد زد:

«ای ناپاک زاده، وای بر تو!  می خواهی عمویم را بکشی؟!» 

این را که گفت دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور کند ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد . فریاد عبدالله به «وامتاه» بلند شد. امام او را به سینه چسبانیدند و فرمودند :

« ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده است، صبر کن و آن را حساب خیر بگذار.»

سرانجام عبدالله در آغوش امام حسین (علیه السلام) به دست حرمله به شهادت رسید.


مرتضی آقاتهرانی،یاران شیدای حسین، ص320-321

منبع: کاری از آستان قدس رضوی

۰

همایش شیرخوارگان حسینی در آمل

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی شهادت امام حسن مجتبی(ع) ماه محرم هیئت انصارالمهدی(عج) مهدیه آمل

همایش شیرخوارگان حسینی در آمل

همایش شیرخوارگان حسینی در آمل

همایش شیرخوارگان حسینی

همایش شیرخوارگان حسینی


سخنران : حجت السلام والمسلمین علیزاده (ازشهرمقدس قم)


مداحان : حاج زین العابدین صدیقی
        حاج کمیل حسن زاده
   حاج محمدحیدری

زمان : ساعت 9صبح جمعه 14 مرداد 1401 

مکان : بین پل دوازده چشمه و معلق آمل

هیات انصارالمهدی مهدیه (عج) شهرستان آمل

سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری آمل

کانون فرهنگی تبلیغاتی و هیات مذهبی یالثارات الحسین (ع) آمل

۰

عزاداری امام حسین (ع): مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ( +عکس نوشته و پوستر)

 بانک تصویر بخش خبری مهدیه آمل ماه محرم حسینیه مجازی مهدیه شهرستان آمل علما

عزاداری امام حسین (ع): مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ( +عکس نوشته و پوستر)

عزاداری امام حسین (ع): مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ( +عکس نوشته و پوستر)

هیئتها نمی توانند سکولار باشند، هیئت امام حسین سکولار ما نداریم!

دریافت پوستر

منبع : موسسه تحقیقات ونشرمعارف اهل بیت (ع)

۰

امام حسین علیه السلام الگوی زندگی (2)

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی شهادت امام حسین(ع) زندگی درمکتب اهل بیت(ع) ماه محرم حسینیه مجازی مهدیه شهرستان آمل مقالات

امام حسین علیه السلام الگوی زندگی (2)

امام حسین علیه السلام الگوی زندگی (2)

4. شجاعت
خداوند متعال در توصیف ویژگیهای مردان الهی و مبلغان راه حقیقت، شجاعت و شهامت را یکی از بارزترین صفات و خصلتهای آنان می شمارد و می فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله وکفی بالله حسیبا» ; (1) «کسانی که رسالتهای الهی را ابلاغ می کنند و تنها از خدا می ترسند و از غیر او هیچگونه واهمه ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است .»

همچنین خداوند در سوره مائده جهادگران راه خدا را دلیر مردانی به شمار آورده است که در راه دفاع از حق و آرمانهای والای اسلامی هیچگاه خسته نمی شوند و از سرزنش و ملامت سست عنصران و منافقان و مخالفان هرگز شک و دو دلی به خود راه نمی دهند و با روحیه قوی و شهامت بی نظیر خود تاج و تخت طاغوتهای زمان را به لرزه در آورده، به فضل و رحمت الهی دل می بندند: «یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومة لائم، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم » ; (2) آنان در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند و این [روحیه شجاعانه] فضل خداست که به هر کس که بخواهد عنایت می کند و خداوند وسعت دهنده دانا است .»

اسوه دلاوران
حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نمونه بارزی از مبلغان با شهامت پیامهای الهی است که در گفتار و کردار، روحیه قوی و عظمت نفس خود را نشان داد . در اینجا صفحاتی را از تاریخ شجاعت آن رادمرد الهی ورق می زنیم:

شجاعت در گفتار
امام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود . او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود . امام علیه السلام در یکی از روزهای اوائل خلافت خلیفه دوم، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود . آن حضرت که دوران نوجوانی را سپری می کرد، متوجه شد که عمر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در مورد آیه «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم » (3) برای مردم سخن می گوید . امام حسین علیه السلام با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شده و با شجاعت تمام فرمود:

«انزل عن منبر ابی رسول الله لا منبر ابیک; از منبر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آی; نه منبر پدرت .»

ابن خطاب از اعتراض شدیداللحن امام یکه خورده و گفت: راست می گویی . بلی این منبر پدر توست نه پدر من . چه کسی این سخن را به تو آموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب؟! امام حسین علیه السلام فرمودند: به جانم سوگند! اگر در این مورد از پدرم هم اطاعت کرده باشم، بیراهه نرفته ام; چرا که او هدایتگر و من ره یافته اویم .

آنگاه در ادامه فرمود: ای پسر خطاب! اگر مردم از ما اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی می کردند، تو نمی توانستی بر آل محمد مسلط شده و بر منبرشان بنشینی . خدا آنگونه که سزای توست، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجوئیت کند . »

خلیفه با خشم تمام از منبر پائین آمده و به همراه عده ای، نزد علی علیه السلام رفت و گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر علیه من می شوراند . (4)

حماسه امام حسین علیه السلام در جنگ صفین
امام حسین علیه السلام دلاور مردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود . حماسه آفرینیهای آن حضرت در جنگهای جمل و صفین و نهروان زبانزد خاص و عام بود . عبدالله بن قیس از دلاوریهای امام حسین علیه السلام در جنگ صفین چنین گزارش کرده است:

در نبرد صفین در میان لشکر علی علیه السلام و در رکاب آن حضرت بودم . ابوایوب سلمی از فرماندهان معاویه به کمک نیروهای خود بر آب فرات مسلط شده و آن را به روی ما بست .

لشکریان علی علیه السلام از شدت عطش به آن حضرت شکایت کردند . امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برای بازپس گیری آب فرات عده ای را فرستاد، اما آنان ناامید برگشتند .

مولای متقیان علیه السلام از گرفتاری پیش آمده به شدت ناراحت شد . در آن حال امام حسین علیه السلام عرضه داشت:

«امضی الیه یا ابتاه؟ ; پدر جان! آیا من برای باز کردن راه آب بروم؟» علی علیه السلام فرمود: «پسرم! برو .»

حضرت سیدالشهداء علیه السلام به همراه عده ای به نیروهای دشمن حمله کرده و آنان را از فرات دور ساخته و خیمه اش را در کنار آب برافراشت و عده ای را برای حفاظت از آب گمارد .

آنگاه نزد پدر بزرگوارش آمد و پیروزی خویش را مژده داد . اما علی علیه السلام از شنیدن بازگشائی راه آب به گریه افتاد . به امام گفته شد: یا علی! این اولین پیروزی است که در این جنگ به برکت حسین علیه السلام به دست آمد، چرا گریه می کنید؟! امام فرمود: بلی درست است، اما من به یاد روز عاشورا افتادم که حسینم با لب تشنه به شهادت می رسد . و از شدت ظلم اسب او شیهه می کشد و می گوید: ای وای از دست امتی که فرزند دختر پیامبرشان را کشتند . (5)

بقیه مطالب درادامه مطلب